مے دونے چــــــــــرا ایـــــن رو گفـــــتم ؟!🤔
با خورټـــــ فڪر ڪردے ڪہ آقـــــا❤️ مواظـبـ
توسٺـــــ👉👈👆👇
مےدونے وقـتے دستـــــاتـــــو بالا میبرے میگے
#اللهمکنلولیڪ
آقـــــا❤️ هـــــم هرجایے باشــــــــــہ🍂🌏
دستــــــــــاشو مےبرھ بالا
آقـــــا❤️ هم میگـــــہ خدایـــــا 🍃
ایـــــݩ بندھ (#تو) بہ یاد منہ پس منم بہ یادشم 🙏💚
آقــــــــــا امام زمـــــان بہ یادتـــــہ
امام زمان 🦋 بــــــــــراے تو دعــــــــــا میڪنہ💛
میگــــــــــہ خدایــــــــــا امروزو براش خوبـ رقم بــــــــــزن 💝
میڴـــــہ خدایـــــــــا ڪمڪش ڪن گناھ نڪݩہ😔
گنــــــــــاھ نڪنیم✋
#اندڪےصبـــــر_فـــــرجنزدیڪ_اســـــٺـ🙃
#ناحـــــلہ
@shahadat_dahe_hashtad
💞شهادت + دهه هشتاد 💞
#من_ماسک_میزنم ツ
بزرگۍ میگہ↓
ماسک زدن در این شرایط براۍ مذهبۍها
بـاید مثل پیراهـݩ مشکۍ پوشیدن
در محـرم باشھ
#خوشگل گفتننه:)
#ناحـــــلہ
@shahadat_dahe_hashtad
💞شهادت + دهه هشتاد 💞
「 شھـادت + دهــ⁸⁰ـه 」
مژدھاۍدلکھبھماتاجِسريداد،خدا :)
امــــــــــام مهربونے هـــــا💕
ٻہۺ ڴفتݩ:
+چـڔاپلاڪٺوڪݩدۍ
ڴفټ:
+هرچہ فڪرمیڪݩݦ
یاڔاۍ اݦاݦ حسـیݩ ٺوڪربـلا
پݪاڪ نداشٺن:)🍃
#شہیداݩہ🕊
#خادم_الشهدا
@shahadat_dahe_hashtad
💞شهادت + دهه هشتاد 💞
「 شھـادت + دهــ⁸⁰ـه 」
~•°•~•💓•~•°•~ 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞 بسم رب شهدا و الصدیقین ❣🍃 #رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه 👳♂
~•°•~•💓•~•°•~
💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
بسم رب شهدا و الصدیقین ❣🍃
#رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه 👳♂🕵♀
نویــ✍ـــسنده : فائزه وحی
کپــ🚫ـــی
#قسمت_بیست_و_هشتم8⃣2⃣
وقتی رسیدم هتل و رفتم اتاقمون مهدیه تازه بیدار شده بود و داشت لباس میپوشید
_سلام صبح بخیر
مندل:سلام عزیزم زیارت قبول
_ممنون عزیز. میری حرم؟
مندل:آره میرم حرم. توهم استراحت کن که اومدم ناهار ببرمت یه جای توپ نگی این رفیق ما بی معرفته😜
_چشم. التماس دعا
مهدیه رفت منم لباس راحتی پوشیدم و دراز کشیدم ولی هرکار میکردم با اینکه دیشب کامل بیدار بودم خواب نمیرفت)م😁(تو هواپیما عین خرس خوابیده الانم توقع داره خوابش ببره😉)
گوشیم برداشتم و شماره فاطی رو گرفتم دومین بوق برداشت
_سلام
فاطی:سلام و کوفت تو رسیدی نباید یه زنگ میزدی مامان اینا بفهمن سالمی😡
_آخ اصلا حواسم نبود😱 خب گوشیو بده مامان باهاش بحرفم
فاطی: لازم نکرده دیشب مهدیه زنگ زد گفت سالم رسیدین توهم رفتی حرم. برا همونم بود فهمیدم حرمی عکس ازت خواستم😊 مامانتم نیس رفته خونه داییت😏
_فاطمه
فاطی: جونم؟
_الان کجایی؟
فاطی: خونه تون دیگه
_آخه واقعا این چه سوالی بود من پرسیدم تو که همش خونه مایی(نویسنده رسیدگی کنه این عروسه ما کنگر خورده لنگر انداخته)
فاطی: اره همش اونجام اصلا به تو چه😡
_هیچی بابا فقط یه لطفی بکن به علی بگو اگه میتونه یکم پول برام کارت به کارت کنه زشته همش مهدیه پول خرج کنه
فاطی: زشته آخونده با شلوار کردی سوار دو چرخه 😂😂😂😂
_مرض کجاش خنده دار بود😐
فاطی: اه بیا برو گمشو باشه به علی میگم.
_ممنون
فاطی: راستی شما ۵ روزه اید دیگه؟
_اره چطور مگه؟
فاطی: عروسی عاطی دختر خالمه ها حواست کجاست کلی سفارش کرده تو بیای
_من بخدا اصلا خبر نداشتم😳 با کی قراره ازدواج کنه
فاطی: با محمدحواد
_کدوم محمدجواد؟؟؟😳
فاطی: سکته نکنی ها😂 بابا جواد قابی😜
_خب به سلامتی باشه میام.
فاطی: آفرین. سوغاتی یادت نره ها
_ما که بچه مچه تو خانواده نداریم واسه کی سوغاتی بگیرم😃
فاطی: بیشعووور. حالا کاری به بقیه ندارم ولی تو نباید برا زن داداش عزیزت سوغاتی بگیری؟
_باشه بابا میگیرم.
یهو نگاهم افتاد به ساعت 😳
_وای فاطی ساعت ۱۲ شد مگه چقدر حرف زدیم😳
فاطی: عه جدی؟😳
_اره من برم آماده شم مهدیه الان میاد بریم ناهار بیرون
فاطی: خوش بگذر جیگر. به علیم میگم برات بفرسته.☺️
_مرسی عزیزم. یاعلی
فاطی:یاعلی
#خدا_ایستاده_ها_رو_به_پا_هم_نوشته
#ادامه_دارد...
❤🍃 @taranom_ehsas
💙🍂 @roman_mazhabi
@shahadat_dahe_hashtad
💞شهادت + دهه هشتاد💞