🌿🌸🌿
🌸🌿
شرط شهید شدن
شهید بودن است
اگرامروز کسی
را دیدید
که بوی شهید
ازکلام
رفتار
اخلاق او
استشمام شد
بدانید او شهیدخواهدشد
وتمام شهدا
این مشخصه راداشتند
🌷
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
📖عارفانه
💫شهید احمدعلی نیری💫
#قسمت_بیست_و_هفتم
#اردو
راوی: برادران محمدشاهی
❄️برخی روزها به من توصیه می کرد: امشب جلسهی حاج آقا یادت نره!
شبهایی که او توصیه می کرد واقعا حال و هوای جلسهی آیت الله حق شناس دگرگون بود.
آن شب مجلس نورانیت عجیبی پیدا می کرد، نمی دانم احمداقا چه می دید که این گونه صحبت می کرد!
❄️ما از بچگی باهم رفیق بودیم و فوتبال بازی می کردیم، اما از وقتی که در مسجد فعالیت می کرد دیگر ندیدم فوتبال بازی کند.
⚡️یکبار دیدم او در جمع بچه های نوجوان قرار گرفته و مشغول بازی است.
فوتبال او حرف نداشت، دریبل های ریز میزد و هیچکس نمی توانست توپ را از او بگیرد، خیلی به بازی مسلط بود و از همه عبور می کرد.
اما وقتی به دروازهی حریف می رسید توپ را پاس می داد به یکی از نوجوان ها تا او گل بزند!
احمد می رفت در تیم افرادی که هنوز با مسجد و بسیج رابطه ای نداشتند، از همان جا با آن ها رفیق می شد و....
بعد از بازی گفتم: احمداقا، شما کجا، اینجا کجا؟!
گفت: یار نداشتند به من گفتن بیا بازی، من هم قبول کردم. بعد ادامه داد: فوتبال، وسیلهی خوبیه برای جذب بچه ها به سوی مسجد.
❄️بعد از بازی چند نفر از بچه های مسجد به من گفتند: ما نمی دونستیم که احمداقا این قدر خوب بازی می کنه..
گفتم: من قبلا بازی احمد رو دیده بودم، می دونستم خیلی حرفه ای بازی می کنه
تازه برادرش هم که شهید شد بازیکن جوانان استقلال بود.
بعد به اون ها گفتم: قدر این مربی را بدانید احمداقا تو همه چیز استاده.
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶 #ادامه_دارد...↪️
👇👇👇👇👇👇👇👇
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#رمان_عارفانه
💫شهید احمد علی نیری💫
#قسمت_بیست_و_هشتم
#ادامه_قسمت_قبل
#اردو
🔮یکی دیگراز برنامه های فرهنگی که احمداقا خیلی به آن توجه می کرد اردو بود.
*
یکبار بچه های مسجد را برای برنامهی مشهد انتخاب کرد .آن موقع امکانات مثل حالا نبود.
بچه ها هم خیلی شیطنت می کردند، خیلی برای این سفر اذیت شد، اما بعد از سفر شنیدم که می گفت: بسیار زیارت بابرکتی بود.
گفتم: برای شما که فقط اذیت و ناراحتی و...بود اما احمداقا فقط از برکات این سفر و زیارت امام رضا(ع) می گفت.
ما نمی دانستیم که احمداقا دراین سفر چه دیده! چرا این قدر از این سفر تعریف می کند.
اما بعدها در دفترچه خاطراتی که از او به جا مانده بود ماجرای عجیبی را در این سفر خواندیم:
🌾🌺..... وقتی در حرم مطهر بودم( به خاطربدحجابی ها و...) خیلی ناراحت شدم.
تصمیم گرفتم که وارد حرم نشوم.به خاطر ترس از نگاه کردن به نامحرم.
که آقا به ما فهماندند که مشرف شوید به داخل حرم.🌺🌾
🌱در جایی دیگر دربارهی همین سفر نوشته بود:
✨در روز سهشنبه۸/۱۳ در حرم مطهر بودم.
از ساعت نه و سی دقیقه الی یازده حال بسیار خوبی بود.الحمدلله✨
🔮از دیگر برنامه های احمدآقا برای بچه ها، زیارت مزار شهدا در بهشت زهرا(س)بود.
تقریبا هر هفته با سختی راهی مزار شهدا می شدیم و زیارت بسیار معنوی و خوبی داشتیم.
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶ادامـــــه دارد...↩️
هرشب با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشین😊✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای اگر دشمن بخواهد آتش افروزی کند
پیکرش را مثل شیر حیدر از هم می درم
👈👈 مگر آمریکایی ها دیوانه هستند قدرت موشکی ما تازه یک نمونه کوچکی هست....اگر این شیر آرمیده بیدار شود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برسد به دست افساد طلبان و سلبریدیها
🔥🔥خداوند تو را در دنیا و آخرت نسوزاند🔥🔥
در کتاب « فضائل السادات » و همچنین در کتاب « گناه گریزی » به نقل از سید محمد اشرف علوی آمده است: « در سفری به مصر، آهنگری را دیدم كه با دست خود آهن گداخته را از كوره بیرون میآورد و روی سندان میگذاشت و حرارت آهن به دست وی اثر نمیكرد. با خود گفتم این شخص، مردی صالح است كه آتش به دست او كارگر نیست. از این رو، نزد آن مرد رفتم، سلام كردم و گفتم: تو را به آن خدایی كه این كرامت را به تو لطف كرده است، در حق من دعایی كن. مرد آهنگر كه سخن مرا شنید،گفت: ای برادر، من آنگونه نیستم كه تو گمان كرده ای. گفتم: ای برادر، این كاری كه تو میكنی، جز از مردمان صالح سر نمیزند. گفت: گوش كن تا داستان عجیبی را در این باره برای تو شرح دهم. روزی در همین دكان نشسته بودم،كه ناگاه زنی بسیار زیبا كه تا آن روز كسی را به زیباییِ او ندیده بودم، نزد من آمد و گفت: برادر، چیزی داری كه در راه خدا به من بدهی؟ من كه شیفته او شده بودم، گفتم: اگر حاضر باشی با من به خانه ام بیایی و خواستۀ مرا اجابت كنی، هر چه بخواهی به تو خواهم داد. زن با ناراحتی گفت: به خدا سوگند، من زنی نیستم كه تن به این كارها بدهم. گفتم: پس برخیز و از پیش من برو. زن برخاست و رفت. پس از چندی دوباره نزد من آمد و گفت: نیاز و تنگدستي، مرا به تن دادن به خواستۀ تو وادار كرد.
من برخاستم و دكان را بستم و وی را به خانه بردم. چون به خانه رسیدیم، گفت: ای مرد، من كودكانی خردسال دارم كه آنها را گرسنه در خانه گذاشته ام و بدین جا آمدهام. اگر چیزی به من بدهی تا برای آنها ببرم و دوباره نزد تو باز گردم، به من محبت كرده ای. من از او پیمان گرفتم كه باز گردد. سپس چند درهم به وی دادم. آن زن بیرون رفت و پس از ساعتی بازگشت. من برخاستم و در خانه را بستم و بر آن قفل زدم. زن گفت: چرا چنین میكنی؟! گفتم: از ترس مردم. زن گفت: پس چرا از خدای مردم نمیترسی؟! گفتم: خداوند،آمرزنده و مهربان است.
این سخن را گفتم و به طرف او رفتم. دیدم كه وی چون شاخه بیدی میلرزد و سیلاب اشك بر رخسارش روان است. به او گفتم: از چه وحشت داری و چرا اینگونه میلرزی؟ زن گفت: از ترس خدای عزوجل. سپس ادامه داد: ای مرد، اگر به خاطر خدا از من دست برداری و رهایم كنی، ضمانت میكنم كه خداوند تو را در دنیا و آخرت به آتش نسوزاند. من كه وی را با آن حال دیدم و سخنانش را شنیدم، برخاستم و هر چه داشتم به او دادم و گفتم: ای زن، این اموال را بردار و به دنبال كار خود برو كه من تو را به خاطر خداوند متعال رها كردم. زن برخاست و رفت. وقتي به خواب رفتم، در خواب بانوی محترمی كه تاجی از یاقوت بر سر داشت، نزد من آمد و گفت: ای مرد، خدا از جانب ما جزای خیرت دهد. پرسیدم: شما كیستید!؟ فرمود: من مادر همان زنی هستم كه نزد تو آمد و تو به خاطر خدا از او گذشتی. خدا در دنیا و آخرت تو را به آتش نسوزاند. پرسیدم: آن زن از كدام خاندان بود؟ فرمود: از ذریّه و نسل رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ). من كه این سخن را شنیدم، خدای تعالی را شكر كردم كه مرا موفق داشت و از گناه حفظم كرد و به یاد این آيه افتادم كه خداوند میفرمایند؛ « خدا میخواهد هر پلیدی را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را از هر عیبی پاك و منزه گرداند » [ سورۀ احزاب، آيۀ۳۳ ]
سپس از خواب بیدار شدم و از آن روز تاكنون آتش دنیا مرا نمیسوزاند و امیدوارم آتش آخرت نیز مرا نسوزاند. »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ برای #رهبری
احب الخامنه ای
#حساب_کتاب
💥 فرزندم نماز نمیخواند...
درحالیکه من و همسرم، اهل نماز و عبادتیم!
- کمی به عقب برگردیم...
به همان سالهایی که هنوز باورهای کودکتان شکل نگرفته بود؛
شما به نماز میایستادید و او لابلای بازیهای کودکانهاش، رفتارهای بعد از هر نمازتان را ضبط میکرد..
ذهن او پر شده از تصاویری از بدخلقیها، بیحوصلگیها و عصبانیتهایی که بعد از نماز و عبادت هم ادامه داشت ...
و امروز تصویر شما بعد از نماز ، در ذهن او، با تصویر شما قبل از نماز تفاوتی نمیکند!
✧ خانم جان، آقاجان ؛
فرزند شما باید ببیند که شما نماز نخواندهاید، بلکه آن را خوردهاید، زیرا بعد از هر نماز آرامتر، نرمتر و مهربانتر شدهاید...
✓ تا فرزندتان، آثار ملاقات شما با خدا را در رفتارتان نبیند و لمس نکند: نیاز به نماز را در خود احساس نخواهد کرد...
#استاد_شجاعی
🌹صدرا🌹
29.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ
ماجرای واقعی ملاقات یک روستایی با
امام زمان عج
و تنها درخواست امام زمان(عج) از شیعه
صاحب العصر(عج)
حتما ببینید.
التماس دعای فرج
🌹صدرا🌹
⛔️ ای کاش درس بگیریم
گفتید "احمدینژاد مملکت را رها کرده است"
رها نکرده بود
اما روحانی رها کرده است
گفتید "احمدینژاد دنبال مذاکره با آمریکا است"
نبود
اما روحانی همه چیز را به مذاکره با آمریکا منوط کرده است
....
💠 جناب برادر!
بنا به "وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ" هر کسی را در قبر خودش میخوابانند و میزان در سنجش عملِ جناب محمود، جناب روحانی نیست.
#روحانی از بدو ورود به صحنه انتخابات، #پرچمدار_اصلاحات شد و عملکردش همان عملکرد سلف ناخلف گردید لکن جناب محمود در #اردوگاه_انقلابیون خیمه زد و چنانکه افتد و دانی، کم کَمَک چنان شد که مواضعش همرنگ اصلاح طلبان گردید این همرنگی، از استنکاف محمود از کنار گذاشتن اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول رییس جمهور (بعد از دریافت نامه رهبر انقلاب) شروع و با جابجایی مشایی از آن مقام به سِمت رئیس دفتر ریاست جمهوری!!! ادامه پیدا کرد. خانه نشینی ایشان هم در اعتراض به توصیهٔ رهبری معظم به وزیر اطلاعات وقت برای باقی ماندن در جایگاه خود، این همسویی با اصلاح طلبان را آشکارتر ساخت.
هنوز جوهر جناب محمود در نامه به #سپهبد_شهید_سردار_سلیمانی خشک نشده است که به ایشان نوشت: «حداقل انتظار این است که بنده و شما ، نه برای حفظ خود و خشنودی اصحاب قدرت ، بلکه برای رضای خداوند حکیم دانا، به گونه ای عمل نمائیم که شریک این ظلم بزرگ تلقی نشویم." و او را تلویحاً بعنوان کسیکه برای حفظ خود و خشنودی اصحاب قدرت، شریک ظلم بزرگ (محاکمه بقائی) است مخاطب قرار داد و باب توهین و تهمت به آن #شهید_عزیز را برای هوادارانش گشود.
💠 و اما در باب مذاکره با آمریکا، در حالیکه #رهبر_معظم_انقلاب فرمودند: «اینکه میگویم #با_آمریکا_مذاکره_نمیکنیم دلیلش این است که مذاکره یعنی این که همه قدرت منطقهای، صنعت هستهای و بازدارندگی نظامی را کنار بگذاریم که اگر کنار نگذاریم همین آش و همین کاسه است و تحریمها وضع میشود. کدام #انسان_باشرف و معتقد به حفظ مصالح کشور حاضر است تحت این شرایط کنار بیاید؟»
جناب محمود در مصاحبهای تفصیلی با روزنامه "نیویورکتایمز" آمریکا افاضه کرد که: «ایران و آمریکا باید به صورت مستقیم با یکدیگر گفتگو کرده و اختلافات ۴۰ ساله خود را که از ماجرای بحران تسخیر سفارت آمریکا در تهران آغاز شده و حالا به مسایل و مشکلات بر سر سیاستهای منطقهای و دیگر اختلافات رسیده را حل و فصل کنند»
💠 جناب اخوی!
آنچنانکه حضرت امام خمینی (ره) فرمود:
«من بارها اعلام کردهام که با هیچ کس در هر مرتبهای که باشد #عقد_اخوت نبستهام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و #لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و #ناآگاهان_گول_خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شدهاند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچ گونه گذشتی طرد خواهند کرد»
ملت نیز با تأسی به معمار انقلاب خویش بارها اعلام کرده است که با هیچ کس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبسته و چهارچوب دوستی اش در درستی راه هر فرد نهفته است.
💠 ضمناً در باب افاضه جناب محمود که آغاز اختلافات ۴۰ ساله ایران و آمریکا را از ماجرای بحران تسخیر سفارت آمریکا در تهران میداند #رهبر_معظم_انقلاب فرمودند: «آمریکا همیشه با ملت ایران دشمنی کرده؛ حتی در رژیم طاغوت قبل از انقلاب هم که یک دولت ملی را در سال 1332 ساقط کرد... بعضیها تاریخ را تحریف میکنند که شروع اختلافات از تسخیر لانه جاسوسی بوده؛ این #تحریف_تاریخ است. اختلاف بین ملت ایران با دولت آمریکا از 28 مرداد و قبل آن بود که آنها ملت ایران را دچار یک رژیم فاسد وابسته کردند».
و از عجائب روزگار همگرایی کارد و پنیر یعنی جنابان #احمدی_نژاد و #علی_مطهری در استفاده از عبارت "تسخیر سفارت آمریکا" بجای #تسخیر_لانه_جاسوسی است.
یک لا قبای پابرهنه
🌵🌵🌵