eitaa logo
کانال شبکه خبری صالحین شهرستان ملارد
919 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
261 فایل
اجتماع تربیتی ارکان صالحین شهرستان ملارد
مشاهده در ایتا
دانلود
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️‏میلاد سیدالکونین نبی مکرم اسلام پیامبر اعظم برعکوم مسلمانان جهان تبریک و شادباش می گوییم @shabakekhabari_salehinmalard
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️لان شکرتم لازیدنکم و آن کفرتم آن عذاب بی لشدید معنایش در این حکایت امام رضاست باهم گوش بدیم .@shabakekhabari_salehinmalard
═  ┄┅═✧❁💠﷽💠❁✧═┅═ برگزاری در راستای کیفی سازی فعالیت های تربیتی بالاخص در حلقات صالحین چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۷/۲۸ ═══ •┈••✾❁💠✾💠❁✾••┈• ═ @shabakekhabari_salehinmalard
⭕️غلط کردم. نفهمیدم. چگونه جبران کنم ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه ، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه ! من که بازنشسته ام، کاری ندارم ، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند ، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود . صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. ما خانواده ی سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند ومیامدند تو،روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند؛ قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود؛ خسته بودم.تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم... چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید! شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست ؟؟؟ !!! در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم ! پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟! حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد: "من آدم زمختی هستم" زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛ فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه... میوه داشتیم یا نه... همه چیز کافی بود: من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک . پدرم راست می گفت که: نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی...! روح همه پدران و مادران اسمانی قرین رحمت الهی . واگر هنوز خدا نعمت وجودشون رو از ما دریغ نکرده ، یا با محبت به دیدارشون بریم یا با احترام و عزت دعوتشون کنیم ویا حداقل تلفن و احوالپرسی گرم ........... دیر میشه ها همین امروز یاعلی.@shabakekhabari_salehinmalard
4.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️حاشیه مهم تر از متن .هتک حرمت به استاندار جدید و ولایی استان آذربایجان عابدین خرم شرقی در مراسم معارفه پی نوشت . استاندارجدید سیلی ولایی بودنش را خورد
866.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️دلجویی نماینده ولی فقیه و نماینده مجلس آذربایجان شرقی از استاندار جدید عابدین خرم در مراسم معارفه @shabakekhabari_salehinmalard
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅حلقه شهید ابراهیم هادی(رحمه الله علیه) 💠موضوع حلقه:تفسیرسوره لیل 📆شنبه۱/آبان/۱۴۰۰ 🔹پایگاه: 🔹حوزه: 🔹ناحیه: @shabakekhabari_salehinmalard
⭕️ صفات انسان ساز در مکتب امام صادق (ع) @shabakekhabari_salehinmalard
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️بسم‌الله قاسم الجبارین متاسفانه مدتی است دوتا بازی که سراسر تنفر و توهین به عزیزترین کسان این کشور است در گوگل پلی بارگذاری شده تمام اعضای کانال رسانه باشند تا اعتراض خود را به این دوبازی رسانه های کنیم تا این برنامه های موهون حذف گردنند @shabakekhabari_salehinmalard