محبت تو اگر با من ، دروغی از سر ناچاریست دل از محبت من بردار ، خیانتِ تو وفاداریست فاضل نظری

گفتم ای دوست،تو هم گاه به یادم بودی؟ گفت من نام تو را نیز نمی دانستم:)

تاتورادیدم😍 دلم آرام گفت😇 ربنا ارحم🙏 علی قلب الاسیر❤️ چادرت مشکی لباسم مشکی است👔 بینظیرست این مراعات النظیر ..🙈

امشب اندوه تو بیش از همه شب شد یارم... وای از این حال پریشان که من امشب دارم...! #مهدی_اخوان_ثالث

پس از من یادِ یک‌انسان همیشه با تو خواهد بود غمِ یک روحِ سرگردان همیشه با تو خواهد بود... اتاقِ پاکِ قلبت مالِ من شاید نبود اما پس از من یادِ یک مهمان همیشه با تو خواهد بود... گلِ سرخِ عزیز من! به هر گل‌خانه‌ای باشی بدان رؤیای یک گلدان همیشه با تو خواهد بود... تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتماً تبِ یک عشقِ بی‌پایان همیشه با تو خواهد بود... تو در آغوشِ من خورشید بودی بانوی دریا نگاهِ مردِ کوهستان همیشه با تو خواهد بود... سحر می‌آید این باور شبم را نور خواهد داد تو بر می‌گردی این ایمان همیشه با تو خواهد بود... پس از من هم تو می‌مانی «زنِ کامل» ولی شاید غمِ یک نیمۀ پنهان همیشه با تو خواهد بود... نگو عادت کنم با دوری‌ات این خانه حتماً با- گل و آیینه و قرآن همیشه با تو خواهد بود... به دستت می‌سپارم چشم‌های اشکبارم را گلِ زیبای من! باران همیشه با تو خواهد بود... #محمدسعید_میرزائی

تسبیحِ شیخ پاره شد و دانه‌دانه شد از بس که استخاره زدم تا ببینمت...! #عباس_احمدی

گهی‌نالم، گهی‌گِریم، گهی‌سوزم، گهی‌میرم زمانه بی‌تواَم گر زنده دارد، این‌چنین دارد...! #سلیم_تهرانی

بعد عمری عشق‌بازی ذکر تسبیحات‌ ما را: دوستم‌ دارد.. ندارد.. دوستم‌ دارد.. ندارد.. #یاسر_قنبرلو

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو سرودن مرا کم است..! اکسیرِ من! نه‌این که‌مرا شعرِ تازه نیست من‌از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است... سرشارم از خیال، ولی این کفاف نیست در شعرِ من حقیقتِ یک ماجرا کم است... تا این غزل شبیهِ غزل‌های من شود چیزی شبیهِ عطرِ حضورِ شما کم است... گاهی تو را کنارِ خود احساس می‌کنم اما چقدر دل‌خوشیِ خواب‌ها کم است... خونِ هر آن‌غزل که‌نگفتم به‌پای توست آیا هنوز آمدنت را بها کم است..!؟ #محمد_علی_بهمنی

من و یار و دل نالان و تنگم گرفتار دو تا چشم قشنگم گهی چون یوسف افتاده در چاه گهی یونس که در کام نهنگم -مجتبی کمان دار #ارسالی_شاعر😉🌱 در کافه شعر☕️

دل نمیفهمد به فکر خویش نیست به لباس و عقل و دین و ریش نیست دل هوای با تو بودن دارد و گَلّه جای جمعِ گرگ و میش نیست می زنم بوسه‌ به دوری جای تو با تو بودن آرزویی بیش نیست ای خدا لطفی بکن در حق من دل اسیر یار‌ و راه پیش نیست تا جوانم سر به راهم کن همین دل نمیفهمد به فکر خویش نیست #علیرضا_زرین‌کلاه #ارسالی_شاعر😉🌱 در کافه شعر☕️