eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹اول نیت کنید بعد انتخاب کنید🌹 ♥️بعد ببین شهید انتخاب شده ات چه کلام و مسیری رو برات بازمیکنه♥️ 1⃣:🌸https://digipostal.ir/cdpyeku 2⃣:🌸 https://digipostal.ir/cezrjuy 3⃣:🌸https://digipostal.ir/c7xyhkp 4⃣:🌸 https://digipostal.ir/ci8mse0 5⃣:🌸https://digipostal.ir/cyhxo3x 6⃣:🌸https://digipostal.ir/cgyuw6q 6⃣:🌸https://digipostal.ir/cgyuw6q 7⃣:🌸 https://digipostal.ir/cpq96w8 8⃣:🌸https://digipostal.ir/c7gf1c8 9⃣:🌸https://digipostal.ir/ctft0ru 1⃣0⃣🌸https://digipostal.ir/crmy01v🌸 التـماس دعاۍ ویژه 🍃
🌸 همه‌ی ما روزی غروب خواهیم کرد ؛ کاش آن غروب را بنویسند شهادت ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
آقا جان می شودبیایی؟ و برسطرآخر دفتردلتنگی هایم یک|تمام شد،آمدم| بنویسی...!؟
همت بالایی داشت ، هروقت فرصت می کرد می رفت مشهد زیارت امام رضا (ع) ، راه طولانی اهواز تا مشهد خسته اش نمی کرد . شوق پابوسی امام هشتم کافی بود تا سختی راه را فراموش کند . شهید که شد ، جنازه اش را به جای اهواز برده بودند مشهد ، انگار شوق زیارت داشت ، اینبار پیکر بی جانش به طواف ضریح غریب طوس رفته بود....
♡ اگرخستہ‌شدیمـ بایدببینیم‌ڪجاۍڪاراشڪال‌دارد.. وگرنہ‌ڪاربراےخداخستگي‌ندارد؛لذت‌بخش‌است..🙂❤️! 🧡
🍃🌸🍃🌸🍃 کوچه هایمان را به کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام است که با آرامش به خانه می‌رسیم🥀 2⃣
🌷بسمـ ربـ الشهداء و الصدیقینـ🌷 1⃣
💠معرفی شهیده نجمه قاسم پور 🍃نام: نجمه 🍃نام خانوادگی: قاسم پور صادقی 🍃تاریخ تولد: ۱۳۵۷/۱۲/۱۱ 🍃 تاریخ شهادت:۱۳۸۷/۱/۲۴ 🍃سن: ۳۰ 🍃علت شهادت: بمب گذاری گروهک های تروریستی 🍃مکان شهادت:حسینیه سیدالشهدای شیراز ✨ پایبندی زیاد به حجاب و نماز اول وقت ، دائم الوضو بودن، احترام به والدین در تمامی شرایط، اهل تهجد و نماز شب ، بسیار فعال و پرتلاش و متنفر از غیبت و ... 3⃣
✨ شهیده کربلایی،نجمه قاسمپور صادقی در سال ۱۳۵۷ در خانوده ای ساده زیست و صمیمی و مذهبی متولد شد . لقمه ی حلالی که پدر با کوشش بسیار به دست می آورد در فرزندان اثر کرده و آنها را به خصوص فرزند دومش را پیرو مکتب بار آورده بود. در بحبوحه ی انقلاب و تظاهرات نجمه با عشق به نماز و بزرگ میشد و روز به روز سعی می کرد 🍂 به عبودیت و شهادت را در خود رشددهد.🍂 ازهمان کودکی در او دیده میشد و هرچه می گذشت حساسیتش به این امر بیشتر میشد و مراقبتش را افزون تر می کرد. نجمه پس از اتمام دروس متوسطه دیپلم خود را گرفت ، تصمیم او بعد از اتمام دوره ی متوسطه بر این شد که به دانشگاه علوم قرآنی غدیر برود تاعطش تمام نشدنی روحش را با کلام وحی در رشته ی امام شناسی برطرف کند.🌸 4⃣
✨ اگر کل زندگی نجمه را مرور کنیم، ویژگی او حجاب و حیا و عفاف اوست. این ویژگی در او، از زمان کودکی تا شهادت، مشهود بود🌾 🔷چیزی که همیشه از او به خاطر دارم، صفای درون و و خوش برخوردی او بود. اگر برای اولین بار با او صحبت می کردی، انگار که سال هاست تو را می شناسد. تو را حسابی تحویل می گرفت و انرژی مثبت می داد.🌷 🔷همیشه بود. یک بار ازش پرسیدم چرا اصرار داری که همیشه وضو داشته باشی؟ می گفت: وضو یک آرامش خاص به آدم می ده. این آرامش را می شد از وجود نجمه لمس کرد. آرامش خاصی داشت و لبخند ملیحی که خستگی بچه ها را از تن بیرون می کرد:)🌱 لبش همیشه خندان بود و از هیچ کس ناراحت نمی شد. مصداق بارز سخن آن عارف بزرگوار بود که می گفت: (مرنجان و مرنج). 🔷نجمه اغلب می گفت: زندگی را نه بر تخت پادشاهی، بلکه در نمازهای باید جستجو کرد. نجمه بود. بیشتر اوقات، می خواند. همیشه سعی داشت نمازش را اول وقت بخواند؛ می گفت: نماز، اول وقتش خوبه. عادت کرده بودیم نجمه را ده دقیقه قبل از اذان سر سجاده ببینیم. بعد از نماز صبح، *سجده های طولانی* داشت.🌼 5⃣
....✨ 🔷نجمه خیلی نسبت به کردن، حساس بود. هر وقت می دید کسی داره پشت سر کسی غیبت می کنه، ناراحت می شد و بحث را عوض می کرد. گاهی با شوخی کردن، جو را طوری جمع و جور می کرد که به کسی برنخورد. بسیاری از اقوام و آشناها با اخلاق نجمه آشنا بودند و جلوی او غیبت نمی کردند. 🔷نجمه همه را دوست داشت اما به چیزی نداشت و از تعلق، آزاد بود. این بی تعلقی و آزاد بودن، آرامشی را برایش آورده بود که نجمه را دوست داشتنی تر کرده بود🌹 ✨ 🔷نجمه یک دفترچه داشت که داخل آن پر از درد دل با بود… علاوه بر این، دفتر *حساب و کتاب اعمالش* نیز بود. همیشه این دفتر را در کیفش داشت. یک بار به من گفت: 🔺یک دفتر درست کن و بعضی چیزها را داخل آن بنویس، تا بعد از مدتی بفهمی اشتباهت چیست و آن را ترک کنی🔺. این دفترچه تا شب 24 فروردین و لحظه با نجمه بود. اما بعد از انفجار، هیچ ردی از این دفترچه باقی نماند!🍃 … 6⃣
✨ حدود ساعت 21:15 دقیقه بود که سخنرانی حاج آقا انجوی، تمام شد و مجلس برای مداحی آماده شد. خیلی ها این نوا را از یاد نبرده اند: 🌷به مشبک ضریحت، دلم گره خورده…. به خدا قسم این گدا رو ولش کنی مرده… بی تو ای صاحب زمان…. بیقرارم هر زمان…. از غم هجر تو من دل خسته ام…. همچو مرغی بال و پر بشکسته ام…. کی شود آیی🌷 اینجا بود که صدای انفجار، مجلس را به هم ریخت… نجمه بعد انفجار در حالی که دیگر رمقی نداشت، به زمین افتاد. صبح آن روز حوالی ساعت 8 نجمه شد🦋 7⃣
✨ سه یا چهار روز مانده به واقعه، نجمه خواب دیده بود که فردی در دارالرحمه، هشت قبر و مزار را به او نشان می دهد و می گوید: قبر نهم است. شهیده دقیقا در نهمین مزار از مزار شهدای کانون، درون همان مزار خالی که در خواب دیده بود به خاک سپرده شد...🍂 8⃣
✨ (از دست نوشته ها) خدایا ما را كن... خدایا ما را قدر دان اسلام و قرآن قرار ده توفیق عمل و نیت به همه ی ما كرامت فرما انوار محبت و معرفت خودت را در دل های ما قرار بده خدایا ما را راضی به رضای خودت فرما نور محبت و پیغمبر و آل پیغمبر را در دلهای ما بتابان اموات ما را مشمول عنایت و رحمت خودت قرار بده...🥀 9⃣
✨ کتاب خاطرات و زندگینامه ی شهیده نجمه قاسم پور🍂 1⃣2⃣
✨ به نقل از خواهر شهید:  بعد از شهادت نجمه تصمیم گرفتیم مادرم را به ببریم. چون نجمه همیشه در کنار مادر بود و نبودنش برای مادرم خیلی سخت بود. روز اول قرار شد استراحت کنیم و ساعت دو نیمه شب به حرم برویم. خیلی خسته بودم به بچه ها گفتم شما بروید من خودم میام خواب دیدم در می زنند؛ در عالم رؤیا در را باز کردم. با تعجب دیدم نجمه پشت در ایستاده؛ با همان چادر سفیدش که برای نماز استفاده می کرد. با چهره ای زیبا و  نورانی به من نگاه کرد و گفت: مگر نمیای بریم حرم؟ ساعت از دو گذشت!! من با حالت تعجب نگاهش می کردم گفتم مگه شما نشدی؟… نجمه فقط لبخند می زد… گفت: زودتر برویم همه رفتند حرم فقط من و شما ماندیم… در این سفر احساس می کردم نجمه در کنار ماست. او به آمده بود و حضورش را کنارمان حس می کردیم🌸 1⃣1⃣
شادی ارواح طیبه ی شهــداء ص‍ل‍‍وات🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادٺ‌خواسٺنے‌اسٺ بچھ‌هاامروزبخواهید! بچھ‌هاحاج‌سعیدراسٺ‌میگھ؛ مانخواسٺیم‌شهیدنشدیم! بچھ‌هاٺابندناف‌و‌قیچے‌نڪنے! بچھ‌هاتا‌ٺعلق‌ٺموم‌نشھ! وصل‌انجام‌نمیشھ‌... بچھ‌هاشهادٺ‌خواسٺینه‌،دادنے نیسٺ‌ها... بخواے! راسٺ‌بگے! راسٺ‌بخواے! میرے... عالے‌میرے،عالےمیرے... ٺوشیرازٺوهیئٺ‌رهپویان‌هم‌باشے میرے... ٺوٺهرون،ٺوشمال‌ٺهرونم‌باشے، صیادباشے؛میرے... ٺووسط‌بازاربیع‌و‌چراغ‌باشے، شهیدلاجوردے٬ میرے وسط‌این‌رمل‌هاےفڪھ‌بعداز جنگ؛سیدشهیدان‌اهل‌قلم،میرے... احمدےروشن‌هم‌بشےمیرے... مهم‌اینھ... ️🌹🌹🌹🌹
💫شهید احمدعلی نیری💫 ✨نامه های احمدآقا به دوستانش✨ 💠کسی که یک نهم شب را نماز بگذارد پروردگار به او دعای مستجاب عطا می‌فرماید و روز قیامت نامه‌ی عملش را به دست راستش می‌دهد. 🌷کسی که یک هشتم را نماز بگذارد، در روز رستاخیز از قبرش که بیرون می‌آید صورتش مانند ماه شب چهارده است و به همراه امان یافتگان از صراط می گذرد. 🌷کسی که یک هفتم را نماز بگذارد از توبه کنندگان محسوب می‌شود و گناهان گذشته‌ی او آمرزیده می‌شود. 🌷کسی که یک ششم شب را نماز بگذارد با ابراهیم خلیل در جایگاه مخصوصش همراهی می‌کند‌ 🌷کسی که یک پنجم شب را نماز بگذارد در صف مقدم پیروزمندان قرار می‌گیرد تا آنکه چون باد از صراط می گذرد و بدون حساب داخل بهشت می‌شود. ادامه دارد... 💚
⚘﷽⚘ ♡ ســاعت به وقــت دلتنگـے ♡ نمیدانم چه واژه اے را مترادف با عشق نوشته اند درد ، دورے و دلتنگے یا بے قرارے؟ یا ترس نداشتن کسے ؟ شاید خودِ تو آرے تو خودت معنے عشقے. . . روزها را با خیال کنار تو بودن سرمیکنم وشب ها را بادلتنگے تو عادت کرده ام به خیالت آنقدر که اگرنباشد دلتنگش میشوم . . . ســــــــــــــــــــــردار شرح دلتنگےمن باتو فقط یک جمله ست تاجنون فاصله اے نیست از اینجا که منم 🌙 ☘☘☘