☁️ اهل آسمان
سالروز زمینی شدنت مبارک 💜
#آقامحمدحسین :)
سایه نگاهت بر سر اهل زمین مستدام 🍃
اگه اونقدر سیری که گرسنگی و درک نمیکنی...
انسان نیستی 🥀
همین❗️
#شهید_بهشتی
@shabih_abr
ོ شَبیهِ اَبر...
بسم رب العشاق... بازگشتت مبارک علی آقا... شهید ساکن خان طومان 💔 کم کم دارید برمیگردید، نه؟! #شهیدع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا سعید ام رسید معراج :))
دو تا رفیقی که کنار هم شهید شدن
با هم برگشتن و حالا
مسافر حرم علی ابن موسی الرضان 💔
خانطومانی ها یک به یک میآیند...
#شهیدسعیدکمالی
@shabih_abr
#دڵݩۆشٺ✍🏻
_هࢪ ۅقټ بیڪاࢪ شڊۍ!🙃
یھ ټسبیح بگیࢪ دسټټ ۅ هۍ بگۅ
"اݪݪهم عجݪ ݪۅݪیڪ الفࢪج"❤️
هم ڊݪِ خۅڊټ آࢪۅم میگیࢪھ
همڊݪِ آقا ڪھیڪۍ ڊاࢪھ بࢪا ظهۅࢪش ڊعا میڪݩھ...💚( :
@shabih_abr
ོ شَبیهِ اَبر...
آقا سعید ام رسید معراج :)) دو تا رفیقی که کنار هم شهید شدن با هم برگشتن و حالا مسافر حرم علی ابن موس
#یکمخاطره
♥️
●همسر این شهید گفت: در دیداری که با حاج قاسم داشتیم به او گفتم: «ببخشید سردار می تونم یک سئوال بپرسم؟ گفت: بله.پرسیدم: از شهدای خانطومان خبری نیست، پیکر همسرم و چند شهید دیگر هنوز برنگشته، و با حالت مستأصل گفتم: بالاخره برمی گردن ؟! حاجی دوباره چند لحظه سکوت کرد و بعد سه مرتبه گفت: میان، میان، میان.
🕊
●مادر همسرم مجدد گفت: پسرم دوست داشت گمنام باشد، شاید خودش اینجور می خواهد و برای همین برنمی گردد. سردار گفت: آقا سعید به خاطر دل همسرش هم شده برمی گرده»
✨
#شهیدسعیدکمالی
@shabih_abr
قَلبَـمگِرِفـٺدَرٺَناینشَهـرِپُرگُناهـ
حالُهواےجَمعشَهیدانَـمآرزوسٺ...
#شهدا🕊
ོ شَبیهِ اَبر...
بسم الله پنجمین فرزند تیر جلد دوم رنج مقدس... این جلد به همون خوشمزگی جلد اول بود :)) با تفاوت این ک
بسم الله
ششمین فرزند تیر ماه 🌾
( حس میکنم دارم شورش و در میارم انقد که کتاب خوندم تو این چند روز 😂😐)
( ولی خب حس سریال دیدنمم نمیاد و چاره چیست...)
گمشده در غبار...
روایت واقعی از فتنه ٨٨ 🔥
داستان مینا و پریناز، دو دختر عمو که یکی خود کشی کرده و دیگری با خواندن دفاتر خاطرات به دنبال دلیل مرگ یا خودکشی میگردد...
که سرنخ ها به نفوذی میون حزب اللهی ها و دسیسه ها علیه طرفداران دکتر میرسد...
و در آخر...
،
،
،
این نیززز قشنگ بود و منم کشته مرده ی فتنه ٨٨
واقعی بودن قضیه، نوشته ها رو جذاب میکنه✨
و در آخر...
امان از نفوذی...
امان از نفوذ و امان از...
و آخر آخرشم، تفکر پریناز داستان و قشنگ کرد💕
_انتشارات کتابستان
به قلم خانوم فاطمه استکی...
٣١۴ صفحه
و اگه اشتباه نکنم، ٣۵T
#معرفی_کتاب
@shabih_abr
هر خارج نشینی ضد انقلاب نیست...
و هر جای مهری هم اثر سجده نیست❗️
#حرف_حساب
سخت است یادش بدهی پر بگشاید...
آخر برود در پی با غیر پریدن 🍁
_ سید تقی سیدی
تیر ها میبارند...
تا بین ما و حیات دنیا را...
هرچه هست ببرند...
و رشته های توکل مارا محکم کنند...
و ما را به یقین برسانند...
#آسیدمرتضیآوینی 💛
_ کتاب فتح خون
@shabih_abr
از اینااااا 😁
خيلی از شبها آدم تو منطقه عملیاتی
خوابش نمی برد😴😬
وقتی هم خودمون خوابمون نمی برد دلمون نمی اومد ديگران بخوابن😌
یه شب یکی از بچه ها سردرد عجيبی داشت و خوابيده بود.
تو همين اوضاع یکی از بچه ها رفت بالا سرشو گفت: رسووول! رسووول! رسووول!😱😁
رسول با ترس بلند شد و گفت: چيه؟؟؟چی شده؟؟😰
گفت: هيچی ...محمد می خواست بيدارت کنه من نذاشتم!😐😂❤️
خدایی دلم میخواست قیافه اون بنده خدا رو ببینم 😅
@shabih_abr
میگنبایدبخوریزمینتاپاشی!
راستمیگن :)
براحسینباید
بخوریزمین
ولیفرقشاینهدیگهجسمتپانمیشه
حسینروحتروبلندمیکنه
#برایحسینزمینبخورین ♥️
#حُسِیــــْــــنْ
@shabih_abr
من بمیرم برای اون پسری که باباش و بغل کرده💔
#شهیدسعیدکمالی
از آن همه هیبت و جلال
حالا پس از چند سال
تکه استخوانی آمده...
ما به فطرت خویش بازگشتیم❗️
و در آن حسین ابن علی را یافتیم...
و این چنین است که حسین ندیده...
حسین حسین میکنیم♥️
#محرمنباشدخوندررگمنمیجوشد
@shabih_abr
هوای تو دارم بگو چه چاره کنم!؟
#مستغیثین
_ سلام آقای امام رضا :)) 💛
@shabih_abr
نه سرخ چهره ی خورشید را شفق کرده🍃
که از خجالت روی تو خون عرق کرده
_صائب تبریزی💙
همیشه یه شرایطی برای آدم به وجود میاد
شاید اجبار باشه
شاید فقط مورد علاقه نباشه 🍃
شاید یهویی باشه
شاید و شاید و شاید
و اگه بلد نباشی خودت و وفق بدی...
نابود میشی 🥀
اگه خودت و دوس داشته باشی
بلد باشی تو این وقتا چیکار میکنی
زندگی برات پر از هیجان میشه
لحظه به لحظه میتونی لذت ببری 🌈
یه شیرینی که دیگه
مثل گناه گذرا نیست
چند روز تحمل کنی گناه نکنی 🕊
بعد بشه چند ماااه
بعد بشه چند سااال
شیرینی پاک بودن میوفته تو دلت 🤍
اره :))