eitaa logo
راه و رسم شهدا
288 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
55 فایل
🌺 ⃟بـسـݥـ‌‌‌ رب‌اݪشہدآءِوصدیقیݩ🦋 شھادٺ ♥دآسٺآݩ‌مآندگآرکسآنیسٺ، ڪہ فہمیدݩد دنـ🌍ـیآجـآۍ مآݩدں نیسٺ! شمآ☜دعوٺ شدھ‌ایدازطࢪف【شُھدآء🙃】 ∆زندھ‌نگھ‌داشتن‌یآدشھدا کمترازشھادت‌نیست مدیر طلبه مُبلِّغ امیرعلی (غلامعلی) رجب زاده @Ragabzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شدن اتفاقی نیست... قبل از همه چیز دنیایش را به برده او زیر نگاه مستقیم خدا زندگی کرده... شهادت اتفاقی نیست سعادتی ست که نصیب هر کسی نمیشود باید شهیدانه زندگی کنی تا شهیدانه بمیری... @shahadatdostan
لاک جیغ قرمز.... مانتوی جلو باز آلبالویی.... کفشای خوشرنگ ده سانتی... موهای شینیون شده... به قول مادر جون هفت قلم آرایش!!😒 تولد شیدا بود؛حسابی شیک و پیک کرده بودم!😌 کفشا اذیتم میکرد؛پام چند باری پیچ خورد..اما مهم نبود! توی مسیر برگشت از پسرای سیکس پک دار خیابون ونک کلی تعریف و تمجید شنیدم و ذوق کردم!😍 خستگی از سروکولم بالامیرفت کلید درو چرخوندم؛وارد که شدم جلوی در ورودی یه جفت پوتین خاکی دیدم.... قطره های خون روش خودنمایی میکرد....😔 بی توجه به اون،رفتم سمت پذیرایی تا یکم روی مبل لم بدم ،خستگیم در بره.. شالم رو برداشتم که پرت کنم روی مبل؛یهو با صدای سرفه یه مرد و یالاگفتنش شالی رو که معلق بود بین زمین وهوا گرفتم و انداختم روی سرم..😟 سربه زیر گفت:سلام! من اما زل زدم بهش و گفتم: سلام... مثل پسرای کوچه بازار چشماش چار تا نشد و از حدقه نزد بیرون.... حتی یه لحظه نگاهمم نکرد! نیشش تا بناگوش باز نشد..!!! انگار نه انگار یه دختر با اینهمه رنگ و لعاب جلوش وایستاده.. فقط عرق شرم وخجالت روی پیشونیش نقش بست...🤨😒 من برعکس اون؛ در ریلکسترین حالت ممکن بودم!😏 با چشم غره ی وحید خودمو جمع کردم رفتم آشپزخونه.... مادر جون گفت:دوست وحیده؛تازه از ماموریت اومده... خیره به گلای یاس روی میز ناهارخوری رفتم تو فکر.. [چرا خجالت کشید؟! چرا مثل بعضی از آقایون منو برانداز نکرد!] صدای مادر جون منو به خودم آورد لیلی جان بیا برای خداحافظی..... رفتم برای بدرقه....👋 آستین سمت چپش کاملا خونی بود!خونی که خشک شده... پرسیدم: دستتون زخمیه؟ گفت: نه..! خون زخمای دوستمه... تو بغل خودم شهید شد؛امروز آوردیمش... منم هنوز فرصت نکردم لباسامو عوض کنم....😓😔😔 مادر جون گفت: خیر از جوونیت ببینی پسرم...جونتو گذاشتی کف دستت.... آقا محسن گفت: وظیفه ست مادر... هر قطره ی خون من .... تا اینو گفت:سنگینی نگاه مادرجونو رو خودم حس کردم کمی موهامو زدم زیر شال...😟 آقا محسن برای من و امثال من می جنگید... اونوقت من ندای آزادی سر داده بودم! آزادی پوچ!☹️😕 یاعلی گفت و رفت! من موندم و چار دیواری اتاق و یه پازل بهم ریخته توی ذهنم!.. پوتین وخاک وخون.. ناموس و تار مو... مانتوی جلو باز و ... کفش جیغ و لاک جیغ..! حجاب و حجاب و حجاب! یه و یه پلاک! 🥀بِدَمِ المَظلوم،عَجِّل الفَرَجَ المَظلوم🥀 🌱@shahadatdostan🌱
... چقدر آرام خوابیدھ آن نظر کرده امام عصر...! برای قلب های مرده مان دعا کن『 』 ...
سفره میر علقمه است - @Maddahionlin.mp3
زمان: حجم: 8.7M
💔 هرجور بود هیئتو پیدا کردم دست منم بگیر میخوام شم😔 دل من طاقت دوری نداره ، ببین چشمام مثلِ ابر بهاره...💔 🎤مجتبی رمضانی ☔️@shahadatdostan☔️
هم قد گلوله توپ بود … گفتم : چه جوری اومدی اینجا؟!😳 گفت : با التماس!😩 گفتم : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟!🙄 گفت : با التماس!😫 به شوخی گفتم : میدونی آدم چه جوری میشه؟!😁 لبخندی زد و گفت : با التماس!🙂 تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر کرده … :)💔
🌷 آغازِ خوشبختے است ای ڪه پایٰان نَدارَد🕊 ڪه بشوے خوشبخت اَبَدی ...♥️🌱 •✨`
[BeepMusic.org]MeysamMotei-Sooye-Shahre-Ma.mp3
زمان: حجم: 6.13M
از شام بلا آوردند با شور و نوا آوردند التماس دعا🤲🏻 🌱@shahadatdostan🌱
3.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم ✍وقتی لباس خاکی میپوشی میشی شبیه لباس خاکیهای آسمونی جبهه حالا همون ظاهر جذابو دلنشین خادمی که تورویاد رزمنده هامون توجنگ میندازه رفتارت عملت گفتارت نگاهت فکرت دلت قلبت بشه عینهو همون لباس خاکیها که تهش برات مینویسند : 🕊 شهادت 🕊 خوش اومدی لباس خاکی پوشی که شدی شهید 🥀 محمد بلباسی 🌱@shahadatdostan🌱
آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده"♥️" شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم.✌️🏻 هر چه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست بیاورد به برکت خون این جوانان است:)🎈 . . 🌱@shahadatdostan🌱
تلنـگــــــــر 🔔🔔 ♦️رفتند تا بمانیم! اینکه استاد پناهیان گفتند: شاید بزرگترین اثری که برای ما دارد،این است که ما را به وا می دارند! فکر... فکر... فکر... فکر اینکه قربانی کردند را! و قربانی کرد آن ها را... این که شهیدی آلبوم عکس های خود را از بین میبرد که نکند حالا ،اسمش بر سر زبان ها بیفتد و دیده شود😔... و یا شهیدی پلاکش را پرت کند در کانال !که در فکرش تشییع با شکوهی برای خودش متصور شد! ... و شهیدی که حاضر شدند! در جمع سربازان سینه خیز بروند... در پوتین بسیجی ها آب بخورند... و ... درس است! برای خدا شدن آسان نیست! چون نباید قدرت داشتن، داشت... نباید دیده شدن داشت... و برای ما سخت است قربانی کردن چون برای ما تقرب به خداوند از لذت های کم ارزش دنیــا است... حالا ما چه کار ها که نکردیم برای ⁉️ و از آن سو به ما بیچارگان میخندند😊! و شاید اشک 😭میریزند؛که در ماندیم!و لباس را از تن در نیاوردیم... در ماندیم... به قول : و هنوز گیر یه قرون و دو زار این دنیاییم که یکی بیاد نگاهمون کنه... شهدا میخشکوندند! که یوسف زهرا نگاشون کرد... جان به هر حال قرار است که بشود✅... پس چه خوب است که قربانـی بشود 🌱@shahadatdostan🌱
.☘ بیدارت میڪند 🥀 دستت را میگیرد✋🏻 ☘شهیـد مےڪند اگر که 🥀 بخواهی ☘فرقـی نمی ڪند... 🥀" فڪه " و " " ☘یا " دمشق " و "" 🥀 یا " صعده "و " " 🌻...و این را بــدان:هرکسی 🌾 با یڪ خو گرفت 🌻روز آبــــرو از او گرفت 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 @shahadatdostan313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷از بس توی جبهه کار می کرد و دوندگی... دو تا سر ارنج و سر زانوش نخ کش شده بود.. گفت مادر این دو تا جیب لباس من را بکن. بکن سر زانو شلوارم!!! گفتم من نمی کنم. مگه تو بچه گدایی... مگه قعطی لباس آمده؟ گفت: نه. اما این لباس ها هست... وقتی میشه با یه وصله هنوز ازش استفاده کنم چرا لباس نو بگیرم... گفتم من نمی کنم. رفت پیش زن همسایه. یه پولی بهش داده بود آن بنده خدا هم شوارش را وصله زده بود! بسیجی سنگر ساز بی سنگر 🌷🌷 🕊🥀✨ 🌟شروع روز با یادونام خداوندوامام زمان عجل الله وبانام شهیدمحمودفولادی متبرک میکنیم🌟 ان شاءالله موردعنایت ایشون قرار بگیریم