ایشان فرزند دوم خانواده است و برخلاف برادرش شخصیت آرام و ساکتی داشت و خیلی شیطنت نمی کرد.
تا تمام شدن جنگ تحمیلی همراه خانواده در تهران زندگی می کرد و پس از اتمام جنگ به کرج رفتند.اما در سن هجده سالگی بار دیگر به تهران بازگشتند
او در دبیرستان رشته علوم انسانی را خواند و در دانشگاه رشته مدیریت را ادامه داد.
در سن 13 سالگی بود که وارد بسیج شد اوایل چون سنش کمتر از حداقل مورد نظر بود، قبول نمیکردند اما بالاخره رفت و عضو شد.
در هیئتهای مختلفی شرکت میکرد از جمله هیئت ریحانهالنبی را خیلی دوست داشت.
به زبان عربی تسلط کامل داشت، حتی سوریه هم که رفته بود در آنجا با بچه ها عربی صحبت میکرد و در خانه هم اخبار را به زبان عربی گوش میداد.
وصیتنامه اش را هم نوشت و به رسم امانت به پدر سپرد تا اگر برنگشت دستخطی برای آن ها به یادگار گذاشته باشد.
در روز دوشنبه 27 آبان 1392 مصادف با 14 محرم در ساعت 14:۰۰ بعد از ظهر در حال پاکسازی یکی از محورهای دشمن بال در بال ملائک گشود و زندگی جاودانه اش در بهشت را آغاز کرد و به فیض عظیم شهادت نائل گشت.
(\(\
(„• ֊ •„) •✾••┈┈
┏━∪∪━━━━━━┓
| |
| 𖢋 𖢋 |
| |
| 𖢋 𖢋 |
| |
| 𖢋 𖢋 |
| ___ |
| | | |
┗━━━━━━━━━┛
مینشینم بر لب بر لب بوم خانه 🏠
اخه شاید بیایی ...🚶♂
@shahadat_dahe_hashtad
💞شهادت + دهه هشتاد💞