eitaa logo
🌷شهد شیرین شهادت🌷
846 دنبال‌کننده
5هزار عکس
8.8هزار ویدیو
13 فایل
﷽ ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 🌹 شهد شیرین شهادت🌹 ⬇️ 🆔 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱 ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و مطلب @sms121labaykayazeinab غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مسعود کشمیری؛ تحت تعقیب‌ترین مرد ایران 🔹در تاریخ ایران داستان‌های سیاسی مرموز زیادی وجود دارند اما شاید هیچ کدام به اندازه داستان مسعود کشمیری دارای زوایای پنهان نباشد. 🔹کشمیری شخصیتی بود که یک ریش محرابی داشت و حساسیت شدید نسبت به مسائل شرعی، مقید به نماز اول وقت بود و بسیاری از شخصیت‌های سیاسی پشت سر او نماز می‌خواندند. 🔹اما در حقیقت او یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که توانسته بود به رده‌های بالای جمهوری اسلامی نفوذ کند و در نهایت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر را ترور کند. 🔹این روایت جنجالی را تماشا کنید و برای علاقه‌مندان به سیاست ارسال کنید. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 تماشای رایگان مستند سینمایی «آقامصطفی» جدیدترین مستند از شهید مصطفی صدرزاده 🔸 مستند سینمایی «آقا مصطفی»، روایتی متفاوت از بخش مهم زندگی و زمانه شهید مدافع حرم، آقا مصطفی صدرزاده است که می‌تواند الگویی برای همه فعالان فرهنگی باشد. در این مستند، بستگان و آشنایان شهید خاطراتی از دوران کودکی، نوجوانی و جوانی وی روایت می‌کنند که در خلال آن با مجاهدت‌‌ها و فعالیت‌های فرهنگی آقامصطفی آشنا می‌شوید. شهید صدرزاده با مدل جذب قوی که داشته توانست در محله کهنز شهریار انقلابی به پا کند که حتی لات‌های منطقه هم مجذوبش شدند. 🔻 تماشای رایگان با بلیت اختیاری: https://ammaryar.ir/m/aapks ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن‌گرافیک به مناسبت سالروز شهادت مظلومانه دختر کردستان 🔸روایت داستان شهادت فاطمه اسدی که توسط عناصر حزب تجزیه‌طلب دموکرات اسیر و پس از تحمل یک ماه شکنجه و آزار تیرباران شد. وضعیت پیکر مطهرش که تا ۳۷سال مشخص نبود، در ارتفاعات چهل چشمه کردستان پیدا شد. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
💢 حدیث نصب شده در محل دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر انقلاب اسلامی 🔻 وَ جاهِدْ فِى اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَ لا تَأْخُذْكَ فِى اللّهِ لَوْمَةُ لائِم ➖ در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن، و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد 💬 امام علی (ع) 🔖 نهج البلاغه، نامه ۳۱ ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
🔺وزارت اطلاعات دو نفر عامل تروریستی رو دستگیر کرده که علاوه بر خرابکاریهایی که قرار بوده انجام بدن پروژه‌ی کشته‌سازی در سالگرد اغتشاشات هم داشتن و میخواستن برادر معتادشونو بکشن و به نیروهای امنیتی نسبت بدن! ▪️پ‌ن: اینا به برادر خودشونم رحم ندارن جون مردم براشون مهمه؟؟!! ✍ آرزو جلیل‌زاده ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
؛﷽ من نفهمیدم الان نخبه هامون براندازن یا براندازا نخبه ولی هرچی که هست این توییت فقط میتونه متعلق به یه برانداز نخبه باشه ولاغیر فقط کاش اشاره میکرد دقیقا این اتفاق تاریخی کی واقع میشه، چون من نمیخوام وقتی اربعین تو ماه رمضون می‌افته برم پیاده روی 😉 ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر تا الان تصمیم به سفر اربعین نگرفتید، دل را بزنید به دریای خروشان حسینیان و عزم سفر کنید. این سفر عادی نیست... اگر همچنان تردید دارید به سخنان امیلی گرت ویل، مستندساز انگلیسی گوش کنید و یا علی را بگویید. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
🌹خاطره ای از رییس جمهور مکتبی شهید رجایی 🔹وقتی که نخست وزیر بود صبح روزی جهت دیدار و رساندن پیامی وارد همان خانه‌ی تاریخی(کلنگی ) وی شدم. از مشاهده‌ی صحنه‌ای قلبم به درد آمد. هوا کمی گرم بود. او خیلی ساده با یک زیر پیراهن که چند جای آن سوراخ بود و در گوشه‌ی حیاط خانه‌اش نشسته بود و داشت با دو سه دانه خرما و یک لیوان شیر صبحانه می‌خورد! بعد از سلام و احوالپرسی و تعارف به صبحانه گفتم: «ای عزیز! این چه وضعی است که شما دارید چرا به خود نمی‌رسید و این قدر زندگی را به خود سخت گرفته‌اید از شما توقع نداریم مانند نخست وزیران دوره ستم شاهی باشید لااقل یک زیر پیراهن درست و حسابی به تن کنید! مثل این که شما نخست وزیرید!» آهی کشید و نکته‌ای گفت که سوز دل و نفوذ کلام از دل بر آمده‌اش همواره در خاطرم جاودان مانده است. او گفت : جانم! از این حالم نگران نباش! نگران آن روزم باش که میز و مسئولیت مرا بگیرد و من گذشته خویش را فراموش کنم. خدا نکند روزی بر من بیاید که یادم برود چه وظیفه سنگینی در قبال خدا و خلق دارم. از شما می‌خواهم در حق من دعا کنید. 🔹من تحت تاثیر این سخن از دل بر آمده‌اش بی اختیار از جایم برخاستم و پیشانی‌اش را بوسه دادم. 🌹نثار روح مطهر رئیس جمهور مکتبی شهید "محمدعلی رجایی" صلوات ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
نگویید ! کسی که ‎قلب و روحش رفته جامانده نیست. جامانده کسی است که عشق و شور و طلب زیارت ‎اربعین به ذهنش هم نمی‌رسد و علاقه‌ای ندارد. اگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست، خیری بوده و ثواب نیت را برده‌اید. شاکر باشید و نگویید جامانده ایم. _آیت الله جوادی آملی ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
🌹روایت شهید غواصی که سرش را زیر آب کرد تا عملیات لو نرود 🔸در خاطرات «محمدباقر برزگر» یکی از نیرو‌های غواص باقی مانده از گروهان یک گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا آمده است:یکی از غواصان که جلوتر از من حرکت می‌کرد، شهید «حسن پام» بود. حدوداً ساعت ۱۱ شب، تیر دشمن به سمت چپ او اصابت کرده بود. خون زیادی از زخم‌هایش می‌رفت. من صدای یاحسین (ع) و یا زهرا (س) او را می‌شنیدم. او از طرفی بخاطر دردی که می‌کشید، حضرت زهرا (س) را صدا می‌زد؛ از طرفی هم نگران لو رفتن عملیات بود. البته آن زمان که ما در اروندرود بودیم، نمی‌دانستیم عملیات لو رفته است. آتش ریختن دشمن روی اروندرود هم برایمان دور از انتظار نبود. شدت جراحت و خونریزی شهید پام، طوری بود که نمی‌توانست از اروند زنده بیرون بیاید. او در آن موقعیت برای اینکه عملیات لو نرود، سرش را زیر آب کرد. بعد از چند لحظه دیدم که پیکرش روی آب آمد. در آن شرایط تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بود که پیکر را به جایی منتقل کنم تا بعد از عملیات او را به عقب بازگردانم. به همین خاطر او را به نزدیکی سیم‌خاردار‌های خورشیدی بردم و لباسش را به سیم‌خاردار‌ها بستم. شب سوم دی ماه غواصان زیادی از گروهان یک شهید شدند و پیکرشان در آب ماند که یکی از این شهدا «وحید کاوه» بود. 🌷شادی روحش صلوات.... ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 صحنه ای تماشایی و دیده نشده از لحظات مجروحیت و شهادت عاشقان و یاوران مهدی در دوران دفاع مقدس.... . ▪️نگاه کنید !!! ▪️اینکه اینجا افتاده ▪️عشق یک مادر بود ▪️همدم و همراه یک زن بود ▪️تکیه گاه یک دختر بود ▪️عصای پیری یک پدر بود 🌹همه ی اینها را گذاشت و گذشت همچون مولای مظلومش علی(ع).... . 🔰 اعتقادی به انتشار این تصاویر دلخراش در فضای مجازی نداشتم ولی تا با کی ؟پس کی باید این همه مظلومیت بچه های حضرت روح الله دیده شود !!! . ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
بچه ها علاقه خاصی به علی داشتند و او به «علی شفاعت» معروف بود. چون دوستانش به یقین میدانستند او شهید خواهد شد. علی امام جماعت بود. پس از نماز با چشمانی پر از اشک رو به بچه ها گفت: بچه ها از فردا من امام جماعت شما نیستم. بچه ها گفتند: چرا؟ گفت: صبر کنید میفهمید. دعای کمیل را علی و مجتبی خواندند. روز بعد به سوی میدان مین در اطراف سنگر رفتند. ساعت ۷ الی ۸ بود که صدای مهیب بلند شد علی و مجتبی را غرق در خون دیدیم. از چهره اش نور میبارید. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حال خوب پاکبان‌های تهرانی در کربلا... قبل از شروع شیفت کاری روضه می‌خونن یکی‌شون میگفت"بصورت داوطلبانه و با مرخصی بدون حقوق اومدم زیر پای زائرای اباعبدالله رو تمیز کنم" خودش شاید هشتش گروی نهش باشه ولی جانانه پای کار امام حسینه! مصداق بارز"ما بی حسین معنی دیگر نمیدهیم" 💬 احمد جانجان ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
زاویه عکاس هنگام عکس گرفتن , ضریح علیه السلام همانند کشتی و زائرین مانند غرق شدگان در دریا که بدنبال نجات هستند. ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پلاک | لحظاتی از گفتگوی رهبر انقلاب با خانواده شهید وحید زمانی‌نیا، محافظ حاج قاسم 🔹 حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید زمانی‌نیا در آبانماه ۱۴۰۱ ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
🔴زمان رفت و برگشت برای زیارت امام حسین(علیه‌السلام) جزو عمر حساب نمی‌شود 🔹رهبر انقلاب: اگر خدای متعال مثلاً فرض کنید که ده هزار روز به شما داده باشد، این چند روزی که در حال رفت و آمد به سمت قبر این بزرگوار هستید، جزو اینها حساب نمیشود؛ این اضافه‌ی بر آن تعداد روزهایی است گاه خدای متعال مقدّر کرده که عمر شما باشد؛ این جزو آنها نیست، از عمرتان حساب نمیشود؛ این اضافه است، سرریز عمر است. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
1_1136187159.mp3
5.71M
✔️چه شد که سید کریم کفاش بعد از یک سال امام زمان علیه السلام را دید؟؟ 💔چند سلام سوزناک به سر مقدس امام حسین (علیه السلام) ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
👇👇👇 روحانی مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در زندان رجایی شهر  خاطره جالبی دارد: 🔸حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود. 🔸حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند. 🔸پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم." 🔸به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم." 🔸وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند. به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید. 🔸 شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. *من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (علیه السلام )، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم 🔸 حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم پسر کوچک مقتول  منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل درنمی‌افتم  من قصاص نمی‌کنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. 🔸 وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. *خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(علیه السلام ) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱