°•🕊🤍•°
#شهید #بابک_نوری
تاریخ ولادت 21 مهر 1371
محل ولادت شهر رشت
تاریخ #شهادت 28 آبان 1396
محل #شهادت بوکمال سوریه
روایت زندگی از زبان پدر #شهید:
❓آقای نوری فکر می کردید بابک یک روزی شهید بشود؟
واقعیتش را بگویم، ما اصلا بابک را نشناختیم، الان که بابک #شهید شده می بینم که پسرم چقدر در انجمن های خیریه فعال بوده، می بینم همه جا او را می شناختند اما انگار فقط ما هنوز او را نشناخته بودیم
#رفیق_شهیدم
#زندگینامه
https://eitaa.com/shahid098
هدایت شده از کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
[🤞🇮🇷]
من از مُرده
بودن خودم
خسته شدم..
زنده کن مرا
#استوری
#شهادت #التماس_دعای_فرج_و_شهادت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🖤@chamran🖤
•••
قشنگترین ترافیکی که شدیداً دلم میخواد ، توش گیر کنم....
#خداشهیدمکن😭
#شهدایی_زیستن
#شهادت
#لبیک_یا_خامنه_ای
🖤
مدافع حریم❤️:
💟جلسه #خواستگاری و #عقد شهید حججی💟
💢از زبان همسر شهید💢
توی جلسه خواستگاری یک لحظه نگاهم کرد
و معنادار گفت:
"ببینید من توی زندگیم دارم مسیری رو طی می کنم که همه #دل_خوشیم تو این دنیاست. میخواهم ببینم شما میتونید تو این مسیر کمکم کنید؟"
گفتم: "چه مسیری? "
گفت: "اول #سعادت بعد هم #شهادت."
جا خوردم. چند لحظه #سکوت کردم. زبانم برای چند لحظه بند آمد.
ادامه داد: "نگفتید. می تونید کمکم کنید؟"
سرم را انداختم پایین و آرام گفتم: "بله."
گفت: "پس مبارکه ان شاءلله."
💢#شهید #شهادت #کشته_شدن_در_راه_خدا💢 اینها حرفهای ما بود حرفهای شب خواستگاری مان!
•••••••
سر سفره عقد هم که نشستیم مدام توی گوشم میگفت: "زهرا خانوم، الان هر دعایی بکنیم که خدا اجابت میکنه. یادت نره یادت نره برای شهادتم دعا کنی. "
آخر سر بهش گفتم: "چی میگی محسن?
امشب بهترین شب زندگیمه. دارم به تو میرسم. بیام دعا کنم که شهید بشی?! مگه میتونم?! "
اما او دست بردار نبود.
آن شب آنقدر بهم گفت تا بلاخره دلم رضا داد.
همان شب سر سفره عقد دعا کردم خدا #شهادت نصیبش بکند! 🌹🌷
••••••
روز #خرید_عقد مان #روزه بود. بهش گفتم: "آقا محسن، حالا واسه چی امروز روزه گرفتی؟"
.
گفت: "می خواستم مشکلی تو کارمون پیش نیاد می خواستم راحت به هم برسیم. "
چقدر این حرفش و این کارش آرامم کرد از هزار #دوستت_دارم هم پیشم بهتر بود.
•••••
یک روز پس از عقد مان من را برد #گلزارشهدای نجفآباد،و بعد هم گلزار شهدای اصفهان.
.
سر قبر شهدایی که باهاشان #رفیق بود
من را به آنها معرفی می کرد و می گفت: "ایشان زهرا خانم هستند. خانوممن. ما تازه عقد کرده ایم و
... "
شروع میکرد با آنها حرف زدن. انگار که آنها #زنده باشند و روبه رویش نشسته باشند و به حرف هایش گوش بدهد.
•••••••
روز #عروسی ام بود. از آرایشگاه که بیرون آمدم، نشستم توی ماشین محسن. اقوام و آشناها هم با ماشینهایشان آمده بودند عروس کشان.
ما راه افتادیم و آنها هم پشت سرمان آمده اند.
عصر بود. وسط راه محسن لبخندی زد و به من گفت:
"زهرا، میای همه شون رو قال بزاریم؟"
گفتم: "گناه دارن محسن. "
گفت: "بابا بیخیال. "
یکدفعه پیچید توی یک فرعی.
چندتا از ماشینها دستمان را خواندند. آمدن دنبالمان
توی شلوغی خیابان ها و ترافیک، #محسن راه باریکی پیدا کرد و از آنجا رفت.
همانها را هم قال گذاشت. 👌🏻
#خوشحال_بود قاه داشت میخندید.
دیگر نزدیکیهای غروب بود داشتن #اذان_مغرب می گفتند.
🌹ادامه دارد… 🌹
مدافع حریم❤️:
💝زندگینامه #شهیدحججی💝
💥قسمت نهم💥
#شغل دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد.
بهم میگفت: "زهرا، اونجور حس میکنم برا کارهای #فرهنگی، دست و بالم بسته میشه. "
با این وجود، یکبار پیشنهاد #سپاه رو بهش دادم. گفتم: "محسن من دلم نمیخواد برا یه لحظه هم ازم دور باشی. اما اگه به دنبال #شهادت میگردی، من مطمئنم شهادت تو توی سپاه رقم میخوره."
این را که شنید خیلی رفت توی فکر. قبول کرد.
افتاد دنبال کارهای پذیرش سپاه.
در به در دنبال #شهادت بود.
.
°°°°°°°°°
سپاه قبولش نمی کرد.
بهانه می آورد که: "رشته ات برق است و به کار ما نمی آید و برو به سلامت."
برای حل این مساله خیلی دوندگی کرد.
خیلی این طرف و آن طرف رفت.
آخرش هر جور بود درستش کرد.
این بار آمدند و گفتند: "دندون هات هم مشکل دارن. باید عصب کشی بشن"
آهی در بساط نداشت. رفت و با بدبختی پولی را قرض کرد و دندان هایش را درست کرد.
آخر سر قبولش کردند.
خودش میگفت :"اگه قبولم کردن، اگه من رو پذیرفتن،دلیل داشت. رفته بودم #گلزارشهدا سر قبر حاج احمد. رو انداخته بودم به حاجی."
.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
برای گذراندن دوره ای از طرف سپاه رفته بودیم #مشهد. تا دم ظهر کلاس بودیم.
بعد از ظهر که میشد، دیگر محسن رو نمی دیدم. بر میداشت و میرفت حرم تا فرداش.
یکبار بهش گفتم: "محسن. اینهمه ساعت توی حرم چیکار میکنی؟ شامت چی؟ استراحتت چی؟"
#بغض راه گلویش را گرفت. گفت: "وقتی برگشتیم حسرت این روزها رو میخوریم. روزهایی که پیش علی بن موسی الرضا علیه السلام بودیم و خوب #گدایی نکردیم. "
فرداش قبل نماز صبح رفتم حرم. توی یکی از رواق ها یکدفعه چشمم بهش افتاد.
گوشه ای برای خودش نشسته بود و با گردنی کج داشت زیارت میخواند.
ایستادم و نگاهش کردم. چند دقیقه بعد بلند شد و مشغول شد به #نمازشب. مثل باران توی قنوت نماز شبش #اشک می ریخت.
آنروز وقتی برگشتم محل اسکان، رفتم پیشش نشستم. سر صحبت زیارت و امام رضا علیه السلام را باهاش باز کردم.
#حال_معنوی عجیبی داشت. بهم گفت: "از امام رضا فقط یه چیزی رو خواستم. اونهم اینکه تو راه امام حسین علیه السلام و مثل امام حسین علیه السلام شهید بشم."
بهش گفتم: "محسن خیلی سخته آدم مثل امام حسین علیه السلام شهید بشه. خیلی زجر آوره!"
گفت: " به خود امام رضا علیه السلام قسم که من حاضرم. خیلی لذت آوره!"
#ادامه_دارد…
مدافع حریم❤️:
💥قسمت دوازدهم💥
#علیرضا_نوری از بچه های لشکر نجف اشرف بود. چند روزی بود که توی #سوریه شهید شده بود.
با محسن رفتیم تشییع جنازهاش. توی مراسم بدجور گرفته بودم و بق کرده بودم. همش فکر می کردم محسن توی آن تابوت خوابیده است.
وسط مراسم تشییع محسن پیام بهم پیامک داد:"زهرا دعا کن من هم مثل علیرضا شهید بشم."
جواب دادم: "محسن از این حرفها نزن قلبم داره آتیش میگیره." مقداری از مراسم که گذشت، برگشتم خانه. دیگر نمی توانستم آنجا بمانم.
همهاش تصویر شهادت محسن می آمد جلوی چشمانم.
آخر شب محسن برگشت وقتی آمد حال عجیبی داشت بهم گفت: " زهرا دیدی؟ دیدی چه جمعیتی اومده بود؟ اگه بخواهیم بمیریم به زور ده نفر میان زیر تابوتمون رو می گیرن. اما امروز دیدی مردم چه جوری خودشونو برای شهید نوری میکشتن؟"
آن شب تاصبح یک بند حرف #شهادت می زد و گریه میکرد. گفت: "زهرا، اگه شهید بشم برای همیشه هستم. اما اگه بمیرم دیگه نیستم!" بهش گفتم:" محسن شهید بشی و من تابوتت رو ببینم دق می کنم. من دوریت را برای لحظه هم نمیتونم تحمل کنم."
گفت: "میتونی خانومم." بعد نگاهی تو چشمانم کرد و گفت: "حالا ببین اصلا پیکری میاد یا نه!"
💚💚💚💚💚💚💚
#یار گرمابه و گلستانش بودم. همیشه پیشم حرف از شهادت می زد. دیگر حوصله ام را سر برده بود.
یک بار بهش توپیدم و گفتم: " مگه تو اینقدر دم از شهید کاظمی نمی زنی؟ حاج احمد تا خیلی بعد از جنگ موند و به انقلاب خدمت کرد، بعد به شهادت رسید. تو میخوای همین اول کاری بری سوریه به شهادت برسی و تموم؟"
گفت: "نه. من می خوام برم سوریه جنگ بکنم ان شاءالله شهید بشم. وقتی هم که آقام امام زمان ظهور کرد ازش خواهش کنم که دوباره بیام تو این دنیا و باز در رکابش شهید بشم."
فکر کجاها را که نکرده بود. برای بعد از شهادتش هم برنامه ریزی کرده بود.
💙💙💙💙💙💙💙
دو هفته قبل از #اعزام محسن بود که رفتم آزمایشگاه و فهمیدم باردارم.
خیلی خوشحال شد. می خندید و بهم می گفت: "ببین زهرا، اگر شهید شدم، ولی مرد برات گذاشتم ها. این مرد هواتو داره."
لبخندی زدم و گفتم: "خب، شاید دختر باشه."
گفت: "نه پسره. اصلا وقتی رفتم سوریه از حضرت زینب علیها می خوام که پسر باشه."
روزی که محسن رفت سوریه، خیلی دلم شکست.
خیلی گریه کردم. رفتم توی اتاقم و تا توانستم ناله زدم.
همان موقع کاغذ و خودکار ای برداشتم برای #امام_حسین علیه السلام #نامه نوشتم.
به آقا نوشتم…..
ادامه دارد
و #شــــــهادت نصیب کسانی میشود
که در ره عشق♡ بی ترس با جان خود بازی میکنند...
#شهید_آرمان_علی_وردی
اونجایۍکھیھآدم
بھدرجھۍشھادتمیرسھ
خدابراشمیخونھ
یھجورۍعاشقتمیشم؛
صداشدنیاروبردارھ :)
#شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با روضهٔ حسین بازم شد آسمونی یک نوکر
یه عاشق برادر که جون داده واسه یه خواهر
🥀🖤
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهادت...
#شهیدانه
@shahid098
#کربلا
#شهیدانه
#استادعالی
#استادپناهیان
#استادشجاعی
#زندگینامه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
#شهید_بابک_نوری
#ماه_رجب
#شهید_احمد_مشلب
#شهید_ابراهیم_هادی
#نوحه
#مشهد
#نماز
#شهید_بیضایی
#شهید_جهاد_مغنیه
#ارزویم_شهادت
#شب_جمعه
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_امیر_سلیمانی
#شهید_ارمان_علی_وردی
#شهید_علی_خلیلی
#استادرفیعی
#کربلا
#امام_کاظم
#زینبی
#چادرانه
#امام_زمان
#نجف
#دلتنگ_کربلا
#استاد_رائفی_پور
#ماه_شعبان
#شهید_باغبانی
#شهید_مهدی_صابری
#نیمه_شعبان
#شهید_محمد_بلباسی
#شهید_مهدی_محسن_رعد
#شهید_عباس_دانشگر
#حضرت_محمد
#رفیق_شهیدم
#برادر_شهیدم
#جان_فدا
#شهید_وحید_زمانی_نیا
#امام_حسین
#شهید_محمد_عبدالهی
#انگیزشی
#پروفایل
#بسیجی
#شهادت
#حجاب
#قائمانه
#استوری
#نظامی
#شهید_محمود_صدیقی_زاده
#کربلا
#شهیدانه
#استادعالی
#استادپناهیان
#استادشجاعی
#زندگینامه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
#شهید_بابک_نوری
#ماه_رجب
#شهید_احمد_مشلب
#شهید_ابراهیم_هادی
#نوحه
#مشهد
#نماز
#شهید_بیضایی
#شهید_جهاد_مغنیه
#ارزویم_شهادت
#شب_جمعه
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_امیر_سلیمانی
#شهید_ارمان_علی_وردی
#شهید_علی_خلیلی
#استادرفیعی
#کربلا
#امام_کاظم
#زینبی
#چادرانه
#امام_زمان
#نجف
#دلتنگ_کربلا
#استاد_رائفی_پور
#ماه_شعبان
#شهید_باغبانی
#شهید_مهدی_صابری
#نیمه_شعبان
#شهید_محمد_بلباسی
#شهید_مهدی_محسن_رعد
#شهید_عباس_دانشگر
#حضرت_محمد
#رفیق_شهیدم
#برادر_شهیدم
#جان_فدا
#شهید_وحید_زمانی_نیا
#امام_حسین
#شهید_محمد_عبدالهی
#انگیزشی
#پروفایل
#بسیجی
#شهادت
#حجاب
#قائمانه
#استوری
#نظامی
#حاج_قاسم
#شهید_محمود_صدیقی_زاده
#شهید_جعفر_احمدی_میانجی
#حدیث
#شهید_دانیال_رضا_زاده
#شهید_حسین_زینال_زاده
#شهید_نوید_صفری
#عزیزم_حسین
#مداحی
#دکتر_انوشه
#راهیان_نور
#شهید_محرم_ترک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊
می دانید...!
بین خودمان بماند ، گاهی دلمان میخواهد دل شما هم برای ما تنگ شود...🙃🌿
#شهادت ♥️
#امام_زمان
♥️#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر خداوند متاع وجود تو را
خریدنے بیابد
هر ڪجا ڪه باشے و
در هر زمان
تو را با #شـهادت برمیگزیند..
#شهید_دانیال_رضا_زاده
°•🕊🤍•°
#شهید_بابک_نوری
تاریخ ولادت 21 مهر 1371
محل ولادت شهر رشت
تاریخ #شهادت 28 آبان 1396
محل #شهادت بوکمال سوریه
روایت زندگی از زبان پدر #شهید:
❓آقای نوری فکر می کردید بابک یک روزی شهید بشود؟
واقعیتش را بگویم، ما اصلا بابک را نشناختیم، الان که بابک #شهید شده می بینم که پسرم چقدر در انجمن های خیریه فعال بوده، می بینم همه جا او را می شناختند اما انگار فقط ما هنوز او را نشناخته بودیم
#رفیق_شهیدم
#زندگینامه
@shahid098
30.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃‹🕊🍃
برادرشهیدم
نمیدانم #شهادت🌷
شرط زیبا دیدن است
یا دل به دریازدن؛
ولی هر چه هست،جز دریادلان
دل به دریا نمیزنند.
#شهید_نوید_صفری
🍃🕊🍃🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهادت💔
نصیبب هرکس نمیشود...✋
#شهید_بابک_نوری
#کربلا
#شهیدانه
#استادعالی
#استادپناهیان
#استادشجاعی
#زندگینامه
#رفیق_شهیدم
#شهدا
#شهید_بابک_نوری
#ماه_رجب
#شهید_احمد_مشلب
#شهید_ابراهیم_هادی
#نوحه
#مشهد
#نماز
#شهید_بیضایی
#شهید_جهاد_مغنیه
#ارزویم_شهادت
#شب_جمعه
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_امیر_سلیمانی
#شهید_ارمان_علی_وردی
#شهید_علی_خلیلی
#استادرفیعی
#کربلا
#امام_کاظم
#زینبی
#چادرانه
#امام_زمان
#نجف
#دلتنگ_کربلا
#استاد_رائفی_پور
#ماه_شعبان
#شهید_باغبانی
#شهید_مهدی_صابری
#نیمه_شعبان
#شهید_محمد_بلباسی
#شهید_مهدی_محسن_رعد
#شهید_عباس_دانشگر
#حضرت_محمد
#رفیق_شهیدم
#برادر_شهیدم
#جان_فدا
#شهید_وحید_زمانی_نیا
#امام_حسین
#شهید_محمد_عبدالهی
#انگیزشی
#پروفایل
#بسیجی
#شهادت
#حجاب
#قائمانه
#استوری
#نظامی
#حاج_قاسم
#شهید_محمود_صدیقی_زاده
#شهید_جعفر_احمدی_میانجی
#حدیث
#شهید_دانیال_رضا_زاده
#شهید_حسین_زینال_زاده
#شهید_نوید_صفری
#عزیزم_حسین
#مداحی
#دکتر_انوشه
#راهیان_نور
#شهید_محرم_ترک
دیالوگِ
شهیدحمیدسیاهڪالےمرادےْ باهمسرش↓
ڪہهمسرشازاینڪہاوبراےِ #شهادت
بہ #سوریہ میرفت گریہ میڪرد
#شهید با اشڪ گفت :
دلم را لرزاندے فرزانہ |
اما #ایمانم را نمیتوانے بلرزانے..💔
#یادتباشد
یڪروایتعاشقانہ
[🖇💚] ☜ #شهیدانه
[🖇💚] ☜ #شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/shahid098
#یا_شـهیـد
باید خودت تمـام دلـم را عـوض کنی
با این دلـم، به دردِ #شهادت نمی خورم
#شهید_محمد_بلباسی
https://eitaa.com/shahid098
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 اثر احساسی پویانفر برای شهدای مدافع حرم
🔷این اثر از از پویانفر به مناسبت تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان» منتشر شده است.
🔹 کتاب «خاتون و قوماندان» روایت زندگی همسر شهید علیرضا توسلی فرمانده لشکر فاطمیون است.
#شهید_مدافع_حرم
#علیرضا_توسلی
#شهادت
https://eitaa.com/shahid098
در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن ..🍃
#بـشیـممثـلشهـدا
#شهیدانہ
#شهادت
https://eitaa.com/shahid098