💚کـوچـه شــهـدا💚
🕌بسم رب الرضا والشهداء والصدیقین🌷 💕 سلام و ادب و احترام ✍با سپاس و تقدیر فراوان از خادم الشهدای ع
اگه طرحی خواستید بفرمایید درست میکنند
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
اگر «خوندی» خیالت راحت که ...!
🔸یکی از اذکاری که آیتالله عبدالکریم حق شناس رضوان الله علیه در زمان جنگ و بمباران به مردم توصیه میکرد، خواندن «آیتالکرسی» تا «فيها خالِدون» به اضافه پنج آیه اول سوره «مؤمن» بود.
میفرمود:
«کسی که اینها را بخواند، مطمئن باشد که هیچ اتفاقی برایش نمیافتد».
یادم هست همان زمان یکبار از ایشان پرسیدم:
اگر این طور باشد پس تقدیر خداوند چه میشود؟
ایشان نگاه خاصی به من کرد و فرمود:
اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، طرف (شخص) یادش میرود بخواند.
📚بنده خدای کریم.
🔹همسر شهید سید علی اندرزگو رضوان الله علیه نقل میکنند همیشه سید به من می گفت:
«هر شب که در خانه نیستم اگر آیت الکرسی را بخوانی، هیچ اتفاقی نمیافتد؛ هر کسی هم بخواهد شب بیاید، می رود و روز می آید، لازم نیست تو بترسی»!
📚ستاره شمال.
🔸سردار شهید محمد بروجردی (مسیح کردستان) رحمة الله علیه همواره به همراهانش تأکید میکرد پیش از حرکت آیتالکرسی بخوانند تا در امان بمانند.
وقتی داوود (همراه قدیمی محمد) پرسید:
«چرا برخی با وجود خواندن آیتالکرسی شهید میشوند؟»
پاسخ محمد این بود:
«قطعاً آن روز یادشان رفته بوده».
در روز حادثه، بهدلیل مشغولیت به صحبت با یک پاسدار و گوش دادن به درددل او، خواندن آیتالکرسی را فراموش کرد.
پس از پیاده کردن داوود در سهراهی نقده، محمد خود، راننده شد و با سه سرنشین دیگر به سمت پادگان شهید شاهآبادی حرکت کرد.
خودروی او بر روی مین ضد تانک در یک آبگیر رفت.
محمد بروجردی بهتنهایی شهید شد و چهار سرنشین دیگر جان سالم بهدر بردند؛ تنها محمد به آسمان رفت. آخر تنها او مسیح کردستان بود.
📚مسیح کردستان.
#عبدالکریم_حق_شناس
#سید_علی_اندرزگو
#مرگبراسرائیل
╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
🌸دعای سلامتی امام زمان(عج)
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
۞اَللّهُمَّ۞
۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
۞طَویلا۞
↯♥️📖﷽🦋↯
آیتالله خامنهای :
هر روز حتماً قرآن بخوانید. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
💠 امروز یهآیه خوندی؟
صفحه 442442-yasin-ar-afshar.mp3
زمان:
حجم:
3.83M
روزی یک صفحه قرآن
#مرگبراسرائیل
╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
اگر به قومیت بود مهدی و حمید ترک کنار اروند ، محمد بروجردی لُر در مهاباد ، محمدابراهیم همت شهرضایی در جزیره مجنون ، غلامحسین افشردی اهل تهران در فکّه و مهدی زینالدین در سردشت جان و جوانی شان را تقدیم ایران و اسلام نمیکردند.
خموش باد آهنگی که به فکر افتراق و جدایی است!
#مرگبراسرائیل
╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #مستند_سرباز_آسمانی
˼ بِسۡـمِرَبِالْحُـسِیـنۡ...˹
[قسمت۱/پارت۳]
شهیدشدندلمیخواهددلیڪہ
آنقدرقویباشدڪہبتواندبریدهشۅد
ازهمہتعلقات؛دلیڪہآرام
لهشودزیرپایتبهوقتبریدنوࢪفتن...
وشهدادلداربیدلبودند..!
#شهرستان_شهریار
#مصاحبه_با_خانواده_شهدا
#شهید_علیاصغر_نوحی_طهرانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کمیته خادم الشهدا شهرستان شهریار🕊
@khademo_shoha313da
#مرگبراسرائیل
╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
27.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #مستند_سرباز_آسمانی
˼ بِسۡـمِرَبِالْحُـسِیـنۡ...˹
[قسمت ۱/پارت۴]
حاج قاسم میگفت:
دنبال شهادت نرو که بهش نمیرسی ؛ یهکاریکن شهادت دنبال تو باشه... 🖤⃟؎•
#شهرستان_شهریار
#مصاحبه_با_خانواده_شهدا
#شهید_علیاصغر_نوحی_طهرانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
●کمیته خادم الشهدا شهرستان شهریار🕊
@khademo_shoha313da
#مرگبراسرائیل
╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
🔹دوقلوهای نخبه پهپادی که اسرائیل برای ترور آنها جایزه گذاشته بود
🔹این بار راوی زندگی شهدای دوقلویی میشویم که نخبههای پهپادی هوافضابودند و اسرائیل برای ترورشان جایزه گذاشته بود.
با شنیدن این روایتهاست که مطمئن میشویم اگر شجاعت و جسارت سربازان خلف سردار حاجیزاده در پرتاب موشکها و پهپادهای وطنی نبود، شاید پرونده جنگ ۱۲ روزه طور دیگری رقم میخورد.
🔹وقتی پرواز موشکها با شهادت دوقلوها همزمان شد
اگر مرتضی خاری به پایش میرفت، مصطفی دردش را احساس میکرد. اگر حال مصطفی خوب بود، مرتضی هر جایی بود خنده مهمان صورتش میشد. دوقلوها در شهادت هم تله پاتی داشتند.
پس از تصمیم ایران برای پاسخ متقابل به حمله اسرائیل آن هم در کوتاهترین زمان ممکن، مرتضی و مصطفی و ۱۰ نفر از بچههای هوافضای سپاه کرمانشاه میدانستند برای اجرای عملیات در شرایطی که آسمان ایران ناامن بود و پهپادهای شناسایی هر لحظه ممکن بود آنها را نشانه بگیرند و مانع پرتاب موشکها و پهپادها شوند، ممکن است هزینه پرتاب موشک و پهپاد از طریق لانچرها به قیمت جانشان تمام شود.
اما ایران ما پر است از حسین فهمیدهها آن جنم و غیرتی که من از برادرانم سراغ داشتم،میدانستم با علم به اینکه ممکن بود هر لحظه شهید شوند، همزمان با آمادهکردن لانچرها برای شلیک، اشهدشان را هم خوانده بودند و زیر لب گفته بودند فدای سر رهبرم!
این لحظهها را همرزمانشان که مجروح شده بودندروایت میکردند. دست آخر پرواز موشکها با پرواز خودشان یکی شد و از آن ۱۱ نفر،۵ نفرشان آسمانی شدند.
#شهیدمرتضیومصطفی#شریفینسب🌷
╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
@ppt_doa﷽دعا۩مناجاتدعای توسل۩سماواتی.mp3
زمان:
حجم:
11.05M
🤲 دعای توسل حاج مهدی سماواتی
#مرگبراسرائیل
╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮
@shahada_ir
╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
💚کـوچـه شــهـدا💚
🌱🌱🌱 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_دوم در روزگاري که جامعه ي بي هويت غرب، از نبود اسطوره هاي واقعي رنج
🌱🌱🌱
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_سوم
خواستم بگويم همينطور كه اين شهيد عاشق گمنامي بوده، شما هم سعي
كنيد كه ...
فهميدم چه چيزي ميخواهد بگويد، تا آخرش را خواندم. از اين دقت نظر
او خيلي خوشم آمد.
اين برخورد اول سرآغاز آشنايي ما شد. بعد از آن بارها از هادي ذوالفقاري
براي برگزاري يادواره ي شهدا و به خصوص يادواره ي شهيد ابراهيم هادي
كمك گرفتيم.
او بهتر از آن چيزي بود كه فكر ميكرديم؛ جواني فعال، كاري، پرتلاش
اما بدون ادعا.
هادي بسيار شوخطبع و خندهرو و در عين حال زرنگ و قوي بود. ايدههاي
خوبي در كارهاي فرهنگي داشت. با اين حال هميشه كارهايش را در گمنامي
انجام ميداد. دوست نداشت اسم او مطرح شود.
مدتي با چاپخانهها اطراف ميدان بهارستان همكاري ميكرد. پوسترها
و برچسبهاي شهدا را چاپ ميكرد. زير بيشتر اين پوسترها به توصيهي او
نوشته بودند: جبههی فرهنگي، عليه تهاجم فرهنگي ـ گمنام.
رفاقت ما با هادي ادامه داشت. تا اينكه يك روز تماس گرفت. پشت تلفن
فرياد ميزد و گريه ميكرد! بعد هم خبر عروج ملكوتي سيد علي مصطفوي
را به من داد.
سال بعد همهي دوستان را جمع كرد و تلاش نمود تا كتاب خاطرات سيد
علي مصطفوي چاپ شود. او همهي كارها را انجام ميداد اما ميگفت: راضي
نيستم اسمي از من به ميان آيد.
كتاب همسفرشهدا منتشر شد. بعد از سيد علي، هادي بسيار غمگين بود.
نزديكترين دوست خود را در مسجد از دست داده بود.
هادي بعد از پايان خدمت چندين كار مختلف را تجربه كرد و بعد از آن، راهي حوزهي علميه شد.
تابستان سال 1391 در نجف، گوشهی حرم حضرت علي 7 او را ديدم.
يك دشداشه عربي پوشيده بود و همراه چند طلبه ی ديگر مشغول مباحثه
بود. جلو رفتم و گفتم: هادي خودتي؟!
بلند شد و به سمت من آمد و همديگر را در آغوش گرفتيم. با تعجب
گفتم: اينجا چيكار ميكني؟
بدون مكث و با همان لبخند هميشگي گفت: اومدم اينجا برا شهادت!
خنديدم و به شوخي گفتم: برو بابا، جمع كن اين حرفا رو، در باغ رو بستند،
كليدش هم نيست! ديگه تموم شد. حرف شهادت رو نزن.
دو سال از آن قضيه گذشت. تا اينكه يكي ديگر از دوستان پيامكي براي
من فرستاد كه حالم را دگرگون كرد. او نوشته بود: »هادي ذوالفقاري، از شهر
سامرا به كاروان شهيدان پيوست.«
براي شهادت هادي گريه نكردم؛ چون خودش تأكيد داشت كه اشك را
فقط بايد در عزاي حضرت زهرا س ريخت. اما خيلي درباره ي او فكر كردم.
هادي چه كار كرد؟ از كجا به كجا رسيد؟ او چگونه مسير رسيدن به مقصد
را براي خودش هموار كرد؟
اينها سؤالاتي است كه ذهن من را بسيار به خودش درگير نمود. و براي
پاسخ به اين سؤالات به دنبال خاطرات هادي رفتيم.
اما در اولين مصاحبه يکي از دوستان روحاني مطلبي گفت که تأييد اين
سخنان بود. او براي معرفي هادي ذوالفقاري گفت: وقتي انساني کارهايش را
براي خدا و پنهاني انجام دهد، خداوند در همين دنيا آن را آشکار ميکند.
هادي ذوالفقاري مصداق همين مطلب است. او گمنام فعاليت کرد و
مظلومانه شهيد شد. به همين دليل است که بعد از شهادت، شما از هادي
ذوالفقاري زياد شنيدهاي و بعد از اين بيشتر خواهي شنيد
ادامه دارد...