eitaa logo
شهید اسماعیل کرمی
217 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
8.6هزار ویدیو
129 فایل
شکر خدا را که در پناه حسینیم گیتی از این خوبتر پناه ندارد شهید مدافع وطن و امنیت کشور تاریخ تولد : 1350/06/01 تاریخ شهادت : 97/11/24 نحوه شهادت : حمله تروریستی جاده خاش زاهدان سن شهادت : 47 سال جهت ارسال مطالب @karami_113
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5877278418017454415.mp3
6.35M
°•🌱 •° ماھ اومد شاه اومد گل پسر ثارالله اومد🥳🍃 🎼 🤍 🎤 🌸 🤲🌷 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 وقتهایی که خداوند حیا میکنه از حسابرسی بنده‌اش! ✦ویژه ولادت علیه السلام
🔴 توصیه ای‌‌ برای حل مشکلات مادی 🔵 از مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری بسیار دیده و شنیده شده که افراد برای امور مادی، مانند خرید خانه و ماشین و رزق و ازدواج، از وی راهنمایی میخواستند. آن بزرگوار میفرمود: 🟣 « سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد علیه السلام تقدیم کنید، حاجت شما را خواهند داد، گاه امر می‌کرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرّب می‌دانست» 📚 روح و ریحان صفحه ۹۳
🔴 راه نجات در آخرالزمان 🔵 امام جواد علیه السلام فرمودند: 🟢 (مهدی) را غيبتي است طولاني كه در آن زمان مخلصين انتظار ظهور او را دارند، اهل شك و شبهه منكر وجود حضرت مى شوند، بى دينان نام و ياد او را به استهزاء و مسخره مى گيرند، گروهى به دروغ براي ظهور وقت تعيين مى كنند، كسانى كه عجله كنند هلاك مى شوند، و اهل تسليم نجات پيدا مى كنند. 📚 كمال الدين ، ج‏ ۲ ،ص ۳۷۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام آمد 🌹🌹
زمان شاه داشتیم از خوشی و رفاه می‌مردیم🙄
خوابی که تعبیر شد در شب عملیات سوم اردیبهشت ۱۳۶۰ خواهرم را به بیمارستان برده بودیم باردار بود و کودکش می خواست در آن شب های عملیات متولد شود. در آن شلوغی مادرم با نگرانی از من سراغ وه جواد را گرفت به او گفتم: «چرا اینقدر خودت و نگران می کنی جواد سالم است و به خاطر مجروحیت قبلی به جبهه نمی رود» اما مادرم گویی حرف های مرا نمی شنید و دوباره با نگرانی گفت: «دیشب خواب جواد را دیدم با لباس بسیار مرتب و زیبا از آمبولانس که گِل مالی شده بود پیاده شد خواستم به سمتش بروم اما او رو به ه من گفت مادر دیگر سراغم را در دنیا نگیر.» از این خواب مادر من هم نگران شدم اما به مادرم گفتم: «از بس در فکر جواد هستی این خواب ها را می بینی» اما او ادامه داد: «جواد در عملیات شرکت کرده و شهید شده است». گفتم: «مادر اینقدر فکر خودت را مشغول نکن» و برای گرفتن نسخه دکتر خواهرم به طرف داروخانه حرکت کردم وقتی رسیدم دیدم آمبولانس ها مجروحین را می آورند من هم برای کمک شروع به تخلیه مجروحین کردم. یکدفعه قلبم تکان خورد وقتی قسمت انتهایی برانکارد را گرفتم کفش رزمنده ای را دیدم که شبیه کفش جواد بود به خودم گفتم: « دچار توهم شده ام» ولی وقتی برانکارد به بیرون آورده شد دیدم جوراب های مجروح به رنگ جوراب هایی بود که یک جفت آن را خودم داشتم و جفت دیگر که همان رنگ بود خودم برای برادرم خریده بودم . قلبم به شدت می تپید وقتی برانکارد به بیرون از آمبولانس آورده شد چشمانم سیاهی رفت احساس کردم کمرم راست نمی شود چهره مادرم جلوی چشمانم آمد آن مجروح به شهادت رسیده برادرم جواد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Your time is limited, so don’t waste it living someone else’s life. زمان شما محدود است، بنابراین زندگی خودتان را برای زندگی دیگران از دست ندهید. 🍂❄️🍂