‍ ‍ صلوات امروز هدیه به آقای مهربانیها علی ابن موسی الرضا (ع) اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم

🌹 🌸احمـد که جلوه گاه 🎊عنایات سرمد است 🌸برجمله خلایق 🎊عالم سرآمد است 🌸خواهی اگر صلاح و 🎊فلاح و نَجاح و جاه 🌸در سایه محمّد 🎊و آل محمّد است 🎊میلاد فرخنده پیامبر اکرم 🌸حضرت محمد (ص) و هفته وحدت مبارک🎈🎊💐 ❤️💚

#کلام نور💥 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ اى كسانى كه ایمان آورده اید، از صبر و نماز كمك بگیرید، همانا خداوند با صابران است. #سوره بقره #آیه ۱۵۳

وقتی کمی از فشار کارم کم می شود در خود احساس ضعف و کوچکی میکنم.... #شهید_محسن_وزوایی #سخن_شهید

#شهدا #طرح #شهید_حسن_باقری #سایز_پروفایل شکست...... نشر حداکثری...

نميدانم #شهادت شرط زیبا دیدن است یادل بہ دریا زدن❓ ولی هر چہ هست جز #دریادلان دل بہ دریا نمیزنند... #فرمانده_شهید_محمد_کیهانی #صبحتون_شهدایی

#استوری #ولادت_پیامبر_و_امام_صادق علیهما السلام تو مقتدای حیدر کراری #حسین_طاهری #رسول_خدا #استوری_شاد #امام_صادق

💔 شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست کشید از ته دل #آھ و گفت: قسمت نیست😔 بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست #صلے‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله #السلام‌علیڪ‌دلتنگم💔 #ما_ملت_امام_حسینیم #آھ_ڪربلا 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🍃🍃🌸

🌹طیب رو به سرهنگ نصیری گفت: « حرف‌های شما درست؛ اما ما تو قانون مشتی‌گری، با بچه های حضرت زهرا در نمی‌افتیم. من این سید رو نمی شناسم؛ اما با او در نمی افتم. » شهید #طیب شادی روح بلندش صلوات

📜 شهید زکریا شیری: از خواهران سرزمینم می‌خواهم با حفظ حجاب، امانتدار خون شهدا باشند. 🍏🍃🍎🍃🍏🍃🍎🍏🍃🍃🍃

💠قسمتی از #دلنوشته شهید دکتر مصطفی چمـران؛ ♦️ای حسیـن! در کربلا، تو #یکایک شهدا را در آغوش می کشیدی ، می ‌بوسیدی ، وداع می کردی..آیا ممکن است هنگامی که من نیز به خاک و خون خود می غلطم تو دست مهربان خود را، بر #قلب ♥️سوزان من بگذاری⁉️ و #عطش عشق مرا به تو و به خدای تو سیراب کنی؟ #شهید_مصطفی_چمران🌹

✨با ولایت تا شهادت✨ ✨با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید. یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند...📿 ✨آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد. نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم. کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی! ✨لبخندی زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم... جز این باشه رسم آزادگی نیست❗️ #ما_ملت_امام_حسینیم #شهید_مصطفی_صدرزاده