eitaa logo
یـــــــاد #شهـــــداء راگرامی بداریم
33 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
55 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مغازه‌ی شیشه بری داشت و با درآمدی که به دست می آورد، زندگی راحتی برای خانواده اش فراهم کرده بود. روزی نزدم آمد و گفت: «برام استخاره بگیرین. می خوام با خدا مشورت کنم که کارمو ادامه بدم یا به استخدام سپاه دربیام». گفتم: «تو که درآمد خوبی داری! چرا میخوای کارتو عوض کنی؟» 🌹اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: «هدف من از رفتن به سپاه کسب درآمد نیست. مگه نشنیدین دشمن چه به روز زنان و دخترای خرمشهری آورده؟ غیرت و مردانگی حکم می کنه زندگی راحت و بی دغدغه رو رها کنیم و به کمک مرزنشینا بریم » " شهید سید علی حسینی " راوی :پدر شهید
🌹شش ساله بود. با اینکه تا بلوغ و سن تکلیف فاصله ی زیادی داشت، نیمه شبها بیدار میشد و سحری می خورد و با ما روزه می گرفت. 🌹شنیده بود که قوت غالب مولايمان - على (ع) - نان جو بوده است. شب ۲۱ ماه مبارک رمضان تصمیم گرفت به تبعیت از آقایش با نان جو روزه بگیرد. 🌹بعد از افطار از منزل خارج شد و به دنبال نان جو محله را پشت سر گذاشت و بالاخره در تاریکی شب راه خانه را گم کرد. بالاخره چاره را در این دید که شب به حرم آقا - علی بن موسی الرضا(ع) - پناه ببرد و در روشنایی روز خانه را پیدا کند. 🌹ما که از تأخیرش نگران شده بودیم، به دنبالش همه جا را گشتیم تا بالاخره او را غرق در خواب در یکی از شبستان های مسجد گوهرشاد پیدا کردیم. " شهید علی غیور اصلی " راوی :مادر شهید
دانشمند عارف ... خدایا... خود را به تو می سپریم تا در میان طوفان ها از میان های خطر؛ ما را راهنمایی کنی... با نور قلب های ما را روشن نمایی... به آتش خودخواهی ها و ناپاکی های وجود ما را بسوزانی....
رمان امینه قصهٔ غصهٔ مردمی که غنی ترین منابع طبیعی را دارند و از داشتن آن محرومند ، داستان زندگی شیعیان مظلومی که در سرزمین اسلام ، سرزمین وحی ، سرزمین پیامبرصلی الله علیه وآله به دنیا آمدند و زندگی می کنند اما مظلومیت از سراسر زندگی آنان می بارد و باید با تقیّه زندگی کنند و اعتقادات پاکشان را که همان مرام و مسلک اهل بیت علیهم السلام است پرده پوشی نمایند تا از مجازات دولت وهابی و سعودی کشورشان در امان بمانند.. رمان امینه ، علاوه بر به رخ کشیدن مظلومیت شیعیان عربستان ، پرده از رازهای مگو و خوشگذرانی های شاهزاده های سعودی بر می دارد. این رمان، مستند و برگرفته از واقعیت های موجود در جامعهٔ عربستان و خباثت آل سعود است. داستان زندگی دخترکی زیبا که در دام هوس شاهزاده های سعودی گرفتار می شود و شاهزاده ای پیر او را می رباید تا به خواسته های سیری ناپذیر نفسش برسد و امینه این دخترک پاک و معصوم در طول داستان با واقعیت هایی رو به رو می شود که برایش تازگی دارد و رازهای مگوی مادر شهیده اش ، کم کم برایش رو می شود. این داستان ساختهٔ ذهن نویسنده است اما برای هر کلمه کلمه اش ، واقعیتی در جامعهٔ عربستان وجود دارد و تمام رخدادهایش برگرفته از واقعیات و خاطراتِ مستند است. پس با خواندن این رمان زیبا ، واقعیت حاکم بر جامعهٔ عربستان را درک خواهید نمود . با ما همراه باشید و با معرفی این اثر به دیگران ، پرده از حقایق وهابی های تکفیری بردارید و در این راه روشنگری نمایید ❌برای تهیه کتاب بسیار جذاب امینه با شماره : 09922120544 در شبکه های اجتماعی تماس حاصل فرمایید.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ✨خوشا زبانی که 🌷را یاد کند با صلوات +وعجل فرجهم روح شهدای خانواده محل زندگی شهر استان کشور بسیجی امنیت اطلاعات حزب الله گمنام مرزی و وطنی امر به معروف و نهی از منکر فتنه تفحص دفاع مقدس مدافعین حرم سپاه پاسداران ارتش هسته ای غواص فاطمیون و زینبیون وحیدریون آتش نشان سلامت فلسطین بدون مرز از،صدر اسلام تاکنون ــــــــــــــــــــــــــ صل علی محمد وآل محمد🌷 🌷 ارزقناشهادة فى سبیلک...
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠 ✨ ✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ... ✨سلام بر شما! که با آمدنتان، مؤمنين سر از گریبان اندوه برمی‌آورند و عزتمند خواهند شد. بیا ! ای عزت شیعه... 📚 صحیفه مهدیه، دعای استغاثه به حضرت صاحب الزمان الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج عنوان:. ظهور نزدیک است دلنوشته(منتظران ظهور امام زمان عج الله) زمان: اذان مغرب جمعه سوم تیر ماه هزاروچهارصدویک
💎«امام جعفرصادق (علیه السلام)»: هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. 📚(بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦) 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
میدانیم کـه خود، حجاب لقای مولاییم و دل از غیر برنتابیده و بـه یگانگی نمی اندیشیم؛ ولی قسم بـه حقیقت انتظار، کـه درکنار خُم عشقت بـه صبوری ایستاده ایم. ملامت اغیار و بیگانه پرستان، توان و تاب ما نخواهد ربود اگر چه دل از طعن بد اندیش، می سوزد. در هنگامه ي غیبت کـه از دیده هاي‌ بی سویمان پنهانی، دردهای ناگفته، توان گفتن؛ چه ان گاه کـه آیی و رخ بـه جلوه آرایی، ظهور تو درمان درد دیرین و مرهم زخم زمان فراق خواهد شد.
اي یوسف فاطمه! اي یار سفر کرده! هزاران هزار دیده در فراق تو یعقوب وار خون میگریند و فقط با تماشای قامت تو بینا می‌شوند. ما درکنار دروازه ي دل هایمان، شاخه گل هاي‌ ارادت بـه دست گرفته و هر آدینه منتظریم کـه چونان رسول اعظم«ص» کـه از مکه بـه مدینة النبی هجرت کرد، از مکه طلوع کنی و بـه مدینة المهدی دل ها پا گذاری....
بر ما مپسند کـه با تیر ملامت، هلاک مان کنند. عمری اسـت جبین بر خاک کویت ساییده ایم و حق را در محراب ولایت تو بـه عبادت نشسته ایم. یا ابا صالح المهدی، یا حجت الله علی خلقه! قیام روح خدا خمینی کبیر، سراج انقلاب اسلامی ما افروخت تا روشنای راهی باشد کـه فراروی مستضعفان برای نیل بـه نور نهضت نورآگین توست.
طلوع نزدیک است اگر بخواهیم ظهور تو زیباتر از ظهور همه‌ی زیبایی‌هاست چشم به راه زیباترین بهاریم خدایا انتظار چقدر دیر می‌گذرد با صد نگاه خسته، صدا می‌زنیم تو را بیایید همه منتظر آمدنش شویم..
صدای آمدنت را به گوش ما برسان! زمان غیبت خود را به انتها برسان کنار تربت زهرا به وقت نافله ات دعای خویش را به یاری این گدا برسان! اللهم عجل لولیک الفرج بی تو زل آفتاب به شهر و خانه هایمان هجوم آورده … بی تو به چترها پناه برده ایم … دنیا پر است از خاکستری های پر رنگ … می شود بیایی با خودت رنگ و بوی بهار بیاوری ؟؟
او با کوله باری از صبر می‌آید … او شمشیر علی را در دست می‌گیرد تا نامردان را سرکوب کند و برای هدایت مردمان قرآن را می‌آورد او مثل ستاره‌ای درخشان در تیره‌ترین شب و مثل کوه بلندی در جنگل وحشت انگیز ظاهر می‌شود او با قرآن محمد در سینه و شمشیر علی در دست و با مهر زهرا و صبر حسن و شجاعت حسین می‌آید سر تا پای او نبوت و ولایت است او صفات همه پیامبران را با خود به همراه دارد او با ظهورش دین را بر همه جهان حکم فرما می‌سازد و قیامش مانند قیامت و از بین برنده همه گناهان و نامش از بین برنده همه نامردی هاست و سرانجام اوست که کافران را به سزای اعمالشان می‌رساند و رسالت پیامبران و زحمات آنان را نتیجه می‌بخشد. همه مسلمانان چشم انتظارند.  
میدانم که میایی از مغرب آسمان .. میایی و به کعبه تکیه میدهی در حالی که پرچم پیامبر را در دست داری. میایی و دین خدا را در سراسر جهان جاری میکنی میایی و با شمشیر عدالت دنیای ظلم را نابود و زمین را پر از مهربانی میکنی میایی و شهر مکه مرکز حکومت انقلابی تو می‌شود. میایی و مسیح (ع) در رکاب مقدست قیام میکند تا اینکه گلبانگ محمدی در سراسر دنیا طنین میاندازد. کاش میدیدم روز‌هایی را که با فروغ ظهور تو روشن شده است. با این آرزو که در مقدم تو و در راه یاری دین خدا جهاد کنیم و جزو سربازان با وفایت باشیم.  
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست.. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران..می‌خواهم از جور زمانه بگویم ، می‌خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده‌ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان.پس ذره‌ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته‌ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان مولای من می‌دانی چند سال است انتظار می‌کشم.از وقتی سخن گفته‌ام و معنای سخن خود را فهمیده‌ام انتظارت را می‌کشم.بیا و این انتظار مرا پایان بده. خسته‌ام از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم.چقدر ناله مظلومانه کودکان و معصومانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم.خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده.بیا و جهان را آباد کن.بیا و از آمدنت جهان را شاد کن.می‌دانی چند نوجوان هم سن و سال من آواره‌اند؟ چندین هزار کودک بی پناهند، خودت بیا و پناه بی پناهان باش.
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ⚫️ هر شب دست بر سینه گذاشته و به زیارت امام علیه السلام می رویم : ◾️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده . یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد،ان شاءالله✨ (عجل الله تعالی فرجه الشریف): برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که آن فرج و گشایش شماست. بسم الله الرحمن الرحیم إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
ه ها، این میخ های پوسیده، خیال نگاه داشتن زمین را نداشتند. اگر سایه مهربانی تو بر سر خاک نبود، هیچ دانه ای جوانه نمی زد و هیچ ابری نمی بارید. اگر به امامت تو ایمان نداشت، اگر ولایت تکوینی تو نبود، خاک، نفس کشیدن را فراموش می کرد و اگر ولایت تشریعی ات نبود، بهشت و جهنم، در غم آب و نان، لای آواز رودهای مسافر گم می شد. اگر به عشق رد پای تو نبود، هیچ موجی پا به ساحل نمی گذاشت.
: گلها همه بااذن توبرخاسته اند ازبهرظهورتو خود آراسته اند مردم همه درلحظه تحويل،بي شک اوّل فرج توازخدا خواسته اند اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم همه می دانند که بهار، می آید همه درخت ها می دانند که بهار می آید؛ وگرنه به خواب زمستانی نخواهند رفت. همه پنجره ها می دانند که صبح می آید؛ وگرنه بسته نخواهد شد. همه چراغ های شب می دانند که اگر بسوزند، طلوع خورشید را نزدیک خواهند ساخت. سروهای بلند قامتِ امامت روییدند تا بگویند که ریشه های تو در خاک است و خواهی رویید؛ سروها شنیدند که بانگ جرسی می آید و برخاستند تا بدانیم که بوی کسی می آید. انتظار... منتظر... انتظار، استقامت بر دین است و منتظر، حرکت آفرین. انتظار، یاد یار است و منتظر، بی قرار. انتظار، مسؤلیت آور است و منتظر، جهادگر. انتظار، برترین کار است و منتظر، نیکوکار. انتظار، ستیز است و منتظر، اهل پرهیز. انتظار، آماده سازی است و منتظر، مهیای جانبازی. انتظار، راز است و منتظر، در سوز و گداز. انتظار، مبارزه با بیداد است و منتظر، فریادگر عدل و داد... آی مردم! اگر «او» را نمی جویید، دیگر از «عشق» هم نگویید! راز غیبت «غیبت» یک راز است؛ مثل راز «خضر» که موسی علیه السلام آن را آشکار ساخت. و «خورشید پنهان شعبان» مانند خورشید در کوچه های ابری آسمان است که اگر نبود، «زمین» پابرجا نمی ماند و «آسمان»! نسل انسان، منقرض می گردید و آفریدگار، شناخته و پرستش نمی گردید و... . خورشید، ارمغانی حیات بخش برای اهل زمین است و خورشید دین، آرام بخش دل های بی قرار و حزین. آن یک، زمین را با جاذبه اش نگاه می دارد و این یک، برکت ها را فرو می بارد. آن یک، به زمینیان، نور می دهد و این یک، بر زخم های کهنه و اندوه های بشر، مرهم می نهد. حجت پنهان خداوند آل محمد علیهم السلام چونان ستاره های آسمان اند؛ هرگاه ستاره ای غروب کند، ستاره ای دیگر، طلوع خواهد کرد و چنان که ستارگان، امان اهل آسمان اند، امامان نیز امان اهل زمین اند. اگر حتی لحظه ای زمین از حجت خدا، تهی گردد، عذاب ها فرود آیند و... امام مهدی(عج) قائم آل محمد صلی الله علیه و آله است که زمین را ـ پس از آن که از ستم لبریز شده باشد ـ از عدل و قسط آکنده می سازد. او حجت پنهان خداوند بر زمینیان است و نوری را که حسین علیه السلام در دل های آسمانی برافروخت، در سرتاسر گیتی منتشر می سازد. گفتند: می آیی گفتند: می آیی و گناه از جهان، رخت برمی بندد؛ بی نیازی، لبخند بر لب ها می نشاند و دانش، بر همگان آرامش می بخشد. گفتند: می آیی و فضیلت، نورافشانی می کند؛ امنیت منتشر می شود و عدالت به فریادمان می رسد. گفتند: می آیی و جهان را به یک چشم به هم زدن، درمی نوردی؛ به هفت آسمان می روی و در یک شب بر دنیا چیره می شوی. گفتند: می آیی و باران می بارد؛ خورشید از مغرب طلوع می کند و آسمان، آتش می گیرد. روزی، این همه یهودا را رسوا خواهی کرد به انتظار دیدنت، روزهای تقویم را هاشور می زنم و صبح های آفتابی را می شمارم. هر غروب، با خورشید در دل دریاها غرق می شوم و هر صبح، به شوق دیدن تو جان می گیرم. اگر هزار سال نوری به انتظارت بنشینم تا سنگ شوم، شک نمی کنم. شاید روزی قدم مبارکت را بر شانه های سنگی ام حس کنم. بگذار ریشخندم کنند! بگذار به اسم تو، سکه بزنند! بگذار دیوارهای ریایشان را به اسم منتظران تو بالا ببرند! روزی خواهی آمد و این همه یهودا را رسوا خواهی کرد. تو هستی؛ اما ابرهای تردید ما، مانع تجلی تواند سایه ابرها چقدر بر سرمان سنگینی می کند، وقتی خورشید را دریغ می کنند و نمی بارند. تو را از پشت این همه ابر، تماشا می کنم؛ آنچنان که خورشید روزهای ابری را. تو هستی؛ اما ابرهای تردید من، آفتاب دیدنت را حصار شده اند. کجای این خاک، می توانم قدم بگذارم و بوی تو را حس نکنم؟! کجای این آسمان، می توانم پرنده باشم و در عطر تو پرواز نکنم؟! نفس بکش، تا ابرهای تردیدمان را باد ببرد و بتاب تا یخ کفرمان آب شود. ابرها، سال هاست که می آیند و می بارند و می روند؛ اما تو همچنان همان آفتاب جوان مانده ای که بر بهارهای آمده و نیامده ما می تابد. از ما فاصله گرفتی تا به تو نزدیک تر شویم تا جهانی شدن گل های محمدی، پشت پرده غیبت، نفس های غم ناک زمین را می شماری. از ما فاصله گرفتی تا آسمانی تر شویم. از ما دور شدی تا در غم ندیدنت با باران های بی وقفه، سقف آسمان پایین بیاید؛ شاید به آسمان نزدیک تر شویم. تنهای مان خواستی، تا تنهایی تو را حس کنیم که تنهاتر از آسمان بودی در بین ما دنیازدگان. یک روز، آسمان را تا ارتفاع سرانگشتانم پایین می کشم و دردهای تنهایی ام را به خورشید می گویم. کاش چشمانمان به دیدن خورشید عادت کند، تا تو را که نورانی تر از خورشیدی، تاب بیاوریم! اگر به عشق تو نبود... تو آخرین ستاره امیدی. به امید دیدن توست که شب های بی ماه، خودکشی نمی کنند. اگر عطر وجود تو نبود، کو
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷   🌷قرار عاشقی🌷 ✨شهیدان را نیازی به گفتن و نوشتن نیست ، آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستن ☁️ باز هم ساعت 🕘به وقت  قرار تپش قلبهاست ❤️ برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان 🌷 خلق کردن .