/ #شهیدانـهـ / |خاطره‌شہدا🕊| ────── یهومیومدمیگفت: «چراشماهابیکارید⁉️»😑 میگفتیم: «حاجی! نمیبینےاسلحہ‌دستمونہ؟!یاماموریت‌ هستیم‌ومشغولیم؟!»🤦🏻‍♂° .میگفت: «نہ‌..بیکارنباش! زبونت‌بہ‌ذکرخدابچرخہ‌پسر...🍃° همینطورکہ‌نشستےهرکارےکہ‌میکنے ذکرهم‌بگو :)»📿 وقتےهم‌کنارفرودگاه‌بغداد زدنش😔 ‌تۅ ماشینش‌کتاب‌دعاوقرآنش‌بود ..🎈🖇 . #شهـید_جهـاد_مغنیهـ☀️ ⃟ 🌈

ای منتظران، گنج نهان می‌آید🌱 آرامش جان عاشقان می‌آید♥️ بر بام سحر طلایه داران ظهور🌿 گفتند که صاحب‌الزمان می‌آید♥️♥️ عید امامت و ولایت مولایمان امام زمان (عج) بر شما مبارک باد🌺🌺

آرامشـ آسمانـ شبـ🌚🍃 سهمـ قلبتانـ باشد♥️ و نور ستارهـ ها✨ روشنے ِ بے خاموشـ ِ تمامـ لحظهـ هايتانـ🌿 شبتونـ مهتابے #داداشـ مصطفے🍂 خبـ دوستانـ 🙂🙃 خوبـ یا بد‌‌...... دفتر امروز همـ بستهـ شد🌱 بهـ امید فرداے زیباتر😊🌺 شبتون حسینے رفقا😴

از کـویرِ خشك بـر دریا سـلام هـر نـفـس بـر زاده ى زهـرا سـلام... باز مـی گـویم بـه تو از راه دور یا حـسـیـن بـن عـلـی(ع) آقا سـلام... #صلے‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله #اللهم‌الرزقنا‌‌حرم #ما_ملت_امام_حسینیم

🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷 من در ایام فاطمیه ۱۳۹۲ چهار شب در حسینیه‌ آیت‌الله بهاء‌‌الدینی دانشگاه، مداحی کردم. بیشتر دانشجویان افسری در آن مجلس حضور داشتند. بین جمعیت عباس را می‌دیدم که در صف چهارم یا پنجم روبه‌روی منبر نشسته است. چهره او را هرگز از یاد نمی‌برم. بین روضه‌ها خیره نگاهش می‌کردم و می‌دیدم که اشک‌های خود را از چهره معصوم مغمومش پاک می‌کند. در مصبیت حضرت زهرا(س) با جان و دل اشک می‌ریخت. بی‌قرار بود. می‌دیدم که اشعار مرثیه را زمزمه می‌کند و احساس می‌کردم که ارتباط معنوی‌اش با ائمه اطهار علیهم السلام برقرار شده است. گمان من این است که او در همین مراسم‌‌ها اذن شهادت را گرفت و در کارنامه‌اش مهر قبولی زدند. نشان به این نشان که مثل مادر بی‌نشان سادات، بین در و دیوار به شهادت رسید... 🔖سجاد شرف خانی_ذاکر اهل بیت و همکار شهید #شهید عباس دانشگر

◾️#دلتنگے_شهدایے 🌿❤️ به خودم آمدم ... انگار تویے در من بود! این کمے سخت تر از دل به کسے بستن بود :)♥️🥀 #شهید_مصطفے_صدرزاده

▪️#خاطره_شهید ♥️🎙 از جمله مواردی که در خانواده شهید محسوس بود و سخت از آن خوشم آمد و برایش خدا را شکر کردم، پایبندی افراد خانواده به نماز اول وقت، طوری که وقتی آنجا بودم تا صدای اذان بلند میشد، میدیدم همه به دنبال وضو گرفتن و پهن کردن سجاده اند، و دیگر اینکه هیچ کدام به دنبال خرافات نبودند🙂🌿 -به‌نقل‌ازهمسرشهید☺️

یادے میکنێم از (شهیدمحمدابراهیم‌کاظمی) ▪️#معرفی_شھید: شهید‌‌محمدابراهیم‌کاظمی محل‌تولد⇦ درق،خراسان‌شمالی شہادت⇦ ¹³⁹⁹.².²¹ محل‌شہادت⇦ سانحه‌ی‌ناوچه‌ی‌کنارک • • • «محمدابراهیم کاظمی»ازشهدای‌خراسان‌شمالی‌ است‌ودرشهردرق‌به‌دنیاآمدکه‌درپی‌سانحه‌ناوچه‌ کنارک‌درآب‌های‌دریای‌عمان‌درروزیکشنبه²¹ اردیبهشت‌ِسال⁹⁹به‌شهادت‌رسید.💔 این‌شهیدوالامقام‌سابقه‌دفاع‌ازحرم‌و حضور‌ به‌عنوان‌نیروی‌مستشاری‌در سوریه‌رادرکارنامه دارد.علی‌رغم‌شیوع‌ویروس‌کرونا،اماباورودپیکر‌ این‌شهیدبه‌شهرستان‌گرمه‌وشهردرق‌بدرقه‌ کم‌نظیری‌ازسوی‌مردمان‌این‌شهرودیاردر¹خرداد‌ صورت‌گرفت‌وسپس‌پیکرمطهر«محمدابراهیم کاظمی»درمزارشهدای‌شهردرق‌خاکسپاری‌شد.

#دلتنگی_شهدایی♥️🌿 ___________ ✍🏻 «دوستی و رفاقت ارزش بزرگی است؛ اما مهم این است که با چه کسی و برای چه راهی #رفاقت می‌کنید...!» #برادر_شهیدم😊 #شهید_مصطفے_صدرزاده

#خاطره_شهید 🎙✨ _______________ گاهے اوقات دوستانش سربه سرش می‌گذاشتند که مصطفے شغل جدید پیدا کردی و از این حرف ها... روزے به او گفتم : "پسرم ناراحت نمی‌شوے به تو این حرف‌ها را می‌زنند؟!" بالاخره پسری در این سن و سال اوج غرور را سپری می‌کند! مصطفے هم در جواب خیلی راحت گفت: "نه مامان اتفاقا براے خدا گدایے کردن نمی‌دونی چه لذتے داره! :)♥️" #شهید_مصطفے_صدرزاده  راوی مادرشهید

آرامشـ آسمانـ شبـ🌚🍃 سهمـ قلبتانـ باشد♥️ و نور ستارهـ ها✨ روشنے ِ بے خاموشـ ِ تمامـ لحظهـ هايتانـ🌿 شبتونـ مهتابے #داداشـ مصطفے🍂 خبـ دوستانـ 🙂🙃 خوبـ یا بد‌‌...... دفتر امروز همـ بستهـ شد🌱 بهـ امید فرداے زیباتر😊🌺 شبتون حسینے رفقا😴

#خاطره_شهید 🖇♥️ _________ یک روز برای مسابقات کشتے بسیج با مجموعه ما اومده بود... بهش گفتم : "مصطفے این رفيقت که تهرانیه، دلم ميخواد روش رو کم کنے!" یک جوابی داد که صد تا پهلوان باید فکر می کرد تا اون جواب رو بده :)🖐🏻🍃 گفت : "دایی جمال! شاید خدا ظرفیت بردن او را بیشتر داده باشه! خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره...!💯" مصطفے از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت...✨ #شهید_مصطفے_صدرزاده  راوی دایی شهید