هدایت شده از ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
وَاَسْئَلُهُ اَنْ يبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکمْ عِنْدَاللَّهِ، وَ اَنْ يرْزُقَنى طَلَبَ ثارى، مَعَ اِمامٍ مَهُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِ] مِنْکمْ، وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکمْ عِنْدَهُ اَنْ يعْطِينى بِمُصابى بِکمْ اَفْضَلَ ما يعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِيتَها فِى الْإِسْلامِ، وَفى جَميعِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، اَللّهُمَ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا، مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْک صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گوياى [به حق] که از شما (خاندان) است و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد که عطا کند به من بوسيله مصيبتى که از ناحيه شما به من رسيده بهترين پاداشى را که می دهد بهيک مصيبتزده از مصيبتىکه ديده براستى چه مصيبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمين خدايا چنانم کن در اينجا که ايستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحيه تو درود و رحمت و آمرزشى خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل
محمد
─┅❀6❀┅─
هدایت شده از ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يوْمٌ تَبَرَّکتْ بِهِ بَنُو اُمَيةَ، وَابْنُ آکلَةِ الْأَکبادِ، اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِک وَلِسانِ نَبِيک، صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، فى کلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيک، صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْيانَ وَمُعوِيةَ وَ يزيدَ بْنَ مُعاوِيةَ، عَلَيهِمْ مِنْک اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْأبِدينَ، وَهذا يوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَينَ، صَلَواتُاللَّهِ عَلَيهِ، اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيهِمُ اللَّعْنَ مِنْک وَالْعَذابَ [الْأَليمَ]، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيک فى هذَاالْيوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا، وَاَيامِ حَيوتى بِالْبَرآئَهِ مِنْهُمْ، وَاللَّعْنَةِ عَلَيهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِيک وَآلِ نَبِيک عَلَيهِ وَعَلَيهِمُ اَلسَّلامُ
خدايا اين روز روزى است که مبارک دانستند آنرا بنی اميه و پسر آن زن جگرخوار (معاويه) آن ملعون پسر ملعون (که لعن شده) بر زبان تو و زبان پيامبرت - که درود خدا بر او و آلش باد - در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پيامبرت - صلی اللّه عليه و آله -خدايا لعنت کن ابوسفيان و معاويه و يزيد بن معاويه را که لعنت بر ايشان باد از جانب تو براى هميشه و اين روز روزى است که شادمان شدند به اين روز دودمان زياد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسين صلوات اللّه عليه را خدايا پس چندين برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناک را خدايا من تقرب جويم بسوى تو در اين روز و در اين جائى که هستم و در تمام دوران زندگيم به بيزارى جستن از اينها و لعنت فرستادن بر ايشان و بوسيله دوست داشتن پيامبرت و خاندان پيامبرت که بر او و بر ايشان سلام باد...
─┅❀7❀┅─
هدایت شده از ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
صد مرتبه می گویی : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِک، اَللّهُمَ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَينَ، وَشايعَتْ وَبايعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد خدايا لعنت کن بر گروهى که پيکار کردند با حسينعليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را...
─┅❀8❀┅─
هدایت شده از ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
صد مرتبه می گویی : اَلسَّلامُ عَلَيک يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِک، عَلَيک مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِکمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَينِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَينِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَينِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَينِ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر تو از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد اين زيارت را خداوند آخرين بار زيارت من از شما سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين...
─┅❀9❀┅─
هدایت شده از ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
اَللّهُمَّ خُصَ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً، ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ، اَللَّهُمَّ الْعَنْ يزيدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَيدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ، وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْيانَ وَآلَ زِيادٍ وَآلَ مَرْوانَ، اِلى يوْمِ الْقِيمَةِ
خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت...
─┅❀10❀┅─
هدایت شده از ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
اَللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکرينَ لَک عَلى مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للَّهِِ عَلى عَظيمِ رَزِيتى، اَللّهُمَ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَينِ يوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَک مَعَ الْحُسَينِ،وَاَصْحابِ الْحُسَينِ، الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَينِ عَلَيهِ السَّلامُ
سپس به سجده رفته و میگويى :
خدايا مخصوص تو است ستايش سپاسگزاران تو بر مصيبتزدگى آنها، ستايش خداى را بر بزرگى مصيبتم خدايا روزيم گردان شفاعت حسينعليه السلام را در روز ورود (به صحراى قيامت) و ثابت بدار گام راستيم را در نزد خودت با حسينعليه السلام و ياران حسين آنانکه بی دريغ دادند جان خود را در راه حسين عليه السلام
─┅❀11❀┅─
هدایت شده از ندای قرآن ونهج البلاغه جبهه حامیان ولایت
AUD-20200717-WA0002.mp3
1.95M
زیـارت عاشـورا💕
#استاد_فرهمند
هفته خود را با سلام بر 14 معصوم آغاز میکنیم...
بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
شادی ارواح طیبه همه شهدای والا مقام صلواتی هدیه کنیم
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجِّل فرجهم🌷
باسلام خدمت همه دوستان گرامی
صبح همگی دوستان بخیر
روز وهفته خوبی توام باسلامتی وموفقیت برایتان ازخداوند منان آرزومندم
شهادت هشتمین اختر تابناک امامت وولایت امام رضا(ع) را به شما دوستان بزرگوار وخانواده محترمتان و همچنین عاشقان شجره طیبه امامت تسلیت عرض میکنم
🔴 امار رئوف امام علیبن موسی الرضا (ع)
حضرت رضا (ع) در روز ۱۱ ذیالقعده و در مدینه منوره متولد شدند.
از قول مادر ايشان نقل شده:
«هنگامیكه به حضرتش حامله شدم به هيچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمیكردم و وقتی به خواب میرفتم, صداي تسبيح و تمجيد حق تعالي وذکر «لاالهالاالله» را از شكم خود میشنيدم, اما چون بيدار میشدم ديگر صدايی بگوش نميرسيد؛ هنگاميكه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمين نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند كرد و لبانش را تكان میداد؛ گويي چيزی میگفت».
امام كاظم (ع) کنیه ابوالحسن را به ایشان عنايت فرمودند، و به على بن يقطين گفتند:
«اى على، اين پسرم (با اشاره به امام رضا)، آقاى فرزندان من است و من كنيه خویش را به او دادهام. البته امام كاظم (ع) نيز كنيهشان ابوالحسن بوده است و اين كنيه ميان پدر و فرزند مشترک امی باشد. بدين جهت امام كاظم (ع) را «ابو الحسن اوّل» و امام رضا (ع) را «ابو الحسن دوم» مىنامند.
مشهورترین لقب امام هشتم شیعیان، «رضا» به معنای خشنودی، است.
يكي دیگر از القاب مشهور حضرت «عالم آل محمد» است ، اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان میباشد
مادر امام رضا (ع) کنیزی پاک و پرهیزگار به نام نجمه(تکتم) بود که حمیده مادر امام کاظم (ع) وی را خرید و به پسرش بخشید و بعد از ولادت حضرت رضا (ع) او را طاهره نامید.»
حضرت دارای همسری به نام سبیکه (س) بوده اند که ایشان مادر امام جواد (ع) و از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر (ص)، بوده است.
امام رضا (ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم (ع) در سال ۱۸۳ق امامت را عهدهدار شد؛ مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود.
سفر امام رضا (ع) به خراسان
هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو در سال ۲۰۰، یا ۲۰۱ قمری پس از تصمیم مأمون مبنی بر دادن پیشنهاد ولایتعهدی به امام صورت پذیرفت.
او مسیر مشخصی برای سفر امام به مرو انتخاب کرد تاایشان از مراکز شیعهنشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید.
او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره،خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند.
حدیث سلسهالذهب
در طول سفر امام به مرو ، هركجا توقف میفرمودند, بركات زيادی شامل حال مردم آن منطقه میشد. از جمله هنگامی كه امام در مسير حركت خود وارد نيشابور شدند؛ مردم دور محمل امام حلقه زده و خواستار حدیثی از وی شدند.
امام فرمودند:
«شنیدم از پدرم موسی بن جعفر (ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد (ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی (ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین (علیهما السّلام) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی (ع) فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها»، «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.
مأمون امام را مجبور به پذیرش ولیعهدی نمود.
و امام فرمودند :
«اينک كه مجبورم، قبول میكنم به شرط آنكه كسی را نصب يا عزل نكنم و رسمی را تغيير ندهم و سنتی را نشكنم و از دور بر بساط خلافت نظر داشته باشم».
شیخ صدوق در باره مباحثات امام میگوید:
«مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار میداد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود.»، اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمیشد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه میشود، ملتزم میگردید.
شهادت امام رضا (ع)
مأمون به يكی از خدمتکاران خويش دستور داده بود تا ناخنهای دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده كند و در بين ناخنهايش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهرآلودش دانه كند و او دستور مأمون را اجابت كرد.
مأمون نيز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار كرد كه امام ازآن انار تناول کنند.
اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار كرد تا جايی كه حضرت را تهديد به مرگ نمود و حضرت به جبر, قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند.
بعد از گذشت چند ساعت، زهر اثر كرد و حال حضرت دگرگون گرديد و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (ع) به شهادت رسيدند.
شهادت ولی نعمت ما ایرانیان ، ضامن آهو ، آقاعلی ابن موسی الرضا المرتضی (ع) تسلیت باد .
✍مجتبی لشکربلوکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا جانم
هرکسی خاکِ دَرَت بوسید شُد شاهِ جَهان
"خار" هَم در مَشهَدِ تو "زَعفَرانی" می شود
یا امام رضا (ع)
خودت گره از کار گرفتاران عالم بازکن.
آمین!
____🍃🌸🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤یٰا معین الضعفاء
💛 روز شهادت مولای
🖤عزیز و مهر پرور ماست
💛🖤💛شهادت امام علی بن موسی الرضا
🖤بر امام زمان و شما تسلیت باد🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
🖤سلام امام رئوفم
جانم امام رضا
ای آفتاب جود و
سخا أيهاالرئوف💚
آیينه ی اميد و
رجا أيهاالرئوف 💚
تو ملجأ توســل
هر دلشکستـه ای 💔😔
اکنون بـــگیـــر
دست مرا أيها الرئوف😔✋
❌ خاطرهای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله !
👇👇
🍃 در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمي بود كه سر وقت در مدرسه با بچهها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچهها برای دوشنبهي هفتهي آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.»
🍃 من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نميشد و خبري از نماز نبود.
🍃 روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه ميآوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
🍃 فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.»
ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
🍃 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: «بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هر چه بخواهید خداي مهربان به شما میدهد.
آن روز خیلی به ما خوش گذشت.
🍃 به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
🍃 من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟!
🍃 بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
🍃 اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
🍃 پدر و مادرم هر دو مرا صدا میکردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کردهاند، با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیدهایم.!
🍃 خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
🍃 خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانهی اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.»
🍃 آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
🍃 اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
🍃 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.
🍃 یک هفتهای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
🍃 حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي ميدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطهی نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
خواهر کوچک شما ـ التماس دعا
📚 کتاب پر پرواز ص 122
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴
🏴
#روضه_کوتاه_فضای_مجازی
🎥به امام رضا بگو من شفا نمیخوام...
منو کنار خودت نگه دار ..
🎤صابر_خراسانی...
⚫️شهادت امام رضا(ع)تسلیت باد
#هیات_شاهزاده_علی_اکبر_ع_نیشابور
شما هم دلت شکست دعا کنید ...
التماس دعا..(رفع بیماری کرونا)
🔴 خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی!
🔸خاطرهای از سردار شهید "مهدی باکری"
🔹یک روز گرم تابستان، شهید باکری (فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا) از محور به قرارگاه بازگشت. یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد، مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد، که ناگهان چهره اش تغییر کرد و پرسید: امروز به بچه های بسیجی هم کمپوت داده اید؟
🔹جواب دادند: نه، جزء جیره امروز نبوده. مهدی با ناراحتی پرسید: پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید؟ گفتند: دیدیم شما خیلی خسته و تشنه اید و گفتیم کی بخورد بهتر از شما!
🔹مهدی این حرف ها را شنید، با خشم پاسخ داد: از من بهتر، بچه های بسیجی اند که بی هیچ چشمداشتی می جنگند و جان می دهند. به او گفتند: حالا باز کرده ایم، بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید. مهدی با صدای گرفته ای به آن برادر پاسخ داد: خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی!