⚠️ فوقالعاده زیبا و مفهومی!
🔹آيت الله مجتهدي تهراني:
#وضو ميگيري، اما در همين حال اسراف ميکني
#نماز ميخواني اما با برادرت قطع رابطه ميکني
#روزه ميگيري اما غيبت هم ميکني
#صدقه ميدهي اما منت ميگذاري
بر پيامبر و آلش #صلوات میفرستی اما بدخلقي مي کني.
دست نگه دار بابا جان!
ثوابهايت را در کيسهٔ سوراخ نريز.....
چه تعبیرزیبایی...
@Yamahdi85adrekni
#اوج_بندگی
#سیره_شهدا
┄┅═══✼✼═══┅┄
همیشه با #وضو بود، میز کارش هم رو به #قبله بود، موقع مونتاژ میرفت وضو میگرفت و میآمد.
یکبار به شوخی گفتم آقا مرتضی! وسواسی شدی؟
گفت: نه! کارکردن برای #شهدا یک حریمی دارد. راجع به جنگ بایستی درست وارد شد. ماشهی دوربین را میخواهی بچکانی، قبلش یک سری #مقدمات دارد.
┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄
شهید سید مرتضی آوینی : #شهادت در رکاب #امام_خمینی زیباست اما #دفاع از #ولی_فقیه حاضر از آن زیباتر است؛ #خون_دادن برای امام خمینی زیباست، اما #خون_دل_خوردن برای#امام_خامنه ای از آن هم زیباتر است.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#عِنْدَرَبِّهِمْيُرْزَقُون
هدایت شده از 🌷حاجآقا رضا محمدی🌷
❤️ شهید سید مجتبی علمدار❤️
هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند،
بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلا، آخرشب می گفت:
"من می روم #وضو بگیرم. در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید."
نا خودآگاه ماهم ترغیب می شدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت می کردیم.
#شهیدانه
📙 کتاب: علمدار
❣همسفر با شهدا❣
@ham_safare_ba_shohada
چرا نمی توانم نماز شب بخوانم؟1_778863822.mp3
زمان:
حجم:
2.56M
امام رضا(علیه السلام) #نمازشب را نمازی با عظمت و مهم میدانستند و به یاران میفرمودند که:
خانههایی که در آن، نماز شب خوانده میشود، به آسمان و ساکنان آسمان، روشنی و نور میدهند؛ همانطور که ستارگان آسمان برای ساکنان زمین
نورافشانی میکنند.
ایشان، وقتی یک سوم آخر شب میرسید، از رختخوابشان بلند میشدند.
بعد، درحالیکه به گفتن ذکر مشغول بودند و ذکر استغفار، یعنی استغفرالله ربی و اتوب الیه میگفتند، #وضو میگرفتند، مسواک میزدند و به خواندن نماز شب مشغول میشدند.
📚 باز و بسته کردن شیر آب در بین وضو
💠 سؤال: اگر در بین کارهای #وضو (برای جلوگیری از اسراف)، شیر آب را ببندیم، اشکالی در #صحت_وضو ایجاد می کند؟
✅ جواب: باز و بسته نمودن شیر آب در بین وضو اشکال ندارد.
#احكام_وضو #رطوبت_خارج_از_وضو
🆔 @leader_ahkam
📚 مشاهده مانع پس از وضو یا غسل
💠 سوال: اگر بعد از #وضو و یا #غسل، مانعی در #اعضای_وضو و یا غسل دیده شود، چه وظیفه ای داریم؟
جواب: اگر ندانید مانع موقع غسل یا وضو وجود داشته يا بعد از وضو یا غسل ایجاد شده است، غسل و وضو و نماز صحيح است.
#احکام_طهارت #احکام_غسل #احکام_وضو
🆔 @leader_ahkam
📚 مشاهده مانع پس از وضو یا غسل
💠 سوال: اگر بعد از #وضو و یا #غسل، مانعی در #اعضای_وضو و یا غسل دیده شود، چه وظیفه ای داریم؟
جواب: اگر ندانید مانع موقع غسل یا وضو وجود داشته يا بعد از وضو یا غسل ایجاد شده است، غسل و وضو و نماز صحيح است.
#احکام_طهارت #احکام_غسل #احکام_وضو
🆔 @leader_ahkam
📚 وضو و غسل با وجود ناخن بلند
💠 سوال: آیا بلند بودن #ناخن مانع رسیدن آب به زیر ناخن و در نتیجه باعث باطل شدن #وضو می شود؟
✅ جواب: صرف بلند بودن ناخن، مانعی برای وضو محسوب نمی شود و موجب بطلان آن نیست؛ اما اگر زیر آن مقدار از ناخن که از حدّ معمول بلندتر است، مانعی باشد بايد برطرف شود.
#احکام_وضو #وضو_با_ناخن_بلند
🆔 @leader_ahkam
#حدیث_روز
#پیامبر_اکرم_ص
اگر توانستی شب و روز با #وضو باشی ، این کار را انجام بده ، زیرا اگر در حال #وضو از دنیا بروی #شهید خواهى بود.
📚بحارالانوار ، جلد ۷۷ ، صفحه ۳۰۵
#نماز_شهیدان
🕋 کمک از نماز 🕋
🌼 بی سیم، خبر محاصره شدن تعدادی از رزمندگان را داد، آن هم در منطقه ای صعب العبور.
فرماندهان و شهید بروجردی خیلی ناراحت و نگران بودند.
🔻 هیچ راه حلی برای رهایی نیروهای محاصره شده پیدا نمی کردند.
شهید بروجردی بلند شد #وضو گرفت و به نماز ایستاد. نمازی پر از حضور خدا؛
🌼 پس از نماز بر اثر خستگی خوابش برد. بعد از چند دقیقه، ناگهان از خواب پرید؛ سراسیمه به سوی نقشه عملیاتی دوید، مدتی به نقشه زل زد،
🔻 بعد با صدای بلند همه فرماندهان را به اتاق فرا خواند و طرحی را برای کمک به نیروهای در محاصره مطرح کرد؛ طرحی نو که همه را به تعجب وا داشت.
🌼 همه موافق این طرح بودند. با اجرای طرح، محاصره شکسته شد و رزمندگان آزاد شدند.
با خوشحالی به سمت شهید بروجردی رفتم و در مورد طرح، سؤال کردم؛
🔻 اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: هر وقت با مشکلی مواجه می شوم به نماز می ایستم و توسل به ائمه اطهار پیدا می کنم. این کار راه هایی را جلوی رویم باز می کند.
📚 زیر این حرف ها خط بکشید؛ ص ۷۰.
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #سی_ودوم
ایوب فقط گفت:
_ "چشمم روشن...."
و هدی را صدا زد:
_"برایت #می_خرم بابا ولی #دوتاشرط دارد.
#اول اینکه #نمازت قضا نشود و #دوم اینکه هیچ #نامحرمی دستت را نبیند"
از خانه رفت بیرون و با دو تا #نوار_کاست و شعر و آهنگ ترکی برگشت.
آنها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت
_"بفرما، حالا ببینم چقدر می خواهی برقصی"
دوتا #لاک و یک شیشه آستون هم گرفته بود.
دو سه روز صدای آهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی، توی خانه بلند بود.
چند روز بعد هم #خودش نوار ها را #جمع کرد و توی کمدش #قایم کرد.
برای هر نماز با #پنبه و #استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از #وضو دوباره #لاک می زد و صبر می کرد تا نماز بعدی.
وقتی هم که توی کوچه می رفت، ایوب منتظرش می ماند تا خوب لاک هایش را #پاک کند.
بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه #یادگاری ها...
توی خیابان، ایوب خانم ها را به هدی نشان می داد:
_"از کدام بیشتر خوشت می آید؟"
هدی به دختر های #چادری اشاره می کرد و ایوب محکم هدی را می بوسید
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند