"شهید داود جوانمرد" در حلب سوریه از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و عنوان نخستین شهید مدافع حرم رسانه ملی را از آن خود کرد؛ او میگفت: حرمله و عمر سعد و شمر، باز مبارز میطلبند، میروم تا انتقام سیلی زهرا(س) را بگیرم.
@shahadat_arezoomee
شهید داوود جوانمرد متولد 25 شهریور 49 است که در تاریخ 30 آذر 94 در منطقه حلب سوریه به فیض شهادت نائل شد؛ در ادامه بخش کوتاهی از زندگینامه این شهید مدافع حرم آمده است:
شهید داوود جوانمرد در سال دوم دبیرستان با بزرگ کردن سن خود در شناسنامه عازم جبهه شد و از آنجا که بسیار پشتکار داشت و خالصانه هر کاری را انجام می داد با سن کم خود محبوب هر رزمنده و فرماندهی بود و با اینکه بارها مجروح شد و در عملیاتهای بسیاری شرکت داشت اما قسمتش نبود که در آن دوران به مقام والای شهادت نائل شود و شاید تقدیر این بود که …
آن شهید پس از اتمام جنگ و قبول قطعنامه، اندوهی سهمگین بر دلش نشست و خود را جامانده از قافله عشاق می دانست و همیشه یاد شهدا خصوصاً برادر دینی شهید خود سید جعفر میر محمدی را میکرد؛ با اینکه در سالهای بعد جنگ در نیروی هوایی سپاه خدمت میکرد تا اینکه شنید منطقه غرب کشور ناامن است و منافقین و گروهکها در فصل بهار و تابستان که ارتفاعات از برفها خالی میشود تحرکهایی دارند خود را در آن سالهای اول دهه 70 به منطقه کردستان رساند و گروهان و گردان تحویل میگرفت و از مرزهای میهن در آن خطه پاسداری میکرد.
اما تقدیر این نبود که داود عاشق ما رخت شهادت بر تن کند و حسرت جا ماندن او از شهدای سالهای جنگ و سالهای حضور در کردستان بر دلش ماند و ناگزیر به زندگی عادی خود برگشت و ازدواج و فرزند و کار و … تا اینکه به حریم حرم حضرت زینب سلامالله علیها، دشمنان ولایت و امامت طمع کردند و خون غیرت شیعیان را به جوش آوردند و عباسهای میهن، آماده دفاع از آن حریم شدند.
داود که حالا کارمند صدا و سیما بود و دارای خانوادهای 4نفره با شنیدن صدای حرملههای زمانه، امتحان سختی در پیش گرفت و همسر و دو دختر خود (زینب و صبورا) را به حضرت زینب (سلام الله علیها) و مادر و پدر دردکشیده از سختیهای زمانه را به حضرت زهراء (سلام الله علیها) سپرد و بدون خبر و بی سر و صدا در ایام اربعین سال94 عازم سوریه شد و در 25 روز مبارزه در سوریه، همه اطرافیان خود را شیفته اخلاق، تهذیب، عبادت، شجاعت، ایثار و اخلاص خود کرد و در آخرین روز پاییز ماه 94 برای برگرداندن پیکر 4 شهید در منطقه حلب سوریه داوطلب میشود و پس از برگرداندن 3 پیکر مطهر به چهارمین نفر که میرسند داود از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و میشود نخستین شهید مدافع حرم رسانه ملی…
وداع او در آخرین پیامهایش با یار دیرینش: "حرمله و عمر سعد و شمر، باز مبارز میطلبند؛ کاروان زینبیه در حرکت است؛ خانم هل من ناصر میگوید. میروم تا انتقام سیلی زهرا(س) را بگیرم، تا یار که را خواهد و میلش به که باشد…".
@shahadat_arezoomee
🔴 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی(ره):
💠 مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم"
💠 یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی. پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.
حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"
👌این بود که شد شیخ عباس قمی فخر شیعه
@shahadat_arezoomee