✨🌼✨
برای زیبایی دستها؛
صدقه بدهید
برای زیبایی چشمها
از ترس خدا اشک بریزید
برای زیبایی صورت
عادت وضو را ترک نکنید
برای زیبایی اعصاب
سجده کنیـد
وبرای زیبایی دل
در دلتان یاد خدا را جای دهید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@shahadatdostan
Hamed JaliliHamed Jalili-Ziyarat-[www.MahdiMouood.ir].mp3
زمان:
حجم:
3.71M
▶️نواهنگ فوق العاده زیبا
و عالی زیارت با صدای
حامد جلیلی
🎼ای امید اوّلم
ای پناه آخرم
ای همیشه یاورم
ای امام هشتمین
#دهه_ی_کرامت
#پیشنهاد_دانلود🌟🌟🌟🌟🌟
😍😭😍😭😍😭😍😭
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
👌👌👌👌👌👌👌👌
✅✅✅✅✅✅✅✅
@shahadatdostan
⭕تصویری تاریخی از ابلاغیه شهید مهدی_باکری به فرماندهان زیر دستیش
تو یه بندی ازش نوشته :
🔸اول سربازاتون غذا بخورن بعد خودتون ، دقیقا غذاتون هم نوع اونا باشه
#مدیریت_انقلابی
@shahadatdostan
📒#خاطره
محل سکونتش در نجف را به زائران تهیدست میسپرد
مهدی ذوالفقاری برادر طلبه شهید مدافع حرم برادرش را به مهربانی و رأفت میشناسد و میگوید: «نمیگذاشت کسی از دستش ناراحت شود یا اگر دلخوری پیش میآمد سریعا از دل طرف درمیآورد. هادی به ما میگفت یکی از خالههایمان را در کودکی ناراحت کرده است اما نه ما چیزی به خاطر داشتیم نه خالهمان. ولی همهاش میگفت باید بروم از دلش دربیاورم. هیچوقت ناراحتی کسی از ذهنش بیرون نمیرفت و دوست نداشت کسی با دلخوری از او، جدا شود.»
دوستان شهید ذوالفقاری درباره روزهای حضور او در نجف میگفتند: «خانهای وسیع و قدیمی در نجف به هادی سپرده شده بود که او در یکی از اتاقهای کوچک و محقر آن سکونت داشت و اغلب وقتش را در خانه به عبادت، نماز و روزه اختصاص داده بود. او از صاحبان اجازه گرفته بود تا زائران تهیدستی که پولی ندارند را به آن خانه بیاورد و در آنجا به آنها اسکان دهد. برای زائران غذا درست میکرد و در بیشتر کارها کمکحالشان بود. اگر زائری هم نبود به تهیدستان اطراف خانه سکونت میداد و در هیچحالی از کمک دادن دریغ نمیکرد. آن خانه حدود 100 سال قدمت داشت و بسیار وسیع بود شاید هرکسی جرات نمیکرد در آن زندگی کند. بعد از شهادت هادی آن را به طلبه دیگری سپردند اما آن طلبه نتوانست با ظلمت و وحشت خانه کنار بیاید. هادی اتاقها را به زائران و مهمانان میداد و خودش یک گوشه میخوابید گاهی پتوی خودش را هم به آنها میبخشید و عادت کرده بود که بدون بالش و لوازم گرمایشی بخوابد. او در این مدت با پیرمرد نابینایی آشنا شده بود و کمکهای زیادی به او کرده بود. حتی آن پیرمرد نابینا را برای زیارت به کربلا هم برده بود».
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🌸کانال راه ورسم شهدا🌸
................................
@shahadatdostan
📒#خاطره
میگویند شهدا اسراری دارند که هیچکس از آنها باخبر نمیشود؛ هادی همینطور بود
ای کاش با ما حرفی میزد. میگفت چه چیز در سر دارد. شاید ما هم به کمکش میرفتیم. شاید به کمک ما نیاز داشته و سکوت میکرده و اگر میگفت تنهایش نمیگذاشتیم. این فکرها مرا اذیت میکند. میگویند شهدا اسراری را در دلشان نگه میدارند و هیچکس از آن باخبر نمیشود مگر بعد از شهادتشان. هادی مثل ما نبود که تا یک اتفاقی میافتد بیاید برای همه تعریف کند. هیچ وقت از اتفاقات نگرانکننده حرف نمیزد. آرامش در کلامش جاری بود.
از مشقت و سختیها و غربت نجف برای هیچکس چیزی نگفت و ما تازه الان فهمیدهایم. همهاش ناراحتم که چرا از سختیهایش حرف نزد. کاش میگفت و ما شریک سختیهایش میشدیم. وقتی به تهران میآمد آنقدر دلش برای نجف تنگ میشد و برای بازگشت لحظه شماری میکرد فکر هم نمیکردیم آنجا شرایط سختی داشته باشد.
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🌸کانال راه ورسم شهدا🌸
................................
@shahadatdostan
📚#معرفی_کتاب
پسرک فلافل فروش زندگینامه و خاطرات طلبه ی جانباز، شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری را به تصویر می کشد.
ابراهیم هادی جوانی با اخلاق بود که زندگی و شهادت او برای همه ما الگو شد.
«پسرک فلافل فروش» حاوی مجموعه خاطراتی از خانواده و جمعی از دوستان و آشنایان شهید ذوالفقاری در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است و عنوان کتاب نیز برگرفته از عنوان یکی از همین خاطرات میباشد.
نسل سوم انقلاب ما اگر چه ابراهیم هادی ندارد، جوانانی دارد که کپی برابر اصل شهدای جنگ تحمیلی هستند، کپی برابر اصل شهید هادی …
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🌸کانال راه ورسم شهدا🌸
................................
@shahadatdostan