eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
9.9هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴 شک ندارم زنده ای وقتی از تو معجزه ای میبینم وقتی به تو متوسل میشوم و تو کمکم میکنی یا وقتی دلم از دنیا میگیرد و تو ناگاه آرامم میکنی یعنی زنده ای ✨ آری شهدا زنده اند...
📖‌مردی از امام علی ع پرسید: چرا با وجود اینکه سگها هفت قلو میزایند و گوسفندها یک یا دوتا ولی جمعیت گوسفندها از سگها همیشه بیشتر است، در حالی که همیشه از گوسفندها قربانی میکنند ولی بازهم جمعیتشان کم نمیشود؟ امام فرمودند: بخاطر برکت آنهاست. مرد گفت: چه برکتیست که شامل گوسفند شده و سگ از آن محروم است؟ امام فرمود : گوسفندها اول شب میخوابند و قبل از فجر و طلوع آفتاب هنگام نزول برکت و رحمت الهی، بیدار میشوند، ولی سگها تا پاسی از شب بیدارند، هنگام فجر و طلوع آفتاب میخوابند، پس زمان رحمت و برکت الهی را از دست میدهند. پس شما را توصیه میکنم که شب نشینی را ترک کنید و نماز صبح را ترک نکنید، اگر دنبال رزق و برکت هستید. مجمع البیان : ذیل تفسیر سوره مبارکه کوثر🌹🌷🌺 بحارالانوارجلد1صفحه 127 ┄┅═══✼🍃💐🍃✼═══┅┄ 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 ╭─┅─🍃🌺🍃─┅─╰─┅─🍃🌺🍃─┅─
🇮🇷 الگوی تربیت فرزند 🔹 مادر شهید محمدحسین حدادیان: 💚 وقتی محمدحسین را باردار بودم خیلی حواسم به حلال و حرام بود. همیشه با وضو بودم. بین الطلوعین دعای عهد و زیارت عاشورا میخواندم. در روابط با نامحرم حساس بودم. روزی دوسه ساعت قرآن میخواندم. برای خواندن زیارت جامعه کبیره ولع به خرج میدادم ... 💚 وقتی بدنیا آمد مقید شدم با وضو به او شیر بدهم. نیت کردم: «خدایا به بنده ات خدمت میکنم تا برایت خوب بندگی کند» تا سیر شدن بچه دعای فرج و انا انزلنا میخواندم. روضه های اباعبدالله را با خودم زمزمه میکردم و چکه های اشکم را به صورتش میمالیدم تا شیرم طعم روضه امام حسین(علیه السلام) بدهد. در روضه ها شرکت میکردم به این بهانه که در آنجا به محمدحسین شیر بدهم ... 💚 در نوجوانی برای خدمت در بسیج برای مقابله با فتنه ها و همچنین خادمی هیات حاج محمود کریمی شب و روز نمی شناخت، به من میگفت: «هر شب روضه حضرت زهرا(سلامالله علیها) گوش میدم و میخوابم» 💚 خیلی خوشش می آمد که غذاها را به نیت اهل بیت می پزم. اکثر روزها بهشان میگفتم که امروز غذا متعلق به کدام معصوم است. زمان آشپزی نیت میکردم: «خدایا! این غذا در بدن هر کسی میرود، قوتی بشه تا عبادت و خدمتی برای تو کند و معصیت تو را نکند» ♥ وقتی با جنازه اِربا اِربایش روبرو شدم، گفتم : «مامان جان! برام عزیز بودی اما خدا از تو برام عزیزتره ... فدای سر علی اکبر آقا اباعبدالله! تو کجا جوان اباعبدالله کجا؟ 🇮🇷 بعد از شهادتش وقتی حضرت آقا تشریف آوردند منزل ما، فرمودند: « خدا را شاکر باشید برای داشتن چنین فرزندی، خدا به هر کسی این فرزند را نمیدهد» 🔘 منبع: کتاب "آرام جان" مطالعه این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
🍃🌼🍃 متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب خواندن آن را به مردم برای رفع کرونا توصیه قرمودند: 🌼🍃🌼و كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ : 🌻يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. 🌼🍃🌼 فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. 🌼🍃🌼وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. 🍃🌼🌼🌼🌼🌼🌼🍃
📔📔📔📔📔📔📔 ✍️ تشرفات 🔸در مسیر کربلا بودم که... 💎علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟! در این حال به فکرم رسید از او بپرسم آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ببیند؟ ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: «چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست». پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم. 📔عبقری الحسان: ج۲، ص۶۱ 📔منتخب الأثر: ج۲، ص۵۵۴ ──═ঊঈ🕊ঊঈ═── 📔📔📔📔📔📔📔
حسین علیه السلام زنده جاویدی است که هر سال، دوباره...👆
🔺هفت اقدام حاج قاسم سلیمانی در افغانستان؛ از کشیدن خط نشان برای آمریکا تا پروژه بازسازی و حفظ امنیت مرزهای ایران
🌷آخرین نماز مسافر تاسوعا... 🍃سه نفر بودیم.... در روز جمعه اول آبان ۹۴ مصادف با تاسوعای حسینی در کشور سوریه در شهر حلب روستای سابقیه موقع نماز ظهرشد پویا گفت موقع نماز شده باید نماز را اول وقت بخوانیم 🍃ما در شرایطی بودیم که هرلحظه امکان اصابت گلوله و خمپاره و شلیک تک تیراندازها زیاد بود من و دیگر همرزمم به پویا گفتیم لاقل نماز را نشسته در پشت تانک بخوانیم خطرش کمتر است... 🍃پویا گفت نه لذتش به این است که ظهرتاسوعا وسط میدان نبرد نماز را ایستاده بخوانیم، شاید این آخرین نمازمان باشد. امام حسین(علیه السلام) هم آخرین نمازش را وسط میدان جنگ اول وقت و ایستاده خواند 🍃پویا با آن قامت رشیدش در کنار تانک ایستاد و مشغول نماز خواندن شد چنان حالت عارفانه ای داشت گویی جز خدا کسی او را نمی دید... بعد از اتمام نماز عصر و عرض سلام به سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله(علیه السلام) رو به من گفت: عجب نماز باحالی بود... 🍃من و دیگر همرزمم نماز را با حالت نشسته در پشت تانک خواندیم. بعد از آن به داخل تانک خود رفتیم پویا درحالی که تسبیحی در دست داشت و مشغول ذکر بود به آرامی اشک میریخت و منتظر دستور فرمانده برای ادامه عملیات بودیم زیر لب ذکر شریف صلوات و شاید اذکاری که فقط خودش و خدا میدانست میگفت و بالاخره در ساعت 5عصر تاسوعا نزدیک به غروب بر اثر اصابت موشک کفار به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید... ✍راوی: همرزم شهید پویا ایزدی
حال و هوای روحانی هم اکنون 😁😂😂
🔴صوت محرمانه جواد ظریف به صورت اختصاصی از شبکه سعودی ایران ، منتشر می‌شد. 🔻فیلم دوربین های زندان اوین که ادعا می‌شود هک شده اند باز هم به صورت اختصاصی از شبکه سعودی ایران ، منتشر می‌شود. 👈سردبیر ایران کیست؟ 👈علی اصغر رمضانپور 👈(معاون سابق وزیر فرهنگ دولت اصلاحات) 👈پیدا کنید پرتقال فروش را... ✍ آنتی صهیون
﷽ ✅ خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم می‌کنم: ✍ در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😥 حماسه‌های ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷ ـــــــــــــ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌹🍃🤲التماس دعا ویژه🤲🌹🍃
خداییان، سخنگوی قوه قضاییه شد 🔹طی حکمی از سوی رئیس قوه‌قضاییه، ذبیح‌الله خداییان به عنوان سخنگوی دستگاه قضا منصوب شد.
محسن رضایی با حکم رئیسی به سمت معاون اقتصادی رییس‌جمهور منصوب شد
🚨حضور قلب رهبر انقلاب در نماز ✍حجت‌الاسلام راشد یزدی نقل می‌کند: موقعی که در ایرانشهر در محضر آیت‌الله خامنه‌ای در تبعید بودم، روزی عده‌ای از علما از قم برای ملاقات ایشان آمده بودند، وقت نماز همه برای اقامه‌ی نماز جماعت به امامت معظم له آماده شدند. همینطور که نماز جماعت بر پا بود، ناگهان بزغاله‌ای وارد اتاق شد و شروع کرد به این طرف و آن طرف پریدن و در آخر، سجاده‌ی یکی از نمازگزاران را برداشت و با خود برد. چند نفر از نمازگزاران به کلی آرامش‌شان به هم خورد و خندیدند که یکی از آنها من بودم و از خنده‌ی ما دیگران نیز به غیر از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خندیدند. ولی آقا نمازشان را بدون هیچگونه حرکت اضافی به پایان رساندند. بعد از نماز از آقا پرسیدم که شما چطور توانستید نمازتان را ادامه دهید؟ آقا فرمودند: در مورد چی صحبت می‌کنید؟ عرض کردم: به خاطر بزغاله‌ای که وارد اتاق شده بود. آقا فرمودند: ذره‌ای از این جریان را متوجه نشدم.
🔴توصیه‌هاى رهبر معظم انقلاب به دولت‌ها : ♦️1. مردمى بودن‌ ♦️2. مسؤولیت را طعمه ندانند ♦️3. آماردهى‌هاى واقعى و ملموس‌ن ♦️4. کاهش تورم، خروج از رکود، بهبود اشتغال‌ ♦️5. غافل نشدن از دشمنى‌هاى آمریکا و صهیونیست‌ها ♦️6. انقلابى باشید و موضع انقلابى بگیرید ♦️7. توجه به نفوذ دشمن و جدى گرفتن خطر نفوذ ♦️8. حفظ شتاب علمى کشور ♦️9. اهمیت فرهنگ و خطر رهاسازى و لاابالى‌گرى در فرهنگ‌ ♦️10. اقتصاد مقاومتى و رعایت صحیح آن، با جدیت و بدون ظاهرسازى‌
recording-20210824-204354.mp3
3.74M
🔶 رفتار قشر انقلابی در برابر طعنه های برخی از مردم ❇️ شرایط فعلی کشور و راه اصلاح جامعه 🎙حاج آقا حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌‌روز اَلَست هر که به چیزی رسید و ما  عشق حسین را به امانت گرفته ایم • سيدتقی‌سيدی
دستم گرفته ای و رهایم نمیکنی اِنّی اُحِبُّ حضرت محبوبِ من، حسـین...
🖤 ......🖤 و اینک .... مردی کنار ، سالهاست صبح و شب خون 🛑 گریه میکند.. و در انتظار ٣١٣ علمدار که: عباس وار یاریَش کنند تا ندا دهد: الا یا اهل العالم، إنَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا 😭😭 سلام تنها پادشاه زمین ✋