5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 چرا با آمریکا مذاکره نمیکنیم؟
منطق عدم مذاکره
پاسخی کوتاه ولی جامع
پاسخی که بارها تجربه شده
پاسخی منطقی فارغ از هوچیگری
پاسخی برای اهل انصاف و طالبان واقعی حقیقت
#انتخابات_آمریکا
#عدم_مذاکره
◾️ #حرفقشنگ💛🖇
___________________
آرزوی #شهادت خیلی خوبه خیلیا!
#اصلح_مصلحت هاست.
اما هممون میدونیم
فقط اینکه آرزوشو داشته باشیم
فایده نداره(:"
میخوام بگم چی
میشه که #شهیدت میکنن...
إنَّ في الخُمولِ ، لَراحَةً .
به راستى كه آسايش، در #گمنامى است.🌱
#مولاعلیعلیهالسلام/غرر الحكم ۳۳۷۵
#روشنای_ولایت
#امیربیان
🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚀 تمام انتقامهای موشکی سپاه
🔸 مروری بر انتقامهای موشکی سپاه در چندسال اخیر به بهانه حمله روز گذشته به مواضع گروهکهای ضدانقلاب در مرز شمال غرب کشور
✅
مسلمان کرده ای من را،خودت این را نمیدانی!
تو با آوای چشمانت،موذن زاده میخوانی...!
شهیدی که به معجزه نگاهش دست ما رو گرفت و به راهمون آورد.حامد.جان!برام دعا کن و بیشتر نگاهم کن!
۶۹/۸/۲۶-تولد شهید حامد جوانی
رفیق جان تولدت مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐تولدت مبارک #رفیق_حاج_قاسم
🔹امروز تولد مردی است که رهبرعزیز انقلاب هر شب برای او به اسم دعامیکرد
👤#شهیدابومهدی_المهندس
#عند_ربهم_یرزقون
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مـیــخــانـه را نَـبَـسـتَـنـد
تو عجب تنگه ی عابرکشی ای معبر عشق
که به جز کشته ی عاشق نکند از تو عبور
شهدایی که چهره های
نورانی آنها را زیارت میکنیم
به ترتیب عبارتند از :
🌷جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
🌷 شهید جواد الله کرم
🌷 شهید روح الله قربانی
🌷 شهید محمد حسین حدادیان
🌷 شهید محمد هادی ذوالفقاری
🌷 شهید رسول خلیلی
🌷شهید مصطفی صدرزاده
🌷 شهید سجاد عفتی
🌷 شهید حامد سلطانی
🌷 شهید مهران عزیزانی
🌷 شهید مهدی نوروزی
🌷 شهید مرتضی عطایی
🌷شهید مسعود عسگری
🌷شهید حسن شاطری
🌷 شهید مهدی عزیزی
🌷شهید محمد آژند
🌷شهید رضا فرزانه
🌷 شهید محمد حسین محمدخانی
🌷 شهید سید مصطفی موسوی
🌷 شهید میثم مدواری
🌷 شهید حاج حسین همدانی
🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی
همه شهدا را یاد کنیم با ذکر صلواتی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🔆#سلام_شهدا 🔆
از آن راهے
که رفتے برگرد
اینجا دلے
به اندازه ے
نبودنت تنگ است
#صبحتون_شهدایی 🌷
#دفاع_همچنان_باقیست
🕊🕊
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#رمان_عارفانه
💫شهید احمدعلی نیری💫
#قسمت_سی_و_دوم
#آیینه_ورزان
راوی: حجت الاسلام اسلامی فر
چند سالی است که برای تبلیغ از طرف حوزه علمیهی قم به منطقه دماوند می روم. ماه رمضان و محرم را در خدمت اهالی با صفای روستای آیینه ورزان هستم.
به دلیل ارادتی که به شهدا دارم همیشه روی منبر از آن ها یاد می کنم.اولین روزهایی که به این روستا آمدم متوجه شدم مردم مؤمن اینجا پانزده شهید تقدیم اسلام و انقلاب کردند.
من همیشه از شهدا برای مردم حرف میزنم و نام شهدای روستا را روی منبر می برم.
اما برای من عجیب بود.وقتی به نام شهید احمدعلی نیری می رسیدم مردم بسیار منقلب می شدند.!
چرا مردم با یاد این شهید این گونه اند؟ مگر او که بوده؟!
از چند نفر قدیمی های روستا سؤال کردم.گفتند: او در اینجا به دنیا آمد اما ساکن تهران بود.
فقط تابستان ها به اینجا می آمد و حتی این سال های آخر هم کمتر احمدعلی را می دیدیم.
اما نمی دانید که این جوان چه انسان بزرگی بود.هرچه خوبی سراغ داشتیم در وجود او جمع بود.
💠یکی از قدیمی های روستا که از مالکان بزرگ منطقه و از بزرگان دماوند به حساب می آمد را دیدم.
به ظاهر اهل مسجد و....نبود.جلو رفتم و سلام کردم.
گفتم: ببخشید شما از شهید احمد نیّری خاطره ای داری؟
نگاهی به من کرد و با تعجب گفت: احمدعلی رو می گی؟!
با خوشحالی حرفش را تأیید کردم. نگاهی به چهرهام انداخت. اشک در چشمانش حلقه زد.
چند بار نام او را تکرار کرد و شروع کرد با صدای بلند گریه کردن!
ناراحت شدم. کمی که حالش سرجا آمد دوباره سوالم را مطرح کردم. با بغضی که در گلو داشت گفت: «احمد را نه من شناختم ، نه اهالی اینجا، نه هیچ کسی دیگر.
احمد را فقط خدا شناخت. او یک فرشته بود در لباس انسان. احمد مدتی به اینجا آمد تا بچه های ما و اهالی این منطقه خدا را بشناسند و از وجود او استفاده کنند.»
#ادامه_دارد...
🌹هدیه به روح پاکشون صلوات🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه❣
💫شهید احمد علی نیری💫
#قسمت_سی_و_سوم
#ادامه_قسمت_قبل
#آیینه_ورزان
...............
💠دوباره اشک از چشمانش جاری شد.بعد ادامه داد: وقتی احمدعلی به اینجا می آمد همهی بچه ها را جمع می کرد.آن ها را می برد مسجد و برایشان صحبت می کرد.
قرآن به بچه ها یاد می داد.احکام می گفت.با بچه ها بازی می کرد و...
بیشتر این بچه ها از لحاظ سنی از احمدعلی بزرگ تر بودند.اما همه او را قبول داشتند.
💠همه اهالی او را دوست داشتند.احمد استاد جذب جوان ها به مسجد و خدا و دین بود.
بچه ها دور او در مسجد جامع آیینه ورزان جمع می شدند و یک لحظه از او جدا نمی شدند.
خیلی از اهالی اینجا را احمدعلی هدایت کرد.
🌷چند تا از آنها راه خدا و دین را رفتند و بعد از احمد شهید شدند.
یادش بخیر احمد چه آدمی بود.ما بزرگتر ها هم تحت تاثیر او بودیم..
خدا می داند وقتی توی کوچه و باغ ها راه می رفت انگار همه در و دیوار به او سلام می کردند!
پیرمرد این ها را گفت و دوباره اشک از چشمانش جاری شد.
همسر همین آقا وقتی اشک ریختن شوهرش را دید با تعجب پرسید: حاج اقا چی شده؟! من پنجاه سال با حاجی زندگی می کنم، تا به حال ندیدم حاجی گریه کنه!
شما چه گفتید که اشک حاجی رو در آوردید؟!
🌿حتی بعضی از بچه ها احمداقا را می شناختند .می گفتند: از پدرمان شنیدیم که آدم خیلی خوبی بوده و....
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶ادامـــــه دارد...↩️