eitaa logo
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
789 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.9هزار ویدیو
124 فایل
♦️شهیدمحمدحسین‌حــدادیان 🌹ولـــادت۲۳دی‌مـــــاه‌۱۳۷۴ 🌿شــهادت‌۱اسفـــندماه۱۳۹۶ 🌹ٺوســط‌دراویــش‌داعشی خادم: @sh_hadadian133 خادم تبادل: @falx111 کپی حلال برای ظهور آقا خیلی دعا کنید !❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❧🔆✧﷽✧🔆❧ ✨ ✨ 🍂 🍂 🌾        🌤أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌤 🏴 🏴 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 🖤 🖤 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 🕊 🕊 ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 ☆✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿☆ 🥀 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... ز دوریِ تونمردم چِہ لافِ مهرزنم؟ کہ خاڪ برسرمن بادومهربانی من... 🏴 ✨ 🕊به {کانال شهید محمد حسین حدادیان} بپیوندید🕊 ❥• @sh_hadadian74 ─┅═❅🕊❅═┅─
شرط عشق جنون است ، ما که ماندیم مجنون نبودیم ! 🚩 ✨ ‌❀‌ ͜͡ 🕊|•@sh_hadadian74 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طول تاریخ خیلیا بودن زیارت عاشورا میخوندن ولی نمیفهمیدن دارن به خودشون لعن میگن... ما جزوشون نباشیم یه وخ... 🚩 ✨ ‌❀‌ ͜͡ 🕊|•@sh_hadadian74 🏴
❤یازینب❤یازینب❤ 🖤 اسلام علیک یازینب ❤❤ 🏴 ✨ ✨🏴﴾ @sh_hadadian74 ﴿‌ 🏴✨
🏮 وقتی امام زمان خود را ... ... فرقی نمی کند... کربلا باشد یا هرجا که هستید❗️ قُربةً اِلَی الله، او را خواهید کُشت! 🚩 ✨ ‌❀‌ ͜͡ 🕊|•@sh_hadadian74 🏴
✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🕊 👫 شماره ۱۰ 💝 زنان به گفت و گو علاقه مندند و با بیان مسایل، از فشار ناراحتی خود می کاهند. 💖 ولی مردان سکوت را دوست دارند و به تنهایی به حل مسایل خود می پردازند. 💞آقای محترم هی به خانمت نگو چرا اینقدر حرف میزنی او داره آروم میشه 💕خانم عزیز نگو چرا با من حرف نمیزنی بزار آروم که شد باهاش حرف بزن. ✨🏴✨🏴✨🏴✨ 📘تفاوت زنان و مردان ص شعیبی 🖤 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 مصطفی چندقدم دورتر ایستاده و زیرچشمی تمام حواسش به تماس من و ابوالفضل بود و همان اضطرابی که از لرزش صدای ابوالفضل می‌شنیدم در چشمان او می‌دیدم. هنوز نمی‌دانستم چه عکسی در موبایل آن بوده و آن‌ها به‌خوبی می‌دانستند که ابوالفضل التماسم می‌کرد :«زینب! توروخدا دیگه نذار کسی تو رو ببینه تا بیاید زینبیه پیش خودم! من نذاشتم بری ، مجبور شدم ۶ ماه تو داریا قایمت کنم، ولی دیگه الان کاری از دستم برنمیاد! امشب رو تحمل کن، ارتش داره میاد سمت .» 📚 و همین یک شب داشت جان ابوالفضل و مصطفی را می‌گرفت که ابوالفضل مرتب تماس می‌گرفت و مصطفی تا صبح نخوابید و فقط دورم می‌چرخید. مادرش همین گوشه ، روی زمین دراز کشیده و از درد و ترس خوابش نمی‌برد. رگبار گلوله همچنان شنیده می‌شد و فقط دعا می‌کردیم این صدا از این نزدیک‌تر نشود که اگر می‌شد صحن این قتلگاه خانواده‌هایی می‌شد که وحشتزده خود را از خانه تا حرم کشانده و پناهنده (علیهاالسلام) شده بودند. 📚 آب و غذای زیادی در کار نبود و از نیمه‌های شب، زمزمه کم آبی در بلند شد. نزدیک سحر صدای تیراندازی کمتر شده بود، تکیه به دیوار حرم، تمام بدنم درد می‌کرد و دلم می‌خواست خوابم ببرد بلکه وحشت این شب طولانی تمام شود. چشمم به پرچم سبز حرم در روشنای لامپ مهتابی روی گنبد مانده و انگار حضرت برایم لالایی می‌خواند که خواب سبکی چشمان خسته‌ام را در آغوش کشید تا لحظه‌ای که از آوای حرم پلکم گشوده شد. 📚 هنوز می‌ترسیدم که با نگاهم دورم گشتم و دیدم مصطفی کنارم می‌خواند. نماز خواندنش را زیاد دیده و ندیده بودم بعد از نماز گریه کند که انگار تنگنای این محاصره و سنگینی این امانت طاقتش را تمام کرده بود. خواست به سمتم بچرخد و نمی‌خواستم خلوتش را خراب کنم که دوباره چشمانم را بستم تا خیال کند خوابم و او بی‌خبر از بیداری‌ام با پلک‌هایم نجوا کرد :«هیچوقت نشد بگم چه حسی بهت دارم، اما دیگه نمی‌تونم تحمل کنم...» 📚 پشت همین پلک‌های بسته، زیر سرانگشت تمام تارهای دلم به لرزه افتاده و می‌ترسیدم نغمه احساسم را بشنود که صدایش را بلندتر کرد :«خواهرم!» نمی‌توانستم چشمانم را به رویش بگشایم که گرمای عشقش ندیده دلم را آتش می‌زد و او دوباره با صدایم زد :«خواهرم، نمازه!» 📚 مژگانم را از روی هم بلند کردم و در قاب گنبد و گلدسته، صورتش را دیدم و چشمانی که دل نداشتند نگاهم را ببینند و خجالتی به زیر افتادند. از همان چشمان به زیر افتاده، بارش عشقش را می‌دیدم و این خلوت حالش را به‌هم ریخته بود که از کنارم بلند شد و مادرش را برای نماز صدا زد. 📚 تا وضوخانه دنبال‌مان آمد، با چشمانش دورم می‌گشت مبدا غریبه‌ای تعقیبم کند و تحمل این چشم‌ها دیگر برایم سخت شده بود که نگاهم را از هر طرف می‌کشیدم مبادا عطر عشقش مستم کند. آفتاب بالا آمد و خبری از رسیدن نیروهای ارتش نبود مگر رگبار گلوله‌ای که تن و بدن مردم را می‌لرزاند. 📚 مصطفی لحظه‌ای نمی‌نشست، هر لحظه تا درِ می‌رفت و دوباره برمی‌گشت تا همه جا زیر نظرش باشد و ابوالفضل دلی برایش نمانده بود که در تماس آخر، ردّ پای اشک را روی صدایش دیدم :«زینب جان! نمی‌ترسی که؟» و مگر می‌شد نترسم که در همهمه مردم می‌شنیدم هر کسی را به اتهام یا حمایت از دولت سر می‌برند و سر بریده سیدحسن را به چشمم دیده بودم تا سه روز بعد که ذخیره آب و غذای حرم و خانواده‌ها تمام شد. 📚 دست خالی و مراقبت از همین امانت جان مصطفی را گرفته بود که خبر ورود ارتش به در حرم پیچید. ابوالفضل بلافاصله تماس گرفت تا بی‌معطلی از داریا خارج شویم که می‌دانست این آتش اگر دوباره شعله بگیرد خاکستر داریا را به باد خواهد داد. حرم (علیهاالسلام) و پیکر سیدحسن در داریا بود که با هر قدم، مصطفی جان می‌داد و من اشک‌هایم را از چشمانش مخفی می‌کردم تا کمتر زجرش دهم. 📚 با ماشین از محدوده حرم خارج شدیم و تازه می‌دیدیم کوچه‌های داریا مردم شده است. آن‌هایی که فرصت نکرده بودند جایی پنهان شوند یا به حرم بیایند، در همان میان خیابان سلاخی شده و پیکر‌های پاره پاره و غرق به خون هر جا رها شده بود. مصطفی خیابان‌ها را به سرعت طی می‌کرد تا من و مادرش کمتر جنازه مردم داریا را ببینیم و دلش از هم پاشیده بود که فقط زیر لب خدا را صدا می‌زد. دسته‌های ارتش در گوشه و کنار شهر مستقر شده و خبرنگاران از صدها جسدی که سه روز در خیابان مانده بود، فیلم‌برداری می‌کردند... ✍️نویسنده: 🏴 ✨ ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74 🏴
• [°🏴°] • 🍃 • 🌊+ چرا امام‌حسین‌فرمودنـد : اگـر‌ خداونـد صد‌فرزندِ‌پسـر بـه‌من بدهـد؛نامشان‌‌راعلـی‌خاهم‌گذاشت؟! • ☔️+ در آن‌زمانِ‌غریب‌ازتاریخ‌.. خلفا و مردم‌با حضرت‌علـی{ع} دشمنـی‌میڪردنـد‌وحتی‌از نامِ‌علی بدشان‌می‌آمد‌؛امام‌حسین‌{ع}‌برایِ‌ مبارزه‌باچنین‌فرهنگ‌ِ‌بی‌شرفانـه‌ای چنین‌‌حرفی‌را‌زده‌‌و . • 💡+ برای‌شدتِ‌علاقـه‌ای‌ڪـه‌بـه‌پدرِ‌‌بزرگوارشان داشتند وهمچنین‌‌برای‌زنـده‌نگـه‌داشتنِ نام‌ویـاد‌وخاطره‌ی‌حضرت..💔 • 🔮+ معاویه‌لعنت‌الله‌علیه؛‌دشنام‌بـه‌حضرت علی‌را واجب‌و رواج‌داده‌بـود وڪسی‌جرئت‌نمیڪرد یادی‌ازحضرت‌ڪرده یا اسم‌ایشان‌رابیاورد.. • + بخاطرهمین‌قضایا‌ و ارادت‌ و‌شدتِ حزن‌‌برای‌مظلومیت‌پـدرِ شریفشان‌ومبارزه با فرهنگِ‌نامردانـه‌ی‌امویان‌.. امام‌حسین‌‌تمام‌پسرهای‌خودراعلـی‌ نام‌گذاری‌ڪردنـد : • 💔 {حضرت‌سجاد} .. ~•~•~• ..‌‌[💔].. ~•~•~• ♥️ ☔️ 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
✨﷽✨ ✅حدیثی بسیار زیبا ازامام حسین(ع) ✍مردى خدمت امام حسين عليه السلام آمد وعرض كرد: من مردے گنهكارم و قدرت ترك گناه ندارم. مرا موعظه اى كن. سيدالشهدا عليه السلام فرمود: پنج كار انجام بده و هر چه مى خواهى گناه كن: 1⃣ رزق و روزى خدا را نخور، هر چه مى خواهى گناه كن! 2⃣ از ولايت و قلمرو حكومت خدا بيرون برو، هر چه مى خواهى گناه كن! 3⃣ جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه مى خواهى گناه كن! 4⃣ وقتى فرشته مرگ (عزرائيل) براى قبض روح تو مى آيد، او را از خودت دور ساز، هر چه مى خواهى گناه ‌كن!!! 5⃣ وقتى مالك دوزخ تو راوارد جهنّم مى‌كند، اگر مى‌توانى وارد نشو، و هر چه مى خواهى گناه كن!!! 📚بحارالانوار ج۷۵ ص۱۲۶ 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
.📸✨. . . . . | 🖤✨ | 🖤✨ . . .📸✨. . . •••••• 🏴 ✨ ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74 🏴 ••••••
.📸✨. . . . . | 🌱 | 🦋 | 🌸 | ⚡️ خیلی قشنگه..😍 حتما بخونین⬇️❤️ ❗️ ⚠️چرا می ترسی چادری بشی؟ ⚠️چرا خجالت می کشی جلو دیگران از چیزهایی که فکر می کنی درسته حرف بزنی؟ ⚠️چرا روت نمیشه جلوی دیگران اونی که خودت دوست داری باشی، باشی؟ ⚠️چرا همه چیز برعکسه؟ مگه تو داری اشتباه میکنی که شرمنده ای؟ بذارید من یه چیزی به شما بگم.. شک ندارم ماها خیلی زیادیم.. شک ندارم  های خیلی بیشتر از چادری ها هستن.. خیلی ها هستن دلشون واقعا پاکه و ته قلبشون فقط دل به خدا و ائمه و شهدا و...بستن💖 ‼️اما چرا بترسیم؟ ❕چرا اعتماد بنفس نداشته باشیم؟ ⁉️چرا دچار  بشیم؟ چرا احساس کنیم اگر بیایم تو تیم خدا، هم ظاهر هم باطن طرد میشیم؟ یوسف زندانی رو چه کسی عزیز مصر کرد؟ غیر از خدا؟♥️   رو چه کسی عزیز دل همه کرد؟ غیر از خدا؟ تو دست پست ترین افراد باشی خدا عزیز دلت میکنه! اگه پای خدا وایسی و کم نذاری براش اعتماد کن به خدا♥️ و  رو فریاد بزن..💪 ببینم چند نفر  میگن و چادری میشن🙃 . . .📸✨. . . 🏴 ✨ ↷✨#ʝσɨŋ↓ °| ❥• @sh_hadadian74 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴خار مغیلانی که می گویند این است پای برهنه کودکان و شب تاریک و فرار از دست دشمن 🖤امان از دل زینب... 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 در عاشورای ۸۸ دیگر خیمه آتش نزدند، محب حسین را آتش زدند 🔺 و امروز وقیحانه از حصر و پیر شدن رهبران فتنه ابراز ناراحتی میکنند؛ همینکه تا کنون نظام آنها را به سزای اعمال‌شان نرسانده، از لطفش بوده، وگرنه مقدار مجازات معلوم است ... 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
هدایت شده از سربازان گمنام
🔰 مهران مدیری در اقدامی جالب به کمپین سایت رهبر انقلاب پیوست. @sarbazane_g
👀 که در عزای تو، تر میشود حسین بی حرمتیست ، که خیره به شود و یا با او ارتباط گیرد . 🕊 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴
روز یازدهم، روضه ی ناموسِ خدا من بمیرم😭 که تو را سوی اسارت بردند😔 🕊 🏴 ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🏴