eitaa logo
🇮🇷شبیہ‌شه‍ــ🌷ــداباشیم🇮🇷
328 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
828 ویدیو
3 فایل
﷽ وقتے‌عقݪ‌عاشق‌شود! عشق؛عاقݪ‌میشود آن‌گاھ،شہیدمیشوے ...💔 کانال وقف امام زمان و رهبر و شهدا...🍃 لفت میدی ۱۳ صلوات فراموش نشه مومن😉✨ خادم کانال: @Majnoon_Hosein02 پشت جبهه: @Shabih_shohad_bashim2 پلی لیست مداحیامون: @playlist_madahiam
مشاهده در ایتا
دانلود
اسلام علیک یا اباعبدالله الحسین ❤️ 🖤 شبیہ‌شہداباشیم:)
+میگن‌هرکی‌نفسش‌تنگ‌میشہ توی‌بیمار‌ستان‌بستریش‌میکنند خدایامانفسمون‌تنگ‌حسینت! کجابستری‌شیم‌خوبه؟:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شبیہ‌شہداباشیم:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگیم آقا جان .... ❤️ 🖤 شبیہ‌شہداباشیم:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
Javad Moghadam - Karbobala Che Serriye (128).mp3
3.05M
کربُ‌بلا‌خسته‌ام‌ازفراق‌دوری، من‌صبرایوب‌ندارم‌بسه‌صبوری(:🥀 شبیہ‌شہداباشیم:)
کرامات اهلبیت(ع) و سر مطهر حسین(ع) 1_وقتی لشکر (علیهم اللعنه) نزدیک شهر موصل رسیدند به آنجا اطلاع دادند (قبلاً هم تذکری در مورد مردم شهر موصل داده شد) اهل موصل نگذاشتند سرها وارد شهر شود و در یک فرسخی برای آنها آذوقه و علوفه فرستادند و در آنجا منزل کردند و سر مقدس را روی سنگی نهادند، قطره ی خونی از حلقوم مقدس به آن سنگ رسید و بعد از آن همه ساله در روز عاشورا خون تازه از آن سنگ می‌آمد به مردم اطراف آن جمع می‌شدند و مراسم تعزیه برپا می‌کردند به همین صورت بود تا زمان عبدالملک مروان که دستور داد سنگ را از جا کندند و پنهان نمودند ولی مردم در محل آن سنگ گنبدی ساختند و آنجا را مشهد نقطه نام نهادند. 2_ واقعه حران: وقتی سرهای شهدا را به شهر حران وارد کردن مردم برای تماشا بیرون آمدند از شهر فردی یهودی به نام یحیی مشاهده کرد که سر مقدس، لب‌هایش حرکت می‌کند نزدیک آمد و شنید که این آیه مبارک را تلاوت می‌فرماید: وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون از این مطلب تعجب کرده داستان را پرسید برای او نقل کردند توهمش گرفت عمامه خود و جامه خذیر که داشت با هزار درهم خدمت امام سجاد(ع) داد. موکلین اسرا او را منع کردند. او شمشیر کشید و 5 تن از آنها را کشت تا اینکه او را کشتند. البته قبل از آن اسلام آورد و قبر او در دروازه شهر حران است و معروف به قبر یحیی شهید است و و دعا در نزد قبر او مستجاب است. 3_ واقعه سقط جنین همسر امام حسین(ع) در نزدیکی شهر حلب: جوشن نام کوهی است در غرب شهر حلب که معدن مس سرخ در آنجا است از زمانی که از آنجا اسرای اهل بیت حسین بن علی (ع) را عبور داده‌اند، آن معدن از کار افتاده، زیرا در میان اهلبیت(ع) همسر امام حسین(ع) حامله بود و بچه خود را در آنجا سقط کرد پس از اهل آنجا نان یا آبی خواست؟ آنها او را ناسزا گفتند و از آب و نان منع کردند پس او نفرین نمود بر آنها و از آن پس تابع حال هر کس در آن معدن کار می‌کند فایده و سودی ندارد و معروف است به مشهد السقط و مشهد الدکه و نام آن فرزند محسن بن حسین(ع) است. * اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ (فِیهِ)بَنُو اُمَیَّةَ * ادامه دارد ... .💯 @shabih_shohad_bashim
4_ داستان راهب و سر مقدس: وقتی لشکر ابن زیاد در محلی در کنار زیر راه منزل کردن سر مقدس امام حسین(ع) را در صندوق گذاشتند و پاسی از شب را فشار قم مشغول شدند و شادی می‌کردند سپس به خورش و خوردنی و طعام پرداختند، ناگهان دیدند، دستی از دیوار دیر بیرون آمد و با قلمی از آهن، شعری را با این معنا با خون نوشت؟ آیا امید دارند امتی که کشتند حسین(ع) را شفاعت جد او را در روز قیامت؟ آنها سخت ترسیدند و بعضی برخاستن دست و قلم را بگیرند که ناپدید شد، وقتی برگشتم به کار خود مشغول شدن دوباره آن دست با قلم ظاهر شده و این بار این شعر را گفت: به خدا قسم که شفاعت کننده نخواهد بود قاتلان حسین(ع) را بلکه ایشان در قیامت در عذاب باشند. بازخواستند دست را بگیرند ناپدید شد، دوباره به کار خود مشغول شدند دوباره بیرون آمد و نوشت: چگونه ایشان را شفاعت کند پیغمبرﷺ و حال آنکه شهید کردند فرزند عزیز او حسین را به حکم جوی و مخالفت کرد حکم ایشان با حکم کتاب خداوند. آن طعام بر آن افراد ناگوارا شد و با تمام ترس خوابیدند. نیمه شب بانگی به گوش راهب رسید وقتی گوش داد تسبیح و تقدیس الهی بود برخاست و از و سر از دریچه دیر بیرون آورد دید از صندوقی که در کنار دیوار بود نور عظیم به جانب آسمان ساطع می‌شود و از آسمان فوج، فرود می‌آیند و می‌گویند السلام علیک یابن رسول الله، السلام علیک یا اباعبدالله و صلوات الله و سلامه علیک راهب از مشاهده این حالات تعجب کرد، جزعی هولناک او را گرفت صبر کرد تا تاریکی شب برطرف شد پس از دیر (صومعه) بیرون آمد و به میان لشگر آمد و پرسید: بزرگ لشکر کیست؟ گفتند: خولی، به نزد او آمد و گفت در این صندوق چیست؟ گفت سر مرد خارجی (نعوذ بالله) به عبیدالله بن زیاد او را به قتل رسانید، گفت: نامش چیست گفت: حسین بن علی بن ابیطالب(ع) گفت: نام مادرش چیست گفت: فاطمه زهرا دختر محمد مصطفیﷺ راهب گفت: هلاک باد شما را بر آنچه کردید، همان راست گفتند علمای ما هر وقت این مرد کشته شود آسمان خون خواهد بارید. اکنون از شما خواهش می‌کنم ساعتی این سر را به من بدهید سپس برمی‌گردانم خولی گفت: در نزد یزید این کار را می‌کنیم در ازاء جایزه. جایزه چیست؟ خولی گفت: ده هزار درهم. واحد ده هزار درهم داد پس خولی آن مبلغ را گرفت و صرافی کرده به خزانه‌دار خود سپرد و سر مطهر را تا یک ساعت به راهب داد، راهب سر را به صومعه خود برد و با گلاب شست و با مشک و کافور خوشبو گردانید و بر سجاده خویش گذاشت و ناله کرد و گریست و بر سر عرضه داشت که یا اباعبدالله به خدا قسم که بر من گران است که در کربلا نبودم و جان خود را فدای تو نکردم. * وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلی لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ * ادامه دارد ... .💯 @shabih_shohad_bashim
کاش پای دل من هم به نوایی برسد اربعینی، حرمی، کرب و بلایی برسد آری؛ آقاتر از آنی تو که راهم ندهی دارم امید که از دوست ندایی برسد ❤️ 🖤 شبیہ‌شہداباشیم:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به هر کسی ندهند؛ این جنون که در سر ماست...! ❤️ 🖤 شبیہ‌شہداباشیم:)