eitaa logo
شبهای با شهدا
288 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد شهید بخیر؛ بعد از مسئله تدين چند ويژگي ديگري هم داشت كه عبارتند از: ويژگي اول نبوغ فوق العاده در زمينه هاي برنامه ريزي و مهندسي نظامي: حاج عماد در زمينه مهندسي و سازماندهي نظامي، كه هيچ كس پيش از او چنين طرح هايي ارائه نكرده بود. بسياري از فرماندهان و كارشناسان نظامي در جمهوري اسلامي و برخي از كشورهاي اسلامي گفته اند كه حاج عماد در طرح مسائل جديد نظامي بي نظير بوده است. ويژگي دوم قدرت شخصيت: حاج عماد در مسئله زهد و پرهيزكاري فوق العاده استثنايي بود به گونه اي كه تا آخرين روز حياتش در اختيار نداشت. اين در حالي است كه براي خانه دار شدن بسياري از برادران جنبش مقاومت تلاش به عمل مي آورد، و مي كوشيد مشكلات و نيازهاي اجتماعي آنان را برطرف كند. با وجودي كه همه گونه امكاناتي در اختيار او گذاشته بودند، ولي فوق العاده زاهد و قانع بود. همانگونه كه پيشتر اشاره كردم زماني كه در جنبش مقاومت فلسطين حضور داشت و امكانات مالي فراواني در اختيار او بود ولي به اين امكانات هيچ گونه چشم داشتي نداشت. ويژگي سوم حاج عماد بود: او از رفتار سرور خود اميرمؤمنان علي بن ابيطالب(ع) پيروي مي كرد، و در برخورد با رزمندگان مقاومت بسيار فروتن بود.  هرگز خود را برتر از ديگران نمي دانست. ولي در برابر كساني كه در مسائل ديني و مقاومت سهل انگاري مي كردند، سرسختي نشان مي داد و قاطعانه برخورد مي كرد. در زمينه حفظ نظم و انضباط به هيچ وجه با رزمندگان مسامحه نمي كرد. شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد سردار شهید #خانمیرزا_استواری بخیر؛ در مسابقات دو میدانی 10 هزار متر کشوری که پیش از انقلاب در ورزشگاه آزادی برگزار شد 200، 300 متر از نفر دوم جلوتر بود و در دور آخر که نفر دوم خود را به خان‌میرزا رساند و از عقب لباس ورزشی خان‌میرزا را کشید ، او سرعتش را کم کرد و باقیمانده مسیر را با سرعت راه رفتن، ادامه داد. در آن مسابقه هر چه مربی‌ها و تماشاگران فریاد می‌زنند که "بدو، بدو" اهمیت نمی‌دهد، همین کم شدن سرعت خان‌میرزا به نفر دوم اجازه عبور می‌دهد و او هم با شادی چند متر آخر را از خان میرزا جلو افتاده و اول می‌شود. پس از مسابقه با خان میرزا که نفر دوم آن مسابقه شده بود مصاحبه کرده و علت این کار در مسابقه را از او می‌پرسند و او پاسخ می‌دهد « در این مسابقه برای من #اول_و_دوم_شدن_ارزش_نداشت. ارزش آن است که یک ورزشکار مرد باشد، که متأسفانه من اینجا چنین چیزی ندیدم.» بعد از این مسابقه او به اردوی تیم ملی دو و میدانی دعوت می‌شود تا جهت مسابقات آسیایی اعزام شود، اما به دلیل فضای قالب در اردوهای مختلط ورزشی این دعوت را رد می‌کند و نمی‌رود. بعدها همرزمانش نقل می کردند ؛ ما زیر آتش خمپاره بودیم و ارتباط بیسیمی مناسبی نداشتیم و لازم بود که بین قسمت‌های لشکر ارتباط برقرار باشد و شهید استواری که فرمانده گردان امام رضا (ع) بود، مانند یک دونده‌ای که در مسابقه المپیک شرکت کرده بود زیر آتش دشمن خبرها را بین سنگرها رد‌و‌بدل می‌کرد. شادی روحش #صلوات از کتاب #راز_یک_پروانه @shabhayeshahid
یاد سردار شهید #محمود_شهبازی بخیر؛ بارش بی‌امان خمپاره‌ها تا نیمه شب ادامه داشت. ترکش‌های سرخ خواب را از همه گرفته بود. زیر پل تعدادی از افراد نشسته بودند، همدانی از زیر پل بیرون آمد، مات و حیران به روی پل نگاه کرد. نزدیک دهنه پل و کنار تپه «مجاهد» در همان مکانی که خمپاره های صد و بیست مثل باران می‌باریدکسی به نماز ایستاده بود. صدای انفجار خمپاره‌ها لحظه ای قطع نمی‌شد. طنین صدای «محمد بروجردی» در گوشش پیچید: «این امانت ماست …دست شما…امانتدار خوبی باشید.» دوباره نگاه کرد شهبازی #در_وسط_آتش دشمن مثل ابراهیم #با_آرامش_به_قنوت_ایستاده_بود. نمی دانست چه کار کند. جرات حضور در خلوت شهبازی را نداشت. طاقت نیاورد در حالیکه اشک پهنای صورتش را پوشانده بود، به زیر پل بازگشت. خلوص نماز شبهای شهبازی در میان اهل جبهه مشهور بود، و همدانی با تمام وجودش این خلوص را در ظلمات شب مشاهده کرده بود. شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
یاد سردار شهید #اسدالله_پازوکی بخیر؛ در وصیت نامه اش نوشته بود؛ خدانکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیت پیدا کند، که خود را مي‌بازد. خود را گم مي‌کند،‌ قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، #خود_را_بسازید و اصلاح کنید… آنها که کمر بسته‌اند برای حفظ اسلام باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند بمانند حضرت امیر (ع) فرمود: اگر همه بروند من مي‌مانم. اگر انسان مشغول کاری شد، البته مشکلات دارد و کسی #اگر_مي‌خواهد_مشکلی_در_کار_نباشد باید مثل مرده‌ها #برود_قبرستان، یا مثل درویش‌ها منزوی شود... ای خدای کریم! این خواسته ما را برآورده ساز تو کربلا را یک روز به عقب افکندی تا حر نیز این لازمه را داشته باشد پس این آمادگی را نیز در ما ایجاد بفرمائید. اگر به رئیس جمهور با مرکب سیاه خودکار رأی داده‌ایم به خمینی کبیر (ره) #ولی_فقیه زمان با #جوهر_سرخ_خون که در خودکار رگ جریان دارد رأی دادیم. مرکب سیاه خودکار را با خون سرخ خود پاک خواهیم کرد. (در رابطه با بني‌صدر) شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
یاد شهید بخیر؛ در عملیات والفجر2، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن جانانه‌ای می‌کند. در حالی که 4 شب و 3 روز در 40 کیلومتری خاک عراق، در محاصره با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب نشینی می دهد، او پشت بیسیم می گوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را ترک نمی کنیم، به همین علت او را به عنوان هم می شناسند. بعد از عملیات والفجر ۲ فرماندهان جنگ به محضر امام می‌روند. محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات می‌دهند و به رشادت‌ و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره می‌کنند. امام با شنیدن سخنان صیاد از جا برمی‌خیزند و تمام قد می‌ایستند و شهید جاویدی را در بغل می‌گیرند. همه‌ی نگاه‌ها به امام بود و لب‌های مبارک‌شان که بر پیشانی مرتضی می‌نشیند و مرتضی در حالی که اشک می‌ریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام می‌کند در کتاب خاطرات این شهید جمع آوری شده است. شادی روحش @shabhayeshahid
🌴یاد شهید بخیر؛ در ۱۶ فروردین ماه ۱۳۶۱ به سعادت حضور در محضر مراد و رهبر و امام خویش دست یافت و در همان جا توسط امام عزیز در فضایی ملکوتی و روحانی با همراه و همسرش پیوندی بست که عمر آن کوتاه بود، زیرا خالصانه از مرادشان برای «شهادت در دنیا و شفاعت در آخرت» را طلبیده بودند.غلامرضا اشک ریزان آرزوی شهادت خویش را با امامش در میان گذاشت و امام به او فرمود: «انشاء‌الله پیروز شوید» غلامرضا و همسرش بلافاصله بعد از پایان مراسم عقد به گلزار شهدا، بهشت زهرا می‌روند و پیوند خویش را با شهیدان برای ادامه راهشان مستحکم‌تر می‌کنند. آنها در حلقه‌های ازدواج خویش نشان دادند. روی که به هم هدیه کردند، به جای هر نگینی کلمات مقدس و پرمعنای « تنها ره سعادت، ، ، » حک شده بود. و بالاخره در تاریخ ۶/۴/۱۳۶۴ در شب سالگرد شهادت بهشتی مظلوم و ۷۲ تن از یاران انقلاب، همزمان با انفجار ۱۲۰٫۰۰۰ چاشنی مین، به آرزوی خویش که پرواز به سوی معبود بود رسید و به ملکوت اعلی پر کشید، به بدنی سوخته و خونین. تنها چیزی که در پیکر پاک و متلاشی اش به چشم می‌خورد همان بود که عبارت حک شده بر آن راه آینده را برای بازماندگان نشان می‌داد: تنها ره سعادت. ایمان، جهاد، شهادت شادی روحش @shabhayeshahid
یاد شهید بخیر؛ شهید 17 ساله ای که مقام معظم رهبری دو روز پیش ( ۱۰ بهمن ۹۷)بر سر مزارش در بهشت زهرا فاتحه خواند. هنوز ترکش هایی از عملیات فتح المبین بر بدن داشت که در مرداد 61 در عملیات مهندسی منافقین بعد از شکنجه های بسیار در تهران به شهادت رسید. یک روز پدر از دور مراقب طالب بود که برای خرید نان به نانوایی رفته بود دید که با سربازان حرف می‌زند و به آنان، نان تعارف می‌کند. از او پرسید: «چرا چنین کاری می‌كني؟» گفت: «من اعلاميه‌ها را داخل نان سنگگ می‌گذارم و به آنان می‌دهم تا از دستور امام مطلع شوند و فرار كنند.» آن زمان امام فرموده بودند که سربازان و ارتشی‌ها از ارتش فرار کنند و به مردم ملحق شوند. در دوران پيروزي انقلاب بویژه در بهمن ماه 57 مردم مشكل نفت داشتند. مساجد برای تامین نفت مردم فعال بودند خانواده ها بخصوص افراد بی بضاعت را شناسایی و سهمیه بندی می کردند ،بعد با چرخ دستی نفت به درخانه های آنها می بردند. طالب به فکر مردم بود و با بچه هاي هم سن و سال خودش گروهی را تشکیل داده بودند و همکاری می کردند. شادی روحش @shabhayeshahid
یاد شهید بخیر؛ بخل و حساسیت خاصی بر فضای علمی حاکم شده بود تا جایی که وقتی داریوش از افراد مختلف ایراد می‌گرفت یا مسئله ها را برایشان حل می کرد و برای اصلاح اطلاعات جامعی در اختیارشان می‌گذاشت تعجب می‌کردند باورشان نمی‌شد کسی رایگان آن قدر کمکشان کند فکر می کردند باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد حتی وقتی متوجه می‌شدند تمام اطلاعات صحیح است باز هم نمی توانستند پیش خودشان این کار های داریوش را تحلیل کنند. مدیریت یک پروژه علمی را برعهده داشتم که آقای رضایی نژاد هم در آن پروژه با ما همکاری می کرد افرادی که در این گروه بودند با یک تنگ نظری خاصی اطلاعات علمی خودشان را در اختیار دیگران می گذاشتند و برای هر دسته از اطلاعات مبلغ قابل توجهی دریافت می‌کردند اما آقای رضایی نژاد آمد و همه مقالات و کتابهایی را که در طول این سالها جمع‌آوری کرده بود گروه قرار داد. 🍃 وقتی می خواستم ازدواج کنم گفت برادرانه بهت می‌گویم حالا که دانشجویی به پیشرفت های علمی فکر کن دور خانه و ماشین آنچنانی را خط بکش چه اشکالی دارد که آدم اول ازدواج در خانه کوچک زندگی کند با خودم گفتم خودش الان در یک خانه درندشت و مجلل زندگی می‌کند و ماشین آخرین سیستم اش زیر پایش و به من اینطور می گوید چند وقت بعد که منزلشان رفتن تعجب کردم با این که آن روزها چند سال از اشتغال ایشان می گذشت . برخی از مسئولان که برای مراسم هفتم ایشان به خانه شهید آمده بودند وقتی دیدند یک دانشمند در یک آپارتمان ۷۰ متری زندگی میکرده بغضشان ترکید. شادی روحش @shabhayeshahid
یاد شهید #قربانعلی_افشاری به خیر؛ معمار ساختمان بود. بسیار با ایمان و با تقوا. قبل از انقلاب برای کار به تهران مهاجرت میکند با توجه به اوضاع آن زمان بسیار مراقب رفتار خود و خانواده بود. دعوت دوستانش برای رفتن به مکانهای نامناسب را رد میکرد. میگفت باید خدا را شکر کنیم. ما بنده خداییم. اجازه نداریم هر کاری انجام دهیم. حساب و کتابهایش را همیشه مینوشت و بسیار حساس بود. یکبار برای دادن پول یک کارگر سه بار از تهران تا کرج رفت تا او را پیدا کرد و پولش را داد. دفترچه حساب و کتاب و مداحیهایش هنوز موجود است. به او میگفتند تظاهرات میروی خیلی جلو نرو.. میگفت:« #ما_هدف_داریم. بی هدف نیستیم که از پشت برویم.»هروقت میگفتم ما را چکار میکنی؟ میگفت من چکاره ام؟ خدا رو داریم. همه تان را به خدا میسپارم . اسم پسرم رضاست این بچه هم اگر پسر بود اسم پسر امام رضا و اگر دختر بود اسم خواهر امام رضا رو برایش بگذار. معصومه شش ماه بعد از شهادت پدرش بدنیا آمد .شهید قربانعلی افشاری همزمان با ورود امام خمینی در قطعه ۲۱ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
یاد شهید بخیر؛ از در مدرسه آمد تو رفتم طرفش دست دادم پوست دستش زبر بود. مثل همیشه درس و بازی ما که تمام میشد میرفت پای مینی بوس کمک پدرش. همه کار میکرد از پنچر گیری تا جارو کردن کف مینی بوس. تک پسر بود. ولی لوس بارش نیاورده بودند. از همه‌مان پوستش کلفت تر بود. 🍃🍃 نه ماه رفت و آمد تا استخدامش کردند. توی همین رفت و آمدها به سایت نطنز گاهی می آمد پیش ما که در کنار خوابگاه خانه اجاره کرده بودیم یک شب با مصطفی کلی صحبت کردیم. برایم عجیب بود که چرا مصطفی می‌خواهد برود نطنز. آن وقت‌ها از صد نفر یک نفر هم نمی رفت. نه پستی بود، نه حقوق بالایی عوضش دوری بود و غربت و سختی رفت و آمد. حتی حرفش بود که اسرائیل می‌خواهد مراکز هسته ای مان را بمباران کند. مصطفی یک شب گفت: میدونم راهی که دارم میرم ممکنه ختم به بشه. 🍃🍃 همه شوکه شدند. دستگاه‌های سانتریفیوژ یکی یکی از کار می افتادند. کنترل از دست مهندس ها خارج شده بود. سرعتشان از حد معمول بالاتر می‌رفت بعد یکدفعه خیلی کم میشد دوباره می رفت بالا. کار ویروس استاکس نت بود . توی دنیا پیچید که سایت نطنز تعطیل شده . بچه های سایت خودشان یک تیم درست کردند و مصطفی هم شد مسئول تیم رفتند سراغ چند تا از بچه های نخبه کامپیوتر. کار را بهشان سپردند. خود مصطفی هم پای کار بود. فهمیدند یک جاسوس حافظه های جانبی را آلوده کرده. خبرگزاری رویترز اعلام کرد ویروس استاکس نت را از تجهیزات و ماشین آلات هسته ای خود پاکسازی کنند. شادی روحش @shabhayeshahid
یاد شهید #اکبر_مدنی بخیر؛ یک سال در شروع سال تحصیلی برایش کتاب خریدم.اما بعد از چندماه دیدم تمام کتابهایش کهنه است.او کتابهایش را به یک دانش آموز #هدیه کرده بود و برای خودش #کتاب_دست_دوم تهیه کرده بود. وقتی خواست به جبهه برود شانزده سال بیشتر نداشت،ما مخالف بودیم.اوهم شناسنامه اش را دست کاری کرد و ثبت نام کرد،اما قبل از اعزامش به کردستان از من و پدرش عذر خواهی کرد و رفت.وقتی از کردستان برگشت بدنش پر از تاول و زخم بود،به خاطر سردی هوا رزمنده ها در سنگر می‌ماندند و بهداشت آنان به خوبی رعایت نمیشد.کفش کتانی را که برایش فرستاده بودم نپوشیده بود و به خانه آورد و گفت مادر این را به مرکز #کمک_به_جبهه برسان. دیگر رزمنده ها بیشتر از من به این احتیاج دارند. اولین حقوق بسیج را که گرفت یک قسمت آن را به #فقرا بخشید و با یک قسمت آن برای خواهر کوچکش هدیه خرید.جبهه اخلاق و رفتار پسرم را به کلی عوض کرده بود.در هر فرصتی کتاب دعا و یا قرآن میخواند. در نیمه شبی از اتاق اکبر صدای گریه شنیدم.نگران شدم و بی هوا وارد اتاق شده و چراغ را روشن کردم.اکبر در گوشه ای نشسته و مشغول #نماز_شب بود و در نماز گریه می کرد.صورتش خیس بود که او را بغل کردم و صورتش را به صورتم چسباندم و صورت و پیشانی اش را بوسیدم. شادی روحش #صلوات از کتاب #دسته_یک @shabhayeshahid
🌹یاد شهدا به خیر🌹 ۱. شهید مدافع حرم ۲. ۳. شهیده ۴. شهید ۵. جاویدالاثر ۶. شهید ۷. شهید ۸. شهید ۹. شهید تفحص ۱۰. شهید ۱۱. شهید مدافع حرم ۱۲. شهید ۱۳. شهید تفحص ۱۴. شهید مدافع حرم ۱۵. شهید ترور ۱۶. شهید تفحص ۱۷. شهید امر به معروف ۱۸. ۱۹. شهید فتنه ۲۰. شهید مدافع حرم ۲۱. شهیدان حسن و علی و رضا ۲۲. شهید مدافع حرم ۲۳. شهید مدافع حرم ۲۴. شهید هنرمند ۲۵. شهید مدافع حرم ۲۶. شهید ۲۷. خادم الشهدا ۲۸. شهید ۲۹. شهید مدافع حرم ۳۰. شهید هنرمند ۳۱. شهید مدافع حرم ۳۲. آیت الله شهید ۳۳. شهید ۳۴. شهید ۳۵.شهید ۳۶. شهید ۳۷. شهیده ۳۹. جانباز شهید ۴۰. شهید ۴۱. شهید دکتر ۴۲. شهید ۴۳. شهید ۴۴.‌شهید ۴۵.شهید ۴۶. شهید ۴۷. شهید ۴۸. شهید ۴۹. شهید ۵۰. شهید ۵۱. شهید ۵۲. شهید ۵۳. شهید ۵۴. شهید ۵۵. شهید ۵۶. شهید ۵۷. شهید ۵۸. علمدار روایتگری ۵۹. شهید ۶۰. شهید ۶۱. شهید ۶۲.شهید ۶۳. شهید ۶۴. شهید ۶۵. شهیدان داود، رسول و علیرضا ۶۶. شهید ۶۷. شهید ۶۸. شهید ۶۹. شهید ۷۰. شهید ۷۱. شهید ۷۲. شهید ۷۳. شهید ۷۴. شهید ۷۵. شهید ۷۶. شهید ۷۷. شهید ۷۸.شهید ۷۹. شهید ۸۰. شهید ۸۱. شهید ۸۲. شهید ۸۳. شهید ۸۴. شهید ۸۵. شهید ۸۶. شهید ۸۷. شهید ۸۸. شهید ۸۹. شهید ۹۰. شهید ۹۱. شهید ۹۲. شهید ۹۳. شهید ۹۴. شهید ۹۵. شهیدان ۹۶. شهید ۹۷. شهید ۹۸. شهیدان ۹۹. شهید ۱۰۰. شهید ۱۰۱. شهید ۱۰۲. شهید ۱۰۳. شهید ۱۰۴. شهید ۱۰۵. شهید ۱۰۶. شهید ۱۰۷. شهید ۱۰۸. شهید ۱۰۹. شهید ۱۱۰. شهید ۱۱۱. شهید ۱۱۲. شهید ۱۱۳. شهید ۱۱۴. شهید ۱۱۵. شهید ۱۱۶. شهید ۱۱۷. شهید ۱۱۸. شهید ۱۱۹.شهید @shabhayeshahid