« #هوالعزیز »
💠 #سلام_مولای_مهربانم♥️
🌼سلام بر تو که
صداقت صبح موعودی
🌼سلام بر تو که
اجابت قنوت منتظرانی
🌼سلام بر تو که
قائم آل محمدی
🌼و ما همهی عمر به
انتظارت ایستادهایم🌼
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
🌸•|کانال شهید اسماعیل کرمی|•🌸
🆔 @shaheed_esmaeil_karami
هدایت شده از جملات طلایی علماء وشهدا
🌹امیرالمؤمنین (ع):
پرهیز از نگاه حرام؛ برترین پرهیزگاری است.
🌹امام صادق علیهالسلام:
هرکس میخواهد از یاران حضرت مهدی(عج) باشد، علاوه بر ترک گناه، باید از شُبَهات هم دوری کند. یعنی مواظب باشد که هر چیزی که در آن شُبهه(احتمال) گناه است، مرتکب نشود.
📗غررالحکم ح۵۵۴۲
📗مکیال المکارم ج۲
⚡️أللَّھُـمَ عجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
هدایت شده از دوستداران استاد قرائتی
✅خطبهی عقد خوانده میشد اما داماد نبود!
✍لحظهی جاریشدن خطبهی عقدمان مقارن با اذان ظهر شده بود. عاقد، خواندن خطبهی عقد را آغاز کرده بود ولی داماد نبود! بعد از مدتی آمد. هر که پرسید کجا بودی، توضیح خاصی نداد. از غیبتش کمی ناراحت بودم. بهآرامی گفت: «میدانی که #نماز_اول_وقت برایم مهم است. نمیخواستم شروع مهمترین فراز زندگیام با نافرمانی خداوند باشد.» به مسجد رفته و نماز اول وقتش را خوانده بود.
👤 راوی: همسر شهید سعید حسینی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
هدایت شده از دوستداران استاد قرائتی
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی
🎬موضوع: رابطه زوجین در قرآن
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
هدایت شده از دوستداران استاد قرائتی
✨﷽✨
🌼حکایتهای پندآموز
✍پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره . مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد. پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟» زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.»
پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که به او می دهید انجام خواهم داد.» زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است. پسرک بیشتر اصرارکرد و پیشنهاد داد: «خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. دراین صورت امروز شما زیباترین چمن را در کل شهرخواهید داشت» مجددا زن پاسخش منفی بود. پسرک درحالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی راگذاشت.
مغازه دارکه به صحبت های اوگوش داده بود، گفت: «پسر از رفتارت خوشم آمد. به خاطراینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به توبدهم.» پسر جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.
💥کاش ما هم گهگاهی عملکرد خود را بسنجیم.
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e