مگر یک ملت بدون
جهاد میتواند به
عزت برسد...؟!
#حضرت_آقا❤️
🌱|@shahadatmardan
40439اگه-یه-روز-فرشته-ها.mp3
1.43M
یادش بخیر. . .
بهترین صوت نوستالژی❤️
فقط میتونیم بگیم یاد اون روزا بخیر....
🌱|@shahadatmardan
خندههاشان خاکی بود
گریه هاشان آسمانی ؛
بی ریا و خاکی که باشی
آسمانیها خاطرخواهت میشوند
#اشک_و_لبخند
#غواصان_دریادل
#دفاع_مقدس
🌱|@shahadatmardan
صبح که میشود
دنبال اتفاقات خوب بگرد
دنبال آدمهای خوبی که
حال خوبت را با لبخندهایشان
به روزگارت سنجاق کنی ...
#صبح_بخیر
#قهرمانان_وطن
🌱|@shahadatmardan
در روز بازگشایی مدارس
یادی کنیم از دانشآموزی که
درس و مشقِ مدرسه را بیخیال،
و ممتازِ مردانگی در مکتب جبهه شد
#نوجوانان
#دانشآموز
#قهرمان_وطن
#شهید_احمد_قبادی
#شهادت_چنگوله۱۳۶۴
🌱|@shahadatmardan
بخش اول روایتگری.mp3
25.53M
🎧روایتگری:
حاجداوودهاشمپور❤️
🌱|@shahadatmardan
وقتی دلشون تنگ میشد
برای مادر ؛ پدر ؛ عشقشون و ...
نامه مینوشتند ؛ بعضی نامهها
قبل از اینکه برسه به دست گیرندهش؛
دیگه خبری از نویسنده نبود ....
#نامه_نگاری
#وصیت_نامه
#دفاع_مقدس
🌱|@shahadatmardan
چه سربازانی داشت خمینی ...
عشق و وفاداری به ولایت و رهبری را
از آن بچههای چهارده و پانزده سالهی
جبهه ها باید آموخت..!
🌱|@shahadatmardan
امروز در حالی به راحتی
به رختخواب میرویم و دغدغهی
حملات هوایی و زمینی نداریم
که جوانانی همّت کردند
و ایستادند پای کارِ انقلاب ؛
آنانیکه بالشت سرشان کوله پشتی
و جعبه مهمات بود و روانداز آنها
آسمانِ بیکران خدا ...
خوابهایی که با هوشیاری بود
که مبادا مجدداً دشمن پاتک کند
خوابهایی که بوی باروت و آتش میداد!
#شب_بخیر
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
🌱|@shahadatmardan
یه سلام میدیم 👋
به همه داش مَشتیا که رفتن جبهه
و از خاک و ناموسشون پاسداری کردن
🌱|@shahadatmardan
برای منتظران این خبر مبارک باد
امام بود و دوباره امام شد مهدی
#لبیک_یا_مهدی
#شهید_منصور_فقیهان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌱|@shahadatmardan
تنور مهرشان هميشه گرم بود..!
شاطرهایی کـه تنور داغ نانـوایی
شهرشان را رها کرده بودند تا نانِ
داغ و تازه به همرزمانشان بدهند.
#تدارکات
#پشتیبانی
#زندگی_در_جنگ
#شهرک_دارخوین
#لشکر۱۴_امامحسین
🌱|@shahadatmardan
InShot_۲۰۲۳۰۹۲۵_۱۱۱۵۰۵۸۵۱.jpg
1.01M
باتومقدساست
هر دفاعی❤️
🌱|@shahadatmardan
یک موقعیتی را
داده بودند به ما دوتا
هر دو آرپیجی داشتیم ؛
او میزد من کمک بودم من میزدم
او کمک بود و یکبار نوبت من بود
حال نداشتم بلند شوم!
فهمید قبضه را آماده کرد،
بلند شد ؛ شلیک کرد ؛ نشست ؛
با یک خالِ هندی روی پیشانیاش...
🌱|@shahadatmardan