فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج حسین اهل ابرکوه یزد هر هفته میاد کنار عکس پسرش باهاش حرف میزنه 💔
🟡 هر چند تکراریه ولی اونای که روی میز و صندلی ریاست نشستن کاش احساس تکلیف کنند و بدانند مدیون چه کسانی هستند.
🥀در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای زائرانش دعا کند🤲 سنگ قبر ساده او حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را امیدوار میکند.
📜بخشی از وصیتنامه:
📝شما چهل روز دائم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
📝نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود🌷
📝سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
📝اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم🌷 به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع الاجابه است✅ پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍خودم دیدم که آرام جانم می رود محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حسین_پورجعفری
به وقت یک و بیست 😭😭
✍برگه ی بهشتی شهید علیرضا جهانشاهی برای مادرش...
🔸یک روز بعد از خستگی فراوان به خواب رفتم در خواب شهید را دیدم نگاهم کرد و با ناراحتی گفت : مادر امشب ناله های شما را شنیدم دیگه دوست ندارم برای تهیه مخارج زندگی جایی سر کار بروی...
🔸قبول کردم ؛ کنار شهید که بودم دوست نداشتم از او جدا شوم...
🔸گفتم : شما الان کجا هستین؟
🟢گفت : در بهشت در بهترین حالات...
🔸خیلی اصرار کردم من هم پیش او باشم اما قبول نکرد و گفت : مادر هنوز وقتش نرسیده...
🔸گفتم : لااقل از اینجایی که هستی چیزی هم به من بده...
🟢او برگه ای را به من داد و فرمودن این هدیه شما...
🔸بیدار شدم خیلی برایم سوال بود آن برگه ای که علیرضا از بهشت به من داد چه بوده؟!
🔸وقتی صبح به بنیاد شهید رفتم به من گفتن اسم شما برای حج انتخاب شده...
🟢متوجه شدم آن برگه بهشتی برات حج بوده...
✅راوی مادر شهید علیرضا جهانشاهی...
#کرامات_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایتی شنیدنی از کرامات سردار شهید احمد محتشم طبق روایت راوی سیره شهدا حجت الاسلام شیخ حسین عسکری نیا برنامه یک و بیست شب جمعه سیزدهم بهمن ماه ۱۴۰۲ گلزار شهدای کرمان...
#شهید_احمد_محتشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍کرامات شهدا ؛ زنده بودن شهدا و پیغام شهید برای مادرش جهت استفاده از تسبیحی که به او داده بود برای خواندن نماز شب ؛ شهید حمیدرضا نقی زاده...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍کرامات و زنده بودن شهدا ؛ شهیدی که معلم کلاس چهارمش را برای روضه امسال ماه محرم پدر و مادرش دعوت کرد و پیغام شهید را به مادرش رسوند ؛ شهید حمیدرضا نقی زاده ؛ مزار مطهر گلزار شهدای کرمان....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز شهادت مسلم بن عقیل یاد شهید جواد الله کرم
556669.mp3
5.07M
رادیو مقاومت رو داشتم گوش میدادم دیدم یه خانمی داره از خاطراتش با همسرش میگه و هی همسرشو منوچهر خطاب میکرد، خاطراتش خیلی منقلب کننده بود و تمام جمعی که اونجا بودن داشتن گریه میکردن.😭
کنجکاو شدم این منوچهر کیه؟
اومدم توی نت سرچ کردم تا بالاخره پیداش کردم و دیدم شهید #منوچهر_مدق بوده و گشتم و گشتم همون چیزی که از رادیو پخش شد فایل صوتیش رو گیر آوردم و گفتم بزارم شمام استفاده کنین.😭
چقدر بی خبریم ....
بخدا ،شهدا شرمنده ایم .اگر حالتون عوض شد که قطعا میشه منم دعا کنین.....
این پست رو ذخیره کنیم ، تا هر وقت زیاد به دنیا و مال دنیا و.... سرگرم شدیم و غافل شدیم ،مجدد گوش بدیم که ما مدیون چه عزیزانی هستیم ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
May 11
دخترم رو تو کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما، یعنی شهرک ارتش تهران ثبت نام کرده بودم و تو کلاسها شرکت می کرد.
یک روز یک گل سینه هدیه گرفته بود که عکس شهیدی روی اون گل سینه بود. چندبار خواست برای من از این شهید بگه که اجازه ندادم. يعني خيلي مشغول بودم و حال و حوصله نداشتم
شب بود ،گل سینه روی زمین افتاده بود.
حواسم نبود پام رفت روی سوزن اون گل سینه و...
حسابی خون آورد و دردم گرفت
خيلي سر دخترم داد زدم.
بعد از پانسمان زخم پام، گل سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله.
آخر شب طبق روال هرشب، سریال ترکیه ای رو که می دیدم رو دیدم و خوابیدم.
سريال هاي ترکیه ای كه تأثير عجيبي در زندگي و حجاب من داشت.
کلا سبك زندگي و حجاب خيلي ها با ديدن اين سريال ها تغيير كرده بود.منم مستثنی نبودم
اما من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم، ولي نمازم رو سر وقت می خونم.
خوابم برد
صبح زود بعد از اذان، نمازم را با دقت خواندم.
هنوز كف پايم درد داشت.
بعد از نمازصبح مشغول تسبیحات بودم که یه وقت احساس کردم یک جوونی روبروی من نشسته!!
نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما اون جوون که صورتش پیدا نبود، دو زانو روبرويم نشسته بود.
من حيرت زده و با تعجب به او خيره بودم.
به من گفت: اين سریال هایی که می بینی افسانه است. اما
اما ما افسانه نیستیم.
ما واقعيت هستيم. ما با شماییم
باتعجب گفتم: شما کی هستی؟
گفت: تصویر و عکس من روی اون گل سینه ای بود که انداختی توی سطل آشغال.
يكباره احساس كردم تك و تنها سر جانمازم نشسته ام! دادی زدم و شوهرم را صدا كردم.
اما دقيق يادم بود كه آن جوان چی بهم گفت. دویدم و رفتم داخل سطل آشغال را گشتم.
تصویر یک شهید روي گل سينه قرار داشت که زیر آن نوشته بود: شهید ابراهیم هادی
من همين چند روز اخير، نام و تصوير شهید ابراهیم هادی را ديده بودم.
خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه.
لابه لاي كتابها، کتابی را ديدم به نام سلام بر ابراهیم. کتابی در مورد همین شهید.
شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند.
مشغول مطالعه شدم. طي چند روز، هر دو جلد کتاب را خواندم. خیلی عالی بود.
چند روز بعد به بهشت زهرا رفتیم.
این شهید مفقود و الاثره و هنور جنازه این شهید برنگشته اما یه قبر یادبود برای این شهید تو بهشت زهرا درست کردن
ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم.
مدت هاست ابراهیم هادی حقیقت زندگی من شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم.
بعد از خواندن كتابش،
حجاب و نمازم نیز کاملا تغییر کرده. سلام خدا بر ابراهیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید که در نوشتن کتاب زندگی نامه اش کمک می کرد . شهید یونس زنگی آبادی قسمت اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که مهمانانش را پذیرایی می کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم قسمت دوم کلیپ بسیار عجیب شهید حاج یونس زنگی آبادی
یکی از مخاطبین چندین مدت قبل یک فایل فشرده برام ارسال کردند من ندیده بودم . امروز اتفاقی باز کردم این دو صفحه اومد در مورد این شهید ؛عجیبه نزدیک عید غدیر ؛نام شهید ؛زمان شهادت شهید؛ زمان تولد شهید ؟! به راستی قبول ندارید شهدا ما را میبینند؟؟👆👆👆👆👆
به بهانه مراسم یادواره شهید علی کسایی امروز در #گلزارشهدای_شیراز
🔹ﺷﻬﻴﺪﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ اﻣﺪ
....ﺩﺭ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﺮﺩ و ﺩﺭ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪ
👇
🌷عروسی را به خاطر خانواده شهدا ظهر گرفتیم. ظهر روز عید غدیر. گفتم علی ناهار بخور. گفت روزه ام!
گفتم: روز عروسیت!
گفت: نذر داشتم,اگر روز عروسیم عید غدیر بود روزه بگیرم!
گفت: الان دعات مستجابه, من دعا می کنم,امین بگو!
دست هامو بردم بالا.
گفت : خدایا همان طور که عیدغدیر به دنیا امدم, عید غدیر ازدواج کردم, شهادتم را عید غدیر بذار!
گفتم: آمین.
از آن به بعد هر عید غدیر منتظر شهادتش بودم. عید غدیر ۶۶ شهید شد.
☝🏻️ راوی همسر شهید
🌾🌷🌾
استاد نهج البلاغه، شهید حاج علی کسائی
#شهدای_فارس
تولد: 1334- شیراز-عید غدیر
سمت: مسئول عقیدتی سیاسی، مرکز آموزش پیاده ارتش استان فارس
شهادت: -عید غدیر
🌷
#ﺷﻬﻴﺪ_ﻏﺪﻳﺮي_اﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
May 11