༻﷽༺
#سـلام_اربـابـم✋🌸
اے دیدنٺ، بهانہ ترین خواهش دلم
فڪرے بڪن براےمن و آتش دلم
#دسٺادب بہسینہےبےتابمےزنم
#صبحٺبخیر حضرٺ آرامشدلم
#چشم_خود_را_باز_ڪردم🌞
#ابتدا_گفتم_حسین❤️
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
💚پيامبراكرم (صلّي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايند:
✨أشرف الإيمان أن يأمنك النّاس و أشرف الإسلام أن يسلم النّاس من لسانك و يدك؛ ✨
#بهترين_ايمان آن است كه مردم از تو در امان باشند و #بهترين_اسلام آن است كه مردم از دست و زبان تو به سلامت مانند..
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃
💠 #مسئلہ_حجاب
😊 بیایید این بار با دید دیگری بہ #حجاب نگاه کنیم ،با دیدِ عقلانے...
💄 آرایش میکنید❗️
👗 هر طور مایلید لباس میپوشید❗️
👠 کفش پاشنہ بلند...
👣 واے از قدم هایے کہ برمیدارید❗️
👩🎤 براے #ظاهرتان بہ شما نزدیڪ میشوند، بعد از سوءاستفاده از ساده لوح بودنتان رهایتان میکنند بہ امانِ #خدا❗️
🤔 میدانید چرا⁉️
😞 چون از بس دَمِ دستشان بودید برایشان تڪرارے میشوید،#عادے میشوید❗️
⛔️ آن وقت است کہ هیچ پیامدے جز #افسردگے و #پشیمانے و احساس #تنہایے برایتان نمےماند❗️
✌️ بہ حکمِ عقل ،اگر مےخواهید #نشاط و توجہ بیشترے دریافت کنید باید محدودیت ها را در پوششتان رعایت کنید❗️
🔙 و طبیعتا اگر رعایت نکنید اولین بازخوردِ منفے براے خودتان است نہ #جامعہ...
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🌿💕🌿💕
#قاصدک_خدا ❤️❤️❤️
#داستانک
روزی "مهندس ساختمانی،" از طبقه ششم میخواهد که با یکی از "کارگرانش" حرف بزند.
.
"خیلی او را صدا می زند..."
اما به خاطر "شلوغی و سر و صدا،" کارگر متوجه نمی شود.!
به ناچار مهندس، یک "اسکناس" ۱۰ دلاری به پایین می اندازد، تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند.!
کارگر ۱۰ دلار را برمیدارد و "توی جیبش" می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند، مشغول کارش می شود.
"بار دوم" مهندس ۵۰ دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد.
بار سوم مهندس "سنگ کوچکی" را میاندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند، در این لحظه کارگر "سرش را بلند میکند" و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید...
"این داستان همان داستان زندگی انسان است."
"خدای مهربان" همیشه "نعمتها" را برای ما میفرستد اما ما "سپاسگزار" نیستیم و لحظه ای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید، اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان "مشکلات کوچک" زندگی اند،
به خداوند "روی می آوریم!"
* بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد.!
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
این آخوندام ما رو ول نمی کنند...😒😏
یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل میکرد:
قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن.🙂
وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه #روحانی تو هواپیماست.😒🛫
به خودم گفتم بفرما؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن.😤
رفتم پیشش نشستم بهش گفتم:حاج آقا اشتباه سوار شدید...مکه نمیره😐🕋
گفت: میدونم
گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی؛ شما اشتباهی نیاین😕
گفت: میدونم
دیدم کم نمیاره😏
جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید.
اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید ، برگه رو بهش دادم و خوابیدم.😎🤓
از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه مینویسه.
گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده.😂
دوباره خوابیدم.😴
بیدار که شدم دیگه نمی نوشت، گفتم چی شد؟🤔
📝برگه رو بهم داد و گفت:
سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی.😳
شوکه شده بودم😳😥
ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم.........😨
بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود.😶
تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.😕
حالا نظر این عالم بزرگ درباره رهبر معظم انقلاب امام خامنهای مدظله العالی:
"گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است."😊
این جملات وقتی بیشتر معنا پیدا میکند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیتالله طباطبایی درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند:
#حسنزاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج).❤️
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
#تلنگرانه ✨
جوانی به حکیمی گفت:
وقتی همسرم را انتخاب کردم،
در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است...
وقتی نامزد شدیم،بسیاری را دیدم که مثل او بودند ...
وقتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم...
چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.
حکیم گفت: آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟
جوان گفت: آری
حکیم گفت:
اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی،احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند.
جوان با تعجب پرسید:
چرا چنین سخنی میگویی؟
حکیم گفت: چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند.
آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟
جوان گفت: آری
حکیم گفت: مراقب چشمانت باش!!!
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🔸 #پروفایل شما نشانگر شخصیت شماست،آنچه را که دوست دارید وبه آنچه باور و یقین داری به #نمایش میگذارید.
🔹پس توای خواهرو برادر مسلمانم، به جای تصویر بازیگران و زنان بی حجاب و شخصیت های کارتونی و یا نامتعارف،چه خوب است آیه و یا حدیث یا نکات #آموزنده روی پروفایلت بگذاری. زیرا گوشی تلفن تو جز اموال تو محسوب میشود و فردا در روز #حساب درباره اش از تو پرسیده خواهد شد. مواظب اعمال و گفتارمان باشیم حتی چیزهایی را که ساده میپنداریم و به راحتی از آن میگذریم شاید برای دیگران تأثیرگذار باشد.
☝️یادت باشد تو یک #مسلمانی، پس مسلمانی کن.
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد💞
#عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_سوم
ســر جـــام نشستہ بودم و تکون نمیخــوردم
سجادے وایساده بود منتظر من ک راه و بهش نشون بدم اما من هنوز نشستہ بودم باورم نمیشد سجادے دانشجویے ک همیشہ سر سنگین و سر بہ زیر بود اومده باشہ خواستگارے من
من دانشجوے عمران بودم
اونم دانشجوے برق چند تا از کلاس هامون با هــم بود
همیشہ فکر میکردم از من بدش میاد تو راهرو دانشگاه تا منو میدید راهشو کج میکرد
منم ازش خوشـم نمیومد خیلے خودشو میگرفت.....
چند سرے هم اتفاقے صندلے هامون کنار هم افتاد ک تا متوجہ شد جاشو عوض کرد
این کاراش حرصم میداد فکر میکرد کیه❓❓ البتہ ناگفتہ نماند یکمے هم ازش میترسیدم جذبہ ے خاصے داشت
تو بسیج دانشگاه مسئول کاراے فرهنگے بودچند بار عصبانیتشو دیده بودم
غرق در افکار خودم بودم ک
با صداے مامان ب خودم اومدم
اسمااااااء جان آقاے سجادے منتظر شما هستن
از جام بلند شدم ب هر زحمتے بود سعی کردم خونسردیمو حفظ کنم
مامان با تعجب نگام میکرد
رفتم سمت اتاق بدون اینکہ تعارفش کنم و بگم از کدوم سمت باید بیاد
اونم ک خدا خیرش بده از جاش تکون نخورد سرشو انداختہ بود پایـیـن دیگہ از اون جذبہ ے همیشگے خبرے نبود حتما داشت نقش بازے میکرد جلوے خوانوادم
حرصم گرفتہ بودم هم تو دانشگاه باید از دستش حرص میخوردم هم اینجا
حسابے آبروم رفت پیش خوانوادش
برگشتم و با صدایے ک یکم حرص هم قاطیش بود گفتم
آقاے سجادے بفرمایید از اینور
انگار تازه ب خودش اومده بود سرشو آورد بالا و گفت بله❓
بلہ بلہ معذرت میخواهم
خندم گرفتہ بوداز ایـن جسارتم خوشم اومد
رفتم سمت اتاق اونم پشت سر مــن داشت میومد
در اتاق و باز کردم و تعارفش کردم ک داخل اتاق بشہ...
#خانوم_علے_آبادے
ادامه دارد.....
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
#عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_چهارم
وارد اتاق شد
سرشو چرخوند تا دور تا دور اتاقو ببینہ محو تماشاے عکسایے بود کـہ رو دیوار اتاقم بود
عکس چند تا از شهدا ک خودم کشیده بودم و ب دیوار زده بودم
دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم و نگاهش میکردم عجب آدم عجیبیہ ایـن کارا ینی چے
نگاهش افتاد ب یکے از عکسا چشماشو ریز کرد بیینہ عکس کیہ رفت نزدیک تر اما بازم متوجہ نشد
سرشو برگردوند طرفم خودمو جم و جور کردم
بی هیچ مقدمہ ای گفت ایـن عکس کیہ چهرش واضح نیست متوجہ نمیشم
چقــدر پررو هیچے نشده پسر خالہ شد اومده با من آشنا بشہ یا با اتاقـم❓
ابروهامو دادم بالاو با یہ لحن کنایہ آمیزے گفتم
ببخشید آقاے سجادے مثل اینڪہ کاملا فراموش کردید براے چے اومدیم اتاق
بنده خدا خجالت کشید تازه ب خودش اومد و با شرمندگے گفت معذرت میخوام خانم محمدے عکس شهدا منو از خود بیخـود کرد بی ادبے منو ببخشید
با دست ب صندلے اشاره کردم و گفتم
خواهش میکنم بفرمایید
زیر لب تشکرے کرد و نشست منم رو صندلے رو بروییش نشستم
سرش و انداخت پاییـن و با تسبیحش بازے میکرد
دکمہ هاے پیرهنش و تا آخر بستہ بود
عرق کرده بود و رنگ چهرش عوض شده بود احساس کردم داره خفہ میشہ
دلم براش سوخت
گفتم اون عکس یہ شهید گمنامہ چون چهره اے ازش نداشتم ب شکل یک مرد جوون ک صورتش مشخص نیست کشیدم
سرشو آورد بالا لبخندے زد و گفت حتما عکس همون شهید گمنامیہ ک هر پنج شنبہ میرید سر مزارش
با تعجب نگاش کردم بله❓❓❓شما از کجا میدونید❓❓❓
راستش منم هر....
در اتاق بہ صدا در اومد ....
#خانوم_علے_آبادے
ادامه دارد.....
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🍃🌸
در روزگار قحطی #پرواز
گاهی عطر #شهادت
در کوچه پس کوچه های شهر می پیچد
فدائیان #زینب_س یکی پس از دیگری،جام #شهادت را از دست #مولایشان می نوشند...
و نگاهم بر قافله ی #شهدا خیره مانده
که چه آرام آرام از مقابلم #میگذرند!
و من چه #حیرانم در این کوچه ی سرگردانی کاش میشد راهی #فرات شد و #وضو گرفت...
#بهر_شهادتـــ
#اللهم_الرزقنا_شهـــادت...
🍃🌸
به ما بپیوندید و مدافعان حریم باشید
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
animation.gif
173.6K
امام زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💖
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
⏰ به رسم هر #صبح...
💫اولین #سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، #حضرت_صاحب الزمان(عج)💫
💎بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💎
«السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفة َالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان الامان»
🍃اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ🍃
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌹
#دعای_سلامتے_آقا😍
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🌹طوریتَلاشڪنیدکِه اگر روزی
#امام_زمان(عج)فرمودند:
"یهسربازمتخصصمیخام
بفرمایندفلانےبیاید "
🌹سربازیکِههیچکارایـی
نداشتهباشه #بدرد_آقا_نمیخوره..
بریدآمادگیِجسمانیِ
خودتونروببریدبالا
مومنباشید..✋
همراهباآمادگیِ جسمانی..✋
🌹 #شهیدحسینمعزغلامی 🌹
🌹الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَرَج
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
حجاب جزءآثار ملی وافتخارات این ملت است ونشان از وجود اخلاق حسنه و مقید به موازین اخلاقی بودن نیاکان ما ایرانیان دارد.
.
.
رضاخان از سواد وعلم تقوا بی بهره بودبه دلیل عقده ی حقارت درونی ناشی از احساس کمبودو عدم خود باوری و اعتماد به نفس براینکه این کمبودهای درونی خود را جبران کند شیفته تمدن غرب و فرهنگ ترکیه شد به حقیقت به ریسمان پوسیده غرب چنگ زد....
#حجاب_کهن
#جنگ_نرم
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#ڪمےتفڪر🤗👇
اینکِه بِگویے شھدا را دوست دارم خوب است... 💟
اینکِه دِلت شهدایے باشد هم خیلی خوب است ...✅
اینکِه به آنها هم اِرادت داشتھ باشے صَلّ عَلے است ...☺️👌
اما اینکِه همه ے اینها را داشتھ باشے و آن را ثابِت نِکنے در آینده عقب گرد میزنے !🔙
اینها را باید اِثبات کرد✔️
که لطف و نظر آنان را بے جواب نِمے گذارے💞
مثلا دیگر دروغ نگو
غیبت نکن
یا مثلا حِجاب کن!
همه جا ...
وقتے همه جا یِک رنگ باشے قبول است
نه اینکِه اینجا چادر سرت کنے
ولے دو متر آن طرف تر ۱۸۰ درجه فرق داشتھ باشے ...
اِرادت به شهدا یعنے همه جا یکرنگ
همه جا مومن
همه جا مسلمان
همه جا خانم ❗️
🌹
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹
#حاج_آقا_پناهیان:👤
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شُهَدا بَغَلِت کَردَند...!
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
" #حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
•|💚|• #شُهَدا_گاهی_نِگاهی •|💛|•
#تفڪر
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
#تلنگرانه
گاهـی ...
فاصله ما و #شهدا
یه خمپاره است ؛
یه سیم خاردارِ به اسمِ #نفس !
از این ها که بگذریم ،
می رسیم ...
#جامـــــانده_ام😔
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
❄️روایـــــــــات مهــــــدوے"
🔴 ملائكه واجنّه در لشكر حضرت مهدى (عج)
✅ در روايت طولانى مفضّل آمده كه به امام صادق عليه السلام گفت: اى سيّد من! آيا ملائكه وجنّ براى مردم ظاهر مى شوند؟
🌹حضرت فرمودند: آرى، به خدا قسم اى مفضّل! وچنان با مردم گفتگو مى كنند كه مردم با خودشان گفتگو مى كنند.
🌀گفتم: اى سيّد من! آيا با او سير مى كنند؟
فرمود: آرى، به خدا قسم اى مفضّل! هر آينه آنها در زمينى مابين كوفه ونجف بنام هجرت، فرود مى آيند وتعداد افراد آن حضرت در آن وقت چهل وشش هزار ملائكه وشش هزار جنّ است.
🔰در روايت ديگر آمده است كه: اجنّه ايشان را يارى مى دهد وبه يارى خدا همه جا را فتح مى كنند.
🌸از امام صادق (عليه السلام) در ضمن حالات آن حضرت روايت شده است كه فرمود: سيزده هزار وسيصد وسيزده ملك نزد حضرت مهدى (عليه السلام) مى آيند.
💥ابو بصير گفت: گفتم تمام اين ملائكه مى آيند؟!
گفت: آرى! آن ملائكه اى كه با نوح در كشتى بودند وآنهايى كه با حضرت ابراهيم بودندآن زمانى كه او را به آتش انداختند
وآن ملائكه اى كه با موسى بودند، زمانى كه دريا شكاف خورد و
آنهايى كه با حضرت عيسى بودند، زمانى كه خداوند او را به آسمان برد وچهار هزار ملائكه كه نشانه هاى خاصّ خود وعمّامه هاى زرد دارند كه اينها با پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) بودند.
🌼 وهزار ملائكه كه منظّم مى آيند وسيصد وسيزده ملك كه در بدر بودند وچهار هزار ملك كه نازل شدند ومى خواستند حسين بن على (عليهما السلام) را يارى كنند پس به آنها اجازه نداد وآنها نزد قبر آن حضرت، ژوليده وغبار آلوده هستند ودر كنار قبر آن حضرت نشسته اند وتا روز قيامت گريه مى كنند،
✨ورئيس آنها ملكى به نام منصور است،همه اينها در زمين هستند ومنتظر ظهور حضرت قائم (عليه السلام) هستند...
📒منابع:
کامل الزیارة،غیبة النعمانی
#روایات_مهدوی
═════════════════════════
🕊ظهـــور نـزديــڪ اســت🕊
❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
💔
وقتی حمیدآقا نمازشب مےخوند
برگه ای همراهش داشت که اسامی۴۰نفر رو یادداشت کرده بود تا تو قنوت،براشون دعا کنه.
یکبار که کاغذ رو خوندم، دیدم اسم پدرومادرشون، امام خامنه ایی،آیت الله بهجت، گلپایگانی، مطهری، مشکینی و.. شهدا صدر اسلام و... بودند.
وقتی ازشون سوال کردم گفتن من براشون دعا میکنم تا اونا هم برای من دعا کنن
راوے:همسر #شهیدحمیدسیاهکالی
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
[👀] خوب کہ نگاه کنیم ، میبینم کہ
[😍] یہ شهیدے ، اطراف ماها بوده
[😕] پس نگیم ، شهید شدن سختہ
[👇] اصلش اینہ ڪہ ،
[😌] شهید شدن هنر مےخواد . . .
[👌] باید هنرش رو یاد بگیریم .
#شهادتاتفاقےنیستمردم 💔
.
.
.
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
هدایت شده از M
#عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_پنجم
در اتاق به صدا در اومد...
مامان بود...
اسماء جان❓❓❓
ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود
بلند شدم و درو اتاق و باز کردم
جانم مامان
حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید
از جاش بلند شد و خجالت زده گفت
بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون
ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون
ب مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود❓❓❓
چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓❓
هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود
نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن ک دلت نمیخواد برن
اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم...
صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم
رفتیم تا بدرقشون کنیم
مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو❓❓
با تعجب نگاهش کردم نمیدونستم چی باید بگم که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد
سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن
اصـلا انگار آدم دیگہ اے شده بود
قــرار شد ک ما بهشون خبر بدیم که دفہ ے بعد کے بیان
بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم
نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود عجب سلیقہ اے
من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...
شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم
صب که داشتم میرفتم دانشگاه
خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رودر رو بشم
داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد فقط تو خونہ خودمون شیر بودم
خانم محمدی.......❓❓❓
ادامه دارد....
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞
هدایت شده از M
#عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_ششم
خانم محمدے❓❓❓❓
سرمو برگردوندم
ازم فاصلہ داشت دویید طرفم
نفس راحتے کشید.سرشو انداخت پاییـݧ و گفت
سلام خانم محمدے صبتوݧ بخیر
موقعے ک باهام حرف میزد سرش پاییـݧ بود
اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره ے منو دیده باشہ پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم
_سلام صبح شما هم بخیر
ایـݧ و گفتم و برگشتم ک ب راهم ادامہ بدم
صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید
میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم
راستش...من...
انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید
(آقای محسنی )پسر پر شرو شور دانشگاه رفیق صمیمیے سجادے بود اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب اما در کل پسر خوبے بود
رو کرد سمت مـݧ و گفت بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر
سجادے چشم غره اے براش رفت و از مـݧ عذر خواهے کرد و دست محسنے و گرفت و رفت
خلاصہ ک تو دلم کلے ب سجادے بدو بیراه گفتم
اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب ک تشیف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان
داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم و گفت بہ بہ عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مث پیر زنها❓❓❓
اخمے بهش کردم گفتم علیک سلام بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد
خندیدو گفت:اوه اوه اینطور ک معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده.
یارو کچل بود❓❓❓زشت بود❓❓❓
نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓❓بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم
دستشو گرفتم وگفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالا ها احتیاج داری ب ایـݧ فک.تازه اول جوونیتہ
تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مث مـݧ جا خورد
تو کلاس یه نگاه ب من میکرد یہ نگاه ب سجادے بعد میزد زیر خنده.
نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم
خدا بگم چیکارت کنه مارو از درس و زندگے انداختے....
ادامه دارد....
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞