eitaa logo
هر روز با شهدا
56.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ....! 🌷شهید قلیزاده یکی از شهدایی بود که در عملیات کربلای یک، افتخار همرزمی با ایشان را داشتم. در شب دوم عملیات بود وقتی رفتم برای شکار تانک، در همه یک احساس ترسی بود ولی شهید اصلاً ترس را احساس نمی‌کرد. وقتی من به او گفتم باید بروی تانک‌ها را منفجر کنی با شجاعت رفت جلو آن‌ها را منفجر کرد. شب سوم عملیات شد یک جایی پدافند کرده بودیم و.... 🌷و من داشتم به نیروها سر می‌زدم ببینم چیزی کم ندارند، رسیدم به شهید قلیزاده؛ داشتیم صحبت می‌کردیم یک‌دفعه گلوله بر سر شهید اصابت کرد و گفت: من گلوله خوردم. کلاهش را برداشت داد دست من وقتی کلاهش را دیدم جای گلوله روی کلاهش بود بعد به او گفتم برگرد گفت: نه، تا آخرین نفس می‌مانم شاید بچه‌ها به من نیاز پیدا کنند. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید معزز 🌷@shahedan_aref
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت سیزدهم با احمد آقا و چندنفر از بچه های مسجد راهی بهشت زهرا(س) شدیم. همیشه برنامه ما به این صورت بود که سریع از بهشت زهرا(س) برمی گشتیم تا به نماز جماعت مسجد امین الدوله برسیم. اما آن روز دیر راه افتادیم. گفتیم: نماز را در بهشت زهرا.س. می خوانیم. به ابتدای جاده رسیدیم. ترافیک شدیدی ایجاد شده بود. ماشین در راه بندان متوقف شد. احمد نگاهی به ساعتش کرد بعد درباره نماز اول وقت صحبت کرد اما کسی تحویل نگرفت! احمد از ماشین پیاده شد! بعد هم از همه معذرت خواهی کرد! گفتیم: احمدآقا کجا میری؟ جواب داد: این راه بندان حالا حالا ها باز نمی شه، ما هم به نماز اول وقت نمی رسیم. من با اجازه می رم اون سمت جاده، یک مسجد هست که نمازم رو می خوانم و برمی گردم مسجد! باز هم عذرخواهی کرد و رفت.. او هرجا بود نمازش را اول وقت و باحضور قلب اقامه می کرد. درجاده و خیابان و‌‌‌...فرقی برایش نمی کرد. همه جا ملک خدا بود و او هم بنده‌ی خدا ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید 🌷@shahedan_aref
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تشییع پیکر شهید مدافع امنیت محمدرضا اسداللهی در بیرجند 🔹سرهنگ شهید محمدرضا اسداللهی فرمانده پاسگاه انتظامی بندر چارک سحرگاه ۲۱ اردیبهشت در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به درجه رفیع شهادت رسید. شهید 🌷@shahedan_aref
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
•﷽• السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مرضی بالاتر از این؟! چرا درمانی برایش جست‌وجو نمی‌کنیم؟ روحمان از بین رفته ، سرگرم بازیچه دنیاییم ، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مرده‌ام ، تو مرا دوباره حیات ببخش. خوابم ، تو بیدارم کن خدایا! به‌ حرمت پای خسته‌ی رقیه(س) ، به‌ حرمت نگاه خسته‌ی زینب(س) ، به‌ حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) ؛ به ما حرکت بده..... شهبد 🌷@shahedan_aref
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
📸تصاویری از تشییع پیکر شهید " محمدرضا اسداللهی" 🔹پیکر سرهنگ شهید «محمدرضا اسداللهی» فرمانده پاسگاه انتظامی بندر چارک پیش از ظهر یکشنبه ( ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ ) در بیرجند تشییع و در زادگاهش روستای کوچ القار به خاک سپرده شد. شهید اسداللهی سحرگاه ۲۱ اردیبهشت در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به درجه رفیع شهادت رسید. 🌍اطلاع از آخرین تحولات ایران؛ اخبار حوزه بین الملل و تخصصی ایثار و شهادت https://eitaa.com/joinchat/569114627Cce1f4274f2 🌷@shahedan_aref
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
📚 "بیست و هفت روز و یک لبخند"، روایتی است از زندگی شهید مدافع حرم، به قلم سرکار خانم فاطمه رهبر از زبان خانواده و دوستان و هم ‌رزمان شهید. شهید نوری هریس دانشجوی بسیجی که داوطلبانه به صفوف رزمندگان مدافع حرم در سوریه ملحق شد و در عملیات آزادسازی منطقه بوکمال در سن 25 سالگی، دعوت حق را لبیک گفت و به شهادت رسید. ـــــــــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــــــ نویسنده: فاطمه رهبر شهید مدافع حرم 🌷@shahedan_aref
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید؛ 🔰چشمانی که نامحرم ندید... 🌹 شهید مدافع حرم عباس دانشگر 🌹شادی روحش صلوات... ‎‎‌‌‎ شهید مدافع حرم 🌷@shahedan_aref
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 🍀فرزندان خود را نیزهمانگونه تربیت کنیدکه سربازانی با ایمان عاشق شهادت وعلمدارانی صالح و وارث حضرت ابولفضل علیه‌السلام برای اسلام بار بیایند🌸🌸🌸 ... ✋💔 به نیابت از شهید 🌷 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ❣صبحتون شهدایی❣ 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
📸 شناساییِ پیکر شهیدِ ۱۸ ساله پس از ۴۰ سال 🔹پیکر شهید «رجب حسین‌زاده» که ۱۷ شهریور سال ۱۳۶۲ وقتی ۱۸ سال داشت در عملیات والفجر۳ در منطقۀ مهران به شهادت رسید، پس از ۴۰ سال از طریق آزمایش DNA شناسایی و به بیرجند منتقل شد. 🔹مدیرکل بنیاد شهید خراسان‌جنوبی: فردا همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) پیکر شهید در گلزار شهدای این شهر آرام می‌گیرد. شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
آیت الله العظمی جوادی آملی: «شهدا کسانی هستند، که در راه دین شهید شدند و جان خود را فدای اسلام و ولایت کردند و اين بزرگواران چون در راه دين شهيد شدند زنده وارد برزخ مي‌شوند ،خواب نيستند، مُرده نيستند، مُرده ملكوتی نيستند بلکه زنده ملكوتی اند و كاملاً باخبرند چه كسی راهی راهشان است و چه كسی راهشان را ادامه نداد.  در مقام و منزلت شهدا همین اندازه بس که از خدای متعال می خواهند کسانی که در دنیا در مسیر و ادامه راه آنها در حال حرکت اند،کمک کنند تا به شهدا برسند، ﴿يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ﴾» ۱۳۹۴/١٢/١٨ 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 شهیدی که برای آب نامه می‌نوشت … شهید یوسف قربانی شهیدی که شش ماهگی پدرش فوت کرد،شش سالگی مادرش ،هشت سالگی مادربزرگش، ده سالگی تنها برادرش در سن بیست سالگی غریب و تنها در عملیات کربلای ۵ شهید شد تا قیامت گریه کنید شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت چهاردهم راوی : استاد محمد شاهی همه اهل محل احترام خانواده آنها را داشتند.حمید رضا برادر بزرگ تر احمد آقا ،سال اول جنگ به شهادت رسید.همان سال بود که ایشان وارد بسیج شد. طی مدتی که ایشان در بسیج مسجد فعالیت داشت همه نوجوان های محل جذب اخلاق و رفتار ایشان شدند.هر زمان احمد آقا به مسجد می آمد جمعی نوجوان به دنبال او بودند. مدتی بعد ایشان به عنوان مسئول پذیرش پایگاه بسیج مسجد امین الدوله انتخاب شد.مسجدی که پر از طلبه های فاضل و انسان های وارسته بود. بعد از مدتی مسئولیت کارهای فرهنگی مسجد نیز بر عهده ایشان قرار گرفت. کنار فعالیت در آنجا در مسجد امام حسن نیز کار فرهنگی انجام میداد... اما نکته قابل توجه برای من این بود که.... ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢شهدا رفاقت تا قیامت 🔹بهروز هراتی تاجی شهادت 1399/02/24 عملیات پایش مرزی شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت چهارم : ورزش باستانی ( ۱ ) ✔️ راوی : جمعی از دوستان شهید 🔸اوايل دوران دبيرستان بود كه با ورزش باستاني آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن ميرفت. 🔸حاج حسن توكل معروف به حاج حسن نجار، عارفي وارسته بود. او زورخانه اي نزديك دبيرستان ابوريحان داشت. هم يكي از ورزشكاران اين محيط ورزشي و معنوي شد. حاج حسن، را با يك يا چند آيه شروع ميكرد. سپس حديثي ميگفت و ترجمه ميكرد. بيشتر شبها، را میفرستاد وسط گود، او هم در يك دور ، معمولاً يك سوره ، دعاي توسل و يا اشعاري در مورد اهل بيت میخواند و به اين ترتيب به مرشد هم كمك ميكرد. 🔸از جمله كارهاي مهم در اين مجموعه اين بود كه؛ هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب ميرسيد، بچه ها را قطع ميكردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن جماعت ميخواندند.به اين ترتيب حاج حسن در آن اوضاع قبل از ، درس ايمان و اخلاق را در كنار به جوانها مي آموخت. 🔸فراموش نميكنم، يكبار بچه ها پس از در حال پوشيدن لباس و مشغول خداحافظي بودند. يكباره مردي سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را نيز در بغل داشت. 🔸با رنگي پريده و با صدائي لرزان گفت: حاج حسن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نَفَس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد. بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توي گود. 🔸خودش هم آمد وسط گود. آن شب در يك دور ، دعاي توسل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوزدل براي آن كودك دعا كرد. آن مرد هم با بچه اش در گوش هاي نشسته بود و گريه ميكرد. 🔸دو هفته بعد حاج حسن بعد از گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد! با تعجب پرسيدم: كجا !؟ گفت: بنده خدائي كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده. بعد ادامه داد: الحمدلله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده. براي همين ناهار دعوت كرده. 🔸برگشتم و را نگاه کردم. مثل کسي که چيزي نشنيده، آماده رفتن ميشد. اما من شک نداشتم، دعاي توسل اي که با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرده. ٭٭٭ 🔸بارها ميديدم ، با بچه هائي که نه ظاهر داشتند و نه به دنبال مسائل ديني بودند رفيق ميشد. آنها را جذب ميکرد و به مرور به مسجد و هيئت ميكشاند. 🔸يکي از آ نها خيلي از بقيه بدتر بود. هميشه از خوردن مشروب و کارهاي خلافش ميگفت! اصلاً چيزي از دينم نميدانست. نه نماز و نه روزه، به هيچ چيز هم اهميت نميداد. حتي ميگفت: تا حالا هيچ جلسه مذهبي يا هيئت نرفته ام. به گفتم: آقا ابرام اينها کي هستند دنبال خودت ميياري!؟ با تعجب پرسيد: چطور، چي شده؟! گفتم: ديشب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت ميکرد. از مظلوميت امام حسين وکارهاي يزيد ميگفت. 🔸اين پسرهم خيره خيره و با عصبانيت گوش ميکرد. وقتي چراغها خاموش شد. به جاي اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهاي ناجور به يزيد ميداد!! داشتب با تعجب گوش ميکرد. يكدفعه زد زير خنده. گفت: عيبي نداره، اين پسر تا حالا هيئت نرفته و گريه نکرده. مطمئن باش با امام حسين که رفيق بشه تغيير ميكنه. ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم. 🔸دوستي با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت.او يکي ازبچه هاي خوب ورزشکار شد. چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد. بعدگفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم. از خدا خيلي ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... . 🔸ما هم با تعجب نگاهش ميکرديم. با بچه ها آمديم بيرون، توي راه به کارهاي ابراهيم دقت ميکردم.چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش ميکرد، بعد هم آ نها را به و هيئت ميکشاند و به قول خودش مي انداخت تو دامن امام حسين . 🔸ياد حديث به افتادم كه فرمودند: «يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن ميتابد بالاتر است.» 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که نماز اول وقت را با قهرمانی و مدال طلای مسابقات کشتی عوض نکرد! 🌺 عباس حاجی زاده در سن ۳۱ سالگی در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی جنوب (جزیره مجنون) بر اثر اصابت گلوله دشمن به وصال معبود رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.🥀 شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
⭕️شهید عبدالحسین ایزدی فرزند فضل الله.1 مرداد 61 در 21 سالگی طی عملیات رمضان در پاسگاه زید به شهادت رسید.کلام شهید:ای امام، ما فرزندان تو تا آخرین قطره قطره خونمان خواهیم جنگید و اجازه نخواهیم داد که حکومت اسلامی کوچکترین ضربه‌ای ببیند که این عهد و پیمانی است که از اول جنگ با خدای خود بسته‌ایم شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
🚨 🌷با تلاش گروه‌های تفحص شهدا، پیکر مطهر شهید "احمد ظفری" پس از سال‌ها دوری از وطن، کشف و شناسایی شد. 🕊شهید والامقام احمد ظفری در تاریخ ۱۳۳۹/۰۱/۱۲ متولد، از همدان به جبهه اعزام گردید و در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۲۰ در سن ۲۳ سالگی، در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه برجای ماند. 💠با تلاش گروه‌های تفحص شهدا، پیکر مطهر شهید ظفری پس از حدود ۴۰ سال کشف و از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی گردید. 💠 جمعی از مسئولین با حضور در منزل شهید ظفری، خانواده این شهید را از چشم‌انتظاری در آوردند. 💐نثار ارواح طیبه شهدا صلوات... 🌍اطلاع از آخرین تحولات ایران؛ اخبار حوزه بین الملل و تخصصی ایثار و شهادت https://eitaa.com/joinchat/569114627Cce1f4274f2 شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
🌷شهید عبدالحمید حسینی 🔸در ۱۸ آذر ۶۰ وقتی پس از عملیات حصر آبادان به مرخصی آمد به اتفاق او و مادرم سر مزار یکی از دوستانش به نام شهید فرهاد شاهچراغی دارالرحمه شیراز رفتیم. در آنجا متوجه شدم با تکه چوبی، جمله ای را روی زمین می نویسد. نگاه کردم دیدم نوشته است: «پاسدار فدایی امام زمان شهید عبدالحمید حسینی» خیلی صمیمانه و خواهرانه به او گفتم : داری جا رزرو می کنی؟ اول ثابت کن شهید میشوی بعد... لبخندی زد و چیزی نگفت... برادرم مرتب به جبهه می‌رفت تا اینکه آخرین بار در فروردین سال ۶۱ به منطقه رفت و در ۱۳ اردیبهشت در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید. هنگام دفن ایشان پدر شهید علی خضری به خاطر دوستی و رابطه ‌ی صمیمی این دو شهید اصرار کرد تا قبری بالای سر علی، برای عبدالحمید آماده کنند. ولی قبر به آب رسید! قبر دیگری آماده کردند آن هم به آب رسید تا اینکه بالاخره همان جایی که خود شهید ۵ ماه قبل معین کرده بود قبری آماده شد و در همان‌جا به خاک سپرده شد. شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
🌷در روز ۱۲ مهر 1355 فرزندی درکوی دباغیان خیابان پل عراق رشت، از پدری به نام اصغر کارمند کارخانه توشیبا و مادری به نام طاهره جوینده رودسری خانه‌دار پا به عرصه حیات نهاد. پدرش بعد از مدتی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و به لباس روحانیت ملبس شد و او را نام حجت الاسلام والمسلمین اصغر علیزاده رودسری که صاحب تالیفات نیز بود می شناسندامیررضا دومین فرزند این خانواده بود و از همان طفولیت تا آخرین لحظاتی که شهید شد و پیکر ندیده‌اش را در گلزار شهدای رودسر به ‌خاک سپردند دارای لبخندی زیبا ، متواضع و صمیمی بود که هیچ‌گاه این خصوصیات از ذهن  دوست‌دارانش محو نخواهد شد. شهید 🌷@shahedan_aref
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲