eitaa logo
دارالقرآن علی بن ابیطالب علیه السلام مارلیک
535 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
40 فایل
کانال اختصاصی دارالقرآن علی بن ابیطالب تنها دارالقرآن مارلیک، اطلاع رسانی کلاس ها و مراسمات و اردوهای زیارتی و..... ارتباط با مدیر: @salaambarlabteshne
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️جمع آوری نذورات ماه محرم الحرام امورات فرهنگی(مجالس روضه و... ) طبخ غذا عاشقان حسینی(علیه السلام) ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را تسلیت و تعزیت عرض می کنیم 🏴🖤🖤🖤🖤🖤 محرم ماه دلدادگی و عاشقی یاران حقیقی حضرت ثارالله است! محرم ماه ایثار و از خودگذشتگی است! که هرآنچه داری به پای اهل بیت(علیهم السلام) فدا کنی.. 🔲مشارکت در این امر با واریز وجوهات به شماره کارت زیر: ۶۲۱۹۸۶۱۰۳۷۲۳۶۵۱۹ بنام زینب محرمی اقلام مورد نیاز: برنج گوشت خورشتی گوشت چرخ کرده لوبیا سبز لپه پیاز رب روغن در صورت تمایل اقلام هم پذیرفته میشود برای تحویل اقلام در شهریار با خانم ترابی هماهنگ کنید +989109004352 و در مارلیک هر روز ۱۰ تا ۴ دارالقرآن بازه اونجا تحویل بدید خیر کثیر روزی تون 🖤🖤🖤🖤 علیه السلام
دارالقرآن علی بن ابیطالب علیه السلام مارلیک
▪️جمع آوری نذورات ماه محرم الحرام امورات فرهنگی(مجالس روضه و... ) طبخ غذا عاشقان حسینی(علیه السلا
✅ثواب هزینه کردن در راه عزاداری سید الشهدا علیه السلام آگاه باشید، هرکس در راه عزا و زیارت حسین بن علی علیه السلام به مقدار درهمی انفاق نماید، ملائکه در آنچه انفاق نموده است تا روز قیامت با او داد و ستد می کنند، و به ازای هر درهم، هفتاد حسنۀ به وی می دهند، و خداوند برای او قصری در بهشت بنا خواهد کرد. 📚تَظَلُّمُ الزَّهرَاء، ص73-74 دوستان از عید غدیر و هزینه های مراسمات محرن و غذای عاشورا تقریبا ۵ تومن بدهکاریم هر چقدر میتونید کمک کنید تا بتونیم بدهی مون رو تسویه کنیم خدا خیرتون بده
هدایت شده از محرمی
⁉️ روز عاشـــــورا چگـونه گذشـت؟ در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف می‌تواند داشته باشد) را استخراج کرده‌ایم و روایات مقتل‌نگارها را با این ساعت‌ها تنظیم کرده‌ایم:👇👇👇 🔥 ۵:۴۷ اذان صبــح امام حسین(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمرسعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیـرو مشغول شدند. 🔥 حدود ساعت ۶:۰۰ صبح امام (ع) دستور دادند تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار بوته ‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 🔥 طلــــوع آفتــــاب کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتـری شد تا بهتر دیده شود. روبروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از "حجّار بن ابجر" و "شبث رَبَعی" پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکـار کــردند!! امام(ع) نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده‌ است. یکی از سران جبهه‌ی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن‌زیـاد را نمی‌پذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمی‌رهاند؟ اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروف‌شان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه... فرد پستی که پسرِ فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده‌ است. 🔻 ....
هدایت شده از محرمی
🔥 حدود ساعت ۸:۰۰ صبح بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُـرَیر که «سیّد القـراء» (آقای قرآن خوان‌‌های کوفه بود_ الفتوح) و به روایتی زهیـر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند. بعداز سخنان زهیـر و بـریـر، امام فریاد معروف «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» را سر دادند. چند نفری دچار تردید شدند! از جمله "حـُـر" و فرد دیگری به نام "ابوالشعثا" و "دو برادر" که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فـرار کرده باشند. 🔥 حدود ساعت ۹:۰۰ صبح روز به وقت چاشت رسیده بود که شمـر به عمرسعد پرخاش کرد که چـرا این قدر تعلل می‌کند؟ عمرسعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم!» بعداز انداختن تیر توسط عمرسعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگـی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیـرباران شهید شدند. (تعداد دقیق را نمی‌دانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده‌ است.) 🔻 ...
هدایت شده از محرمی
🔥 حدود ساعت ۱۰:۰۰ صبح بعد از تیراندازی، «یسار»، غـلامِ زیاد بن ابیه و «سالم» غلامِ عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبـردِ تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبـرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفـه شروع شد. ابتدا "حجـار" به جناح راستِ سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان "شمــر" به جناح چپِ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیـر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتنـد. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد‌از عقب‌نشینیِ هر دو جناح کوفی، عمرسعـد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد و دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هـر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند! الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و إبن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده‌ است. اولین شهید، ابوالشعثـا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع) حمله کنند، که زهیـر بهمراه ۱۰ نفـر از یاران به آنها حمله کردند. 🔥 حدود ساعت ۱۱:۰۰ بعداز این حملات، امام‌(ع) دستور تک‌تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند که کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بُـریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».  یک بار، هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، که ابالفضل العباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. 🔻 ...
هدایت شده از محرمی
🔥 اذان ظهـــــــر حبیب‌بن‌مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد! چون که نوشته‌اند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند: یکی برود با عمرسعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته و شهید شد. امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.» امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیـر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته‌اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیـر و نیـزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفــا کردم؟» 🔥 حدود ساعت ۱۳:۰۰ ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از شهادت اصحاب، نوبت به بنی‌هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی‌اکبر(ع) بود. البته الفتـوح، عبدالله بن مسلم‌بن‌عقیل را اولین شهید بنی‌هاشم خوانده‌ است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی‌هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» 🔻 ...
هدایت شده از محرمی
🔥 حدود ساعت ۱۴:۰۰ عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند! ابالفضل العباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمه‌ها کرد. برخی نقل قولها می‌نویسند که هر دو باهم به میدان رفتند. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتـاد! اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز شهادت برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست!» 🔥 حدود ساعت ۱۵:۰۰ امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و مجدد پوشیـد تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل‌بیت، کودک شیرخواره‌اش علی‌اصغر(ع) را به میدان برد تا بلکه او را قدری آب دهند و سیرآب کنند اما ناجوانمردانه به تیـر حرمله کشته شد! بعداز شهادت علی‌اصغر(ع)، امام روی بازگشت به خیمه زنان را نداشت! امام(ع) بالاخره به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمـر و ۱۰ نفر دیگر به مقابله با امام(ع) آمدند. امام حسین(ع) بسیاری را از لشکر دشمن به درک واصل کرد تا اینکه تشنگی، خستگی و جراحت زیاد زخمها بر او غلبه کرد! بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته‌اند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمی‌کرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند! کودکی به نام "عبدالله بن حسن(ع) " دویـد و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغـل عمویش ناجوانمردانه کشتند! امام ناراحت شد و کوفیان را نفرین کرد: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» 🔻 ...
هدایت شده از محرمی
🔥 ۱۶:۰۶ مقـارن با اذان عصــر وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمرسعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که می‌گفت: «به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آنگاه شمـر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سَنـان‌بن‌اَنَس حمله کرد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...!! 🔥 حدود ساعت ۱۷:۰۰ بعداز شهادت امام(ع)، عده‌ای یورش برده و لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته‌اند تمام این افراد، بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند! غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد! عمرسعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصـره به اسم "سوید بن‌مطاع" بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حـرم امام(ع) جنگید تا شهید شد. 🔥 نزدیک غــروب آفتــاب سـر امام(ع) را از بدن جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن‌زیاد ببرد. آنگاه، به دستور عمرسعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسـب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود! 🔥 ۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب داستان روز غم‌انگیز عاشورا، این‌طور تمام می‌شود! در حالی که عمرسعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده، سنان بن اَنس بین جمعیت می‌تاخته و رجـز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طـلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشته‌ام!» 😔😓 السلام علی الحسین وعلیٰ علی بن الحسین وعلیٰ اولادالحسین وعلیٰ اصحاب الحسین، الالعومة الله علی‌القوم الظالمين مِن الاولين والاخرين التماس دعا @seraj1397 .
چه کسی گفته است، ماه 🌙 دور زمین می‌چرخد؟ عالم است که به گرد می‌گردد.😭 خون، عطش، رگ‌های بریده این است پاداش عاشقی😭
به لحظات سنگین و سخت عصر عاشورا نزدیک می شویم. در این ساعات قلب نازنین امام زمان (عج) بسیار در فشار است. برای سلامتی ایشان حتما صدقه دهید.🙏😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭