eitaa logo
کافه شعر
2.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
246 ویدیو
0 فایل
بسم رب عشق ✨ مرا عهدیست با جانان🫂🫀 شما لایق بهترین ها هستید با ما بهترین ها رو بخونید و لذت ببرید.♥️🫵 بفرمائید شعر🌱 شنوای حرف های شما👈 @Shaeran1403
مشاهده در ایتا
دانلود
سَر به رَه بُودَم و یک عمر نگاهم به زمین آمدی سَر به"هَوا"، چشم به راهم کردی...
|عشق یعنی ب سرت هوای دلبر بزند درد از عمق وجودت ب دلت سر بزند| 🫀👤
! یعنی که‌ غمش ؛ وصله به قلبت باشد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قهرمانلو شعر گفتن بعدِ بغض ُ گریه میچسبد ولی ؛ حالمان را عطرِ یارِ رفته بهتر می کند ..
_
کافه شعر
_
نرو! بمان، که من از انتظار میترسم من از جدایی و بُغض و فرار میترسم نگو که این همه دل کندن اضطراری بود من از مُواجهه با اضطرار میترسم مرا میانِ دلِ گوشه گیرِ خود جا کن من از حواشی و گوشه کنار میترسم بمان که بی تو من حتی از آسمان، از گل از این ترنمِ فصل بهار میترسم تصورت کنم اینجا؟ میان این خانه؟ نه! من از این تصورِ بی اعتبار میترسم من از شنیدنِ صوتِ "خدا به همراهت" من از شنیدنِ سوتِ قطار میترسم نماز وحشتِ این عاشقانه را خواندم من از نبودِ تو... با افتخار میترسم...  
‌به مرگ راضی ام، اما به رفتنت هرگز نرو! بمان و بمیران مرا در آغوشت...  
پا به پایَت، تا تَه ِ این جاده می آیم نترس!! این مَنم، عاشقترین دلداده، می آیم نترس!! در مسیر عشق، از آیینه هَم صادق تَرم،، ساده بودم، ساده هَستم، ساده می آیم نترس!! خَم به ابرویَت نیاور ذره ای، دق می کنم،، عاشقت با خون تعهد داده،، می آیم نترس!! عقل می گوید نَرو، اما نمی فهمد که عشق،، در دل وامانده ام افتاده، می آیم نترس!! در دل آتش بُرو، در آسمان پَرواز کن، پا به پایَت تا تَه ِ این جاده می آیم، نترس!!
‌‌ تــــــو پنهان ڪــن خودت را درمیان نقطہ ها اما بدان من دوستت دارم..سہ‌تا‌نقطہ ،بہ این معنا: ڪه تاهستم، ڪه تاهستی، ڪه تاهستند ؏ـاشق‌ها.. شوَم مست ازلبِ لعلَت، "اَدر ڪأساً و ناولها"..!"
اقبال لاهوری می گوید: رمز عشق تو، به ارباب هوس نتوان گفت سخن از تاب و تب شعله ،به خس نتوان گفت 🫀🫂
در سینه نباید که لجن داشته باشی هر آرزویی را به دهن داشته باشی... در هلهله و شادیِ این شهر دلِ من ای‌کاش توهم دستِ بزن داشته باشی... آوره‌ای و خانه بدوشی مگر این‌که در دیده‌ی معشوق وطن داشته باشی... افسوس که محدود شد آزادیِ تو تا پیراهن دیوانه به تن داشته باشی... با آینه گفتم که‌به او می‌رسم و گفت «تو گور نداری که کفن داشته باشی»...