eitaa logo
هر روز با شهدا
66.1هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
20 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 🍀او را شهید عطری می خوانند سنگ مزارش همیشه نمناک است وبوی عطر ترشح می‌کند این هیچ علتی جز لطف وفضل الهی ورابطه ی ماورائی او با خداواولیاء الهی نیست تنها علتش را خدا داند 🌹🌹 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ شهید 🌷 🌷@shahedan_aref
🌷شهید احمدعلی نیری🌷 او یکی ازشاگردان خاص آیت‌الله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند ۱۳۶۴ و در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود. آیت‌الله حق‌شناس شب روز خاکسپاری او در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلام‌الله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زنده‌ام به کسی حرفی نزنید… شهید 🌷@shahedan_aref
هدایت شده از قاصدک
دیده ها حیران به داغ صادق است چشم ها گریان به داغ صادق است مهدی زهرا که خود صاحب عزاست در بقیع میهمان به داغ صادق است 🏴به لطف و عنایت خداوند متعال در سالروز شهادت امام صادق علیه السلام به سوگ می نشینیم و به یاد آن امام که مکتب اسلام وام دار تلاش های بی دریغشان است اقامه عزا خواهیم داشت .🏴 ⌚️زمان:دوشنبه 25 اردیبهشت ماه ساعت 20 مکان: رباط کریم،فرهنگیان، خیابان دادگستری، کوچه پیام ،مدرسه علمیه امام خمینی (ره) 💠پذیرای نذورات شما بزرگواران و مشارکت در اطعام و برپایی مجلس اهل بیت علیهم السلام هستیم. 🔰مشارکت و پرداخت نذورات 👇👇 شماره کارت 💳
5022291321737809
هیئت محبان ولایت (روی شماره کارت بزنید کپی می‌شود) ❇️همراهی شما باعث افتخار ماست👇 https://eitaa.com/joinchat/3273195800C8511edfe5f
🌸 از شهـید بابایی پرسیدند : عباس جان چه خبر ؟ چہ کار می‌کنی؟ گفت : به نگهـبانی دل مشغولیم که غیر از خدا کسی وارد نشود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهید 🌷@shahedan_aref
📕 معرفی کتاب 🔴 خاتون و قوماندان 🔻 روایتی عاشقانه و سراسر احساس از همسر شهید توسلی (ابوحامد) 🔹 شهید علیرضا توسلی فرمانده و بنیانگذار لشکر فاطمیون است و همه او را در میدان جنگ به نام ابوحامد می‌شناختند؛ مردی که با شروع جنگ تحمیلی،به کردستان رفت و زمانی دیگر برای نجات مردم بی‌گناه افغانستان برابر ارتش شوروی ایستاد و سرانجام در شهر درعا‌ی سوریه، در نبرد با جبهه النصره شهید شد. شهید مدافع حرم 🌷@shahedan_aref
حی علی الصلاه وصیت شهید علی عابدینی منتظر ظهور آقا نماز اول وقت میخواند به سوی نماز می شتابد دوست داریم شهید شویم؟ با نماز قضا کسی شهید نمی شود. با نماز دیر وقت کسی به درجه شهادت نمی رسد. التماس دعا شهید 🌷@shahedan_aref
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سوم : روزی حلال ✔️ راوی : خواهر شهید 🔸پيامبراعظم ميفرمايد: «فرزندانتان را در خوب شدنشان ياري كنيد، زيرا هر كه بخواهد ميتواند نافرماني را از فرزند خود بيرون كند. » بر اين اساس پدرمان در تربيت صحيح و ديگر بچه ها اصلاً كوتاهي نكرد. البته پدرمان بسيار انسان با تقوائي بود. اهل و هيئت بود و به رزق حلال بسيار اهميت ميداد. او خوب ميدانست پيامبر ميفرمايد: «عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن به دست آوردن روزي حلال است » . 🔸براي همين وقتي عده هاي از اراذل و اوباش در محله اميريه(شاپور)آن زمان، اذيتش كردند و نميگذاشتند كاسبي حلالي داشته باشد، مغاز هاي كه از ارث پدري به دست آورده بود را فروخت و به كارخانه قند رفت. آنجا مشغول كارگري شد. صبح تا شب مقابل كوره ميايستاد. تازه آن موقع توانست خانه اي كوچك بخرد. بارها گفته بود: اگر پدرم بچه هاي خوبي تربيت كرد. به خاطر سختيهائي بود كه براي رزق حلال ميكشيد. 🔸هر زمان هم از دوران كودكي خودش ياد ميكرد ميگفت: پدرم با من حفظ را كار ميكرد. هميشه مرا با خودش به مسجد ميبرد. بيشتر وقتها به مسجد آيت الله نوري پائين چهارراه سرچشمه ميرفتيم. آنجا هيئت حضرت علي اصغر بر پا بود. پدرم افتخار خادمي آن هيئت را داشت. 🔸يادم هست كه در همان سالهای پاياني دبستان، كاري كرد كه پدر عصباني شد و گفت: ابراهيم برو بيرون، تا شب هم برنگرد. تا شب به خانه نيامد. همه خانواده ناراحت بودند كه براي ناهار چه كرده. اما روي حرف پدر حرفي نمي زدند. 🔸شب بود كه برگشت. با ادب به همه سلام كرد. بلافاصله سؤال كردم: ناهار چيكار كردي داداش؟! پدر در حالي كه هنوز ناراحت نشان مي داد اما منتظر جواب بود. خيلي آهسته گفت: تو كوچه راه مي رفتم، ديدم يه پيرزن كلي وسائل خريده، نمي دونه چيكار كنه و چطوري بره خونه. من هم رفتم كمك كردم. 🔸وسايلش را تا منزلش بردم. پيرزن هم كلي تشكر كرد و سكه پنج ريالي به من داد. نمي خواستم قبول كنم ولي خيلي اصرار كرد. من هم مطمئن بودم اين پول حلاله، چون براش زحمت كشيده بودم. ظهر با همان پول نان خريدم و خوردم. پدر وقتي ماجرا را شنيد لبخندي از رضايت بر لبانش نقش بست. خوشحال بود كه پسرش درس پدر را خوب فرا گرفته و به روزي حلال اهميت ميدهد. 🔸دوستي پدر با از رابطه پدر و پسر فراتر بود. محبتي عجيب بين آن دو برقرار بود كه ثمره آن در رشد شخصيتي اين پسر مشخص بود. اما اين رابطه دوستانه زياد طولاني نشد! نوجوان بود كه طعم خوش حمايت هاي پدر را از دست داد. در يك غروب غم انگيز سايه سنگين يتيمي را بر سرش احساس كرد. از آن پس مانند مردان بزرگ به زندگي ادامه داد. آن سال ها بيشتر دوستان و آشنايان به او توصيه مي كردند به سراغ برود. او هم قبول كرد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید 🌷@shahedan_aref
🌷 🌷 ....! 🌷شهید قلیزاده یکی از شهدایی بود که در عملیات کربلای یک، افتخار همرزمی با ایشان را داشتم. در شب دوم عملیات بود وقتی رفتم برای شکار تانک، در همه یک احساس ترسی بود ولی شهید اصلاً ترس را احساس نمی‌کرد. وقتی من به او گفتم باید بروی تانک‌ها را منفجر کنی با شجاعت رفت جلو آن‌ها را منفجر کرد. شب سوم عملیات شد یک جایی پدافند کرده بودیم و.... 🌷و من داشتم به نیروها سر می‌زدم ببینم چیزی کم ندارند، رسیدم به شهید قلیزاده؛ داشتیم صحبت می‌کردیم یک‌دفعه گلوله بر سر شهید اصابت کرد و گفت: من گلوله خوردم. کلاهش را برداشت داد دست من وقتی کلاهش را دیدم جای گلوله روی کلاهش بود بعد به او گفتم برگرد گفت: نه، تا آخرین نفس می‌مانم شاید بچه‌ها به من نیاز پیدا کنند. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید معزز 🌷@shahedan_aref
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت سیزدهم با احمد آقا و چندنفر از بچه های مسجد راهی بهشت زهرا(س) شدیم. همیشه برنامه ما به این صورت بود که سریع از بهشت زهرا(س) برمی گشتیم تا به نماز جماعت مسجد امین الدوله برسیم. اما آن روز دیر راه افتادیم. گفتیم: نماز را در بهشت زهرا.س. می خوانیم. به ابتدای جاده رسیدیم. ترافیک شدیدی ایجاد شده بود. ماشین در راه بندان متوقف شد. احمد نگاهی به ساعتش کرد بعد درباره نماز اول وقت صحبت کرد اما کسی تحویل نگرفت! احمد از ماشین پیاده شد! بعد هم از همه معذرت خواهی کرد! گفتیم: احمدآقا کجا میری؟ جواب داد: این راه بندان حالا حالا ها باز نمی شه، ما هم به نماز اول وقت نمی رسیم. من با اجازه می رم اون سمت جاده، یک مسجد هست که نمازم رو می خوانم و برمی گردم مسجد! باز هم عذرخواهی کرد و رفت.. او هرجا بود نمازش را اول وقت و باحضور قلب اقامه می کرد. درجاده و خیابان و‌‌‌...فرقی برایش نمی کرد. همه جا ملک خدا بود و او هم بنده‌ی خدا ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید 🌷@shahedan_aref
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تشییع پیکر شهید مدافع امنیت محمدرضا اسداللهی در بیرجند 🔹سرهنگ شهید محمدرضا اسداللهی فرمانده پاسگاه انتظامی بندر چارک سحرگاه ۲۱ اردیبهشت در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به درجه رفیع شهادت رسید. شهید 🌷@shahedan_aref
•﷽• السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مرضی بالاتر از این؟! چرا درمانی برایش جست‌وجو نمی‌کنیم؟ روحمان از بین رفته ، سرگرم بازیچه دنیاییم ، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مرده‌ام ، تو مرا دوباره حیات ببخش. خوابم ، تو بیدارم کن خدایا! به‌ حرمت پای خسته‌ی رقیه(س) ، به‌ حرمت نگاه خسته‌ی زینب(س) ، به‌ حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) ؛ به ما حرکت بده..... شهبد 🌷@shahedan_aref