خاطره شیرین عروس شهید شاه آبادی از اقامه آخرین نماز جماعت
نزدیکی های ظهر بود و وقت نماز که هردو برای نماز آماده شدیم و من با اجازه از ایشان، نمازم را اقتدا کردم و هنوز هم یادآوری آن آخرین دیدار و آخرین نمازی که با هم خواندیم برایم بسیار لذتبخش و شیرین است و این، احساس مرا دگرگون می کند.
هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرشان
🌷@shahedan_aref
🌷خوشا ان نمازی که تو مکبر ان باشی
عزیز دل 🕊سردار شهید
🌹علمدار لشکر امام حسین علیه السلام
حاج #حسین_خرازی
نماز اول وقت
سفارش شهدا
نماز عطر جان بخش مومن است
نماز حماسه ای الهی است
نماز کلاس خداشنا سی است
نماز بهترین راه خودکاوی است
التماس دعای ویژه
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ اگر در جستوجوی #امام_زمانﷻ هستی او را در میان سربازانش بجوی...
شهید#سیدمرتضیآوینی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
یه وقتایی که
سرگرم کانال های
مجازی هستی
یادت نره
یه روزایی بعضیا،
تو کانال های حقیقی جبهه
برای امروز تو
جنگیدن و شهید شدن
🌴 #شادی_روحشون_صلوات
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستندی کوتاه از شهید شاه ابادی
نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات 🌹
🌷@shahedan_aref
چگونگی شهادت
پس از نشست کوتاهی به طرف جزیره حرکت کردیم. به هنگام عبور از روی پلی که خودمان ساخته بودیم ، جریان و چگونگی ساخته شدن پل را برای وی توضیح دادیم و حجت الاسلام شاه آبادی هم خاطراتی از دوران مبارزات پیش از انقلاب و دستگیری خود و دیگر یاران انقلاب را بیان کرد. به هرحال به جزیره مجنون رسیدیم. پس از بازدیدی که از سنگرها و قرارگاهها داشتم و با توجه به نزدیک شدن به غروب، پیشنهاد کردم سریعتر برگردیم تا قبل از تاریک شدن هوا به جاده برسیم و راه را گم نکنیم. شروع به دویدن کردیم. بقیه دوستان جلوتر از ما بودند و ما دو نفر قدری عقبتر از بقیه مشغول دویدن بودیم. ناگهان با صدای انفجاری بسیار شدید همه ما به حالت درازکش روی زمین خوابیدیم.
پس از لحظاتی بلند شدیم که حرکت کنیم، اما حجت الاسلام شاه آبادی بلند نشد. فرزند وی که همراه ما بود، بلافاصله خود را به کنار پدر رساند و وی را صدا کرد، اما متاسفانه جوابی نشنید.
من و بقیه دوستان هم در کنار وی حاضر شدیم و در میان بهت و ناباوری شاهد به شهادت رسیدن حجت الاسلام شاه آبادی در اثر اصابت ترکش گلوله توپ بودیم. در آن لحظه به یاد ذکری افتادم که این شهید بزرگوار همیشه بر لب داشت، حتی در آخرین سجده نمازش هم بر زبان جاری کرد. وی زمزمه میکرد: «اللهم انی اسئلک ان تجعل وفاتی قتلاً فی سبیلک» خدایا! از تو میخواهم که مرگ من، کشته شدن در راه تو باشد...»
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید شاه آبادی درکلام رهبری:
آیت الله شاه آبادی مجاهدی شریف بود
شهید شاه آبادی به طور خلاصه یکی از افتخارات روحانیت مبارز بود، یک انسان پاکباز، با اخلاق، فداکار، کاری، نستوه و خستگی ناپذیر و خوش روحیه. من به خوش روحیگی این انسان، کم آدم دیدم.....
🌷@shahedan_aref
حجاب شما سنگری است آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید.
شهید #احمد_پناهی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣هر روز صد صلوات هدیه
❣به روح پاک و مطهر همه شهدا
❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
هدیه به روح پاک و مطهر صلوات🕊
خلبان شهید#علی_اکبر_شیرودی🌹
سالروز شهادتت مبارک❤️
🌷@shahedan_aref
🌹شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است.
شهید#علی_اکبر_شیرودی🕊🌹
🌹8 اردیبهشت سالروز شهادت /شادی روحش صلوات
🌷@shahedan_aref
🔰 بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با خانوادۀ حاجعبدالله والی:
🍃 مرحوم آقای حاجعبدالله والی یکی از آدمهایی است که قطعاً در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیکی یاد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالی کند.
🍃 من بااینکه ایشان را از نزدیک ندیده بودم و هیچ یادم نمیآید که با ایشان ملاقاتی داشته باشم، دورادور ایشان را میشناختم، میدانستم که در بشاگرد مشغول خدمات باارزشی هستند.
🍃 منطقه را هم من میشناختم، به قول خودشان، بِشگرد. ما ایرانشهر که بودیم، ..از بشاگرد گاهی پیش من میآمدند.
🍂 قبل از انقلاب مثلاینکه اینجا بهکل وجود خارجی نداشت، یعنی دستگاههای حکومتی اصلاً به آنجا اعتنایی نداشتند.
🍃 آنوقت بعد از انقلاب، یک مرد جوانِ مؤمنِ انقلابی، پا میشود میرود آنجا، همۀ دلبستگیهایش را، از شهر و خانه و زندگی، به مرکز مأموریت منتقل میکند و برادرهایش را هم میکِشاند، دنبال خودش میبرد. ۱۳۹۱/۳/۹
📚 برشی از کتاب تاخمینیشهر
📆 به مناسبت نوزدهمین سالگرد حاج عبدالله والی
حاج#عبدالله_والی🕊🌹
🌷@shahedan_aref