بابا یه انتقادی، پیشنهادی،😁 چه سکووووووتی حاکمه!!😕😕

میخوام در باره حضرت علمدار بذارم‌... یه عربی یه فارسی... بذارم؟... نوشتم ها... ولی دلم یه جوریه... باید چند روز با خودم کنار بیام...

فعلا درباره مادر میذارم... اون بمونه اربعین...

"ای نسیمِ سحر آرامگهِ یار کجاست؟" قبرِ آن سوخته یاس از تبِ مسمار کجاست؟... قبرِ آن خسته دل از امّتِ جاهل به زمان که زمین خورد میان در و دیوار کجاست؟... آه از این شهر... از این جهل... از این نادانی... بِینِ این بی خبران آدمِ هشیار کجاست؟... تک به تک بر درِ اصحابِ نبی در میزد: برِ مولایِ زمان یارِ وفادار کجاست؟... دست بسته... درِ مسجد... به علی می خندید مردکی؛ که: "یا علی! بهرِ تو سردار کجاست؟!"... #فاطمه دست به پهلو درِ مسجد آمد... که: "منم یارِ علی... دیده ی بیدار کجاست؟"... وای از آن روزِ غریبی که نباشد زهرا... غیرِ چاهِ غربتش محرمِ اسرار کجاست؟... بِینِ این خِیلِ دهان بینِ ابوموسی ها... بی بصیرتانِ کورِ کوفه "عمّار کجاست؟..." العجل منتقمِ سیلیِ زهرا بازآ... یوسفِ فاطمه پس وعده ی دیدار کجاست؟... #غـــزلــ🌱 #فاطمیـہ🥀 💖@shaerane_ta_khoda💖✌️

عمویِ من که دستاتو کردی فدایِ پدرم... عمو اَزَت میخوام که برگردی علمدارِ حرم... باب الحوائج جهان! حاجتِ من تویی عمو... کسی دیگه آب نمیخواد... فقط میخوایم نری عمو... نذار که پشتِ پدرم، خم بشه بعدِ رفتنت... عمو نذار که ببینه، عمّه تنِ بی کفنت... نذار که شیرخواره ی ما، سر بده رو دستِ بابا... نذار تو آتیش بسوزه، خیمه ی آل مصطفی... نذار که سجّادِ حسین، رنجِ اسارت بکشه... نذار که از سه ساله ای، عمّه خجالت بکشه... نذار رو نیزه ببینه، سرت رو عترتِ رسول... به چوبِ محمل بکوبه، سرش رو دخترِ بتول... نذار که از جا بپریم، با بویِ خون، آتیش و دود... نذار که معجر ببرن... عمّه تنش بشه کبود... نذار که دردِ بی کسی، بابا رو آزار بده... عمو نذار که روزامون، بوی شبِ تار بده... نذار که بی پدر بشه، رقیّه ی برادرت... نذار که آتیش بزنن، به روسریّ خواهرت... نذار که دخترِ حسین، گم بشه تو بیابونا... یا تازیانه بزنن... به دختِ پاکِ مرتضی... نذار تنِ برادرت، زیرِ سمِ اسبا بره... عمو نرو، عمو نذار، "آرامش" از دلها بره... #مثنوے🌱 #عباس_فاطمـہ 💖@shaerane_ta_khoda💖✌️

زبونش بچگانه شد... چون از زبون یه بچه ست...

عباس یعنی آرامش حرم....... پشت و پناه حرم.........😭😭💔💔 💖@shaerane_ta_khoda💖✌️

یا عمّي فَارجِع اِلَی الخیامِ لَستُ بِعَطشان... یا عمّ یَصیرُ أبويَ بَعدَكْ غَریبٌ حَیران... یا عمّي أهلُ الخیامِ خافوا مِنَ السِّبایَه... یا عمّي یَبکي أخويَ أصغَر، رَضیعُ الظَّمئان... یا عمّ یَجیئُ الأعدا اِلینا فأنتَ أینَ؟... اِنَّ لَنا نَهرٌ مِنَ الدَّمعِ جَریٰ فَوقَ خَدَینا... یَجونَ بالنّارِ لِحْتِراقِ الخیامِ والثُّلم... و الدَّمعُ سَیلٌ عَلَی البَلاءِ الَّذی أتَینا... أنا السَّکینَة! بِنتُ أخیكَ... یا عمّي فَاسمَع... سَکینَةُ اللهِ أنتَ عمّي عَلَینا فَارجَع... یَداكَ عِندَ الفُراتِ باقي یا إبنَ حَیدَر... أیدِي المُضِلّینَ عَن خیامِ الحسینِ فَاقطع... #دوبیتےنو🌱 #عباس_فاطمـہ 💖@shaerane_ta_khoda💖✌️

اینم از زبون سکینه ی حسین...

لطفا از اینجا بخونین... سرخی خون شقایق...

غمِ یوسف، به دل حتّی، غنیمت دان زلیخا را که او هر یک دَمِ پاکش، کُند کارِ مسیحا را... کسی که رویِ او بیند، ترنج از دست نشناسد که آنکه دلبرم دیده، چه میخواهد دو دنیا را؟ همه عالم فدایِ او، که هر یک تارِ مویش هم برای عاشقی مجنون، بیارزد عرشِ اعلا را... ایا دنیا! بدان این را؛ که با عشقی که من دیدم ز بیمِ دل نمیخواهم، نه دنیا را، نه عقبی را... به عشقش دوست میبینم، همه یاران و خوبانش ز حبّش دشمنی دانم، تمامِ مُلکِ اعدا را چه دیوانی! چه اشعاری! همه شد عشق! پس غم کو؟! بیاور صندوقی گویم برایت رازِ غم ها را... در این عالَم به هر کویی برفتم هیچ دکّانی نگیرد در بساطِ خود، دلِ بشکسته ی ما را... به او هر کس بری داده، "تن" و "جان" و "سر"ی داده شود آیا ز لطفش او، پذیرد قلبِ "بشریٰ" را؟... #غـــزلــ🌱 💖@shaerane_ta_khoda💖✌️

اینو نمیخواستم بذارم. اولین شعرمه و داغونه واقعا😅 فقط خواستم ببینین شاعر آیینی عاشقانه هم اگه بگه نمیتونه توش به تولی و تبری اشاره نکنه👩🏻‍🦯