eitaa logo
یـــــــاد #شهـــــداء راگرامی بداریم
29 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
55 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ خواب دیدم ڪه فرج آمده در دولت عشق سلیمانی وصول از طرف خدا یادداشت سردار روی لوح یادبود ۶۵۰۰ کرمان: «خداوندا مرا از وصول به آنان محروم نفرما»/اسفند ۹۷ چقدر زود این حواله‌ی حاج را اعلام وصول کرد... مقاومت ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️؛
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ خاطره ای شنیدنی از سردار دلها سلیمانی چون شناخته شده بود لازم نبود در فرودگاه از گیت بازرسی کنترل و رد شود . اما آنقدر فروتن وخاضع بود که همه ی مراحل را طی می کرد . از آنجایی که تمام بدنش پر از ترکش بود .هنگام عبور وکنترل در مقابل دستگاه که قرار می گرفت به دلیل وجود تر کش ها سیستم دستگاه قاطی می کرد وصدا می داد . در این باره سردار سلیمانی می گوید : گاهی جای ترکش ها چنان آزارم می دهد که امان ازم می گیرد. دوستی دارم که وقتی مرا این چنین می دید یک قرصی برایم آورد.که در هنگام شدت درد ان را می خورم کمی آرام می شوم . گاهی که منزل پدرم در قنات ملک می رفتم وپیر زنان وپیر مردان از درد پا وزانو وبدن می نالیدند ، از آن قرص به آنها می دادم تا کمی تسکین یابند . سردار با لبخندی ادامه می دهند وقتی که قرص تمام می شد ودرد انها دوباره به سراغشان می آمد .می آمدند منزل پدرم ومی گفتند از قرص های حاج قاسم داری به ما بدهی ؟ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️.؛
💫بسم رب الشهدا والصدیقین کجا از مرگ می‌هراسد؛ آن کس که به جاودانگی روح در جوار رحمت حق آگاه هست. آنقدر 🌷 داده‌ایم که با تدبیر از جان خود گذشتند... و این نهضت همچنان پابرجاست تا وقتی 🌷 چون سلیمانی🌷 و زاده🌷 در آن الگو هستند، نظام حسینی برقرار است به قول 🌷دل‌ها ما را از دوتا گلوله میترسانید؟! زندگی شهدایی🌷 بدون مرز شهدا🌷 را زنده نگه داریم 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 فاطمه مغنیه از 🌷 میخواهد در سفر عراق فرزندش که مدتهاست پدر را ندیده همراه ببرد .حاجی منوط به رضایت پدرش میکند و دختر شهید مغنیه با همسرش تماس می‌گیرد، سامر میگوید اوضاع عراق خوب نیست بگو سردار هم نیاد. مغنیه گریان به سردار سلیمانی می‌گوید شماهم به عراق نروید، حاج قاسم پاسخ میدهد: هوا خوب است و شب مهتابی و بسمت قتلگاه میروم 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 چه مےگفتے میان نمــازهایت با مَعبــود خویش ڪہ خریــدارت شد... قاسم مقاومت 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 آوینی🌷 و آن‌سوی‌تر، قدس، در انتظار طلیعه‌داران هستند، هم آنان که راه‌گشای تاریخ به سوی عدالتِ موعود خواهند بود. آیا تو نیز به خیل آنان پیوسته‌ای؟ ست شادی روح پاکِ 🌷دل‌ها 🌷عزیزمان جمیعِ صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم. یاد ِعزیزان اسیران خاک بخیر🌷 وسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته التماس شفاعت 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷نمیدانیم برای دست بریده ات روضه 🌷 بخوانیم... یا برای پیکر پاره پاره ات روضه اکبر...🌷 یا برای غم روضه 🌷 یا به یاد محاسن سفیدت روضه .🌷 یا از هلهله حرمله ها... یا از 🌷در غربت... دلها🌷 قاسم🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 نماز 🌷 بر تربت مقتل مدافع حرم 🌷 🌷 وارد اتاق مهدی🌷 شدند؛ دوستان آقا مهدی از خاک محل شهادتش چند عدد مُهر درست کرده بودند؛ من این مُهرها را به سردار نشان دادم و ایشان گفتند «می‌خواهم با مهر تربت شهید در این اتاق نماز بخوانم.»📿 🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 مدافعان حرم برسنجی🌷 اهل سوادکوه و بختیاری🌷 ساکن اسلامشهر عصر سه‌شنبه ۲۶ اسفند در منطقه المیادین سوریه به 🌷رسیدند و به جمع 🌷 مدافع حرم پیوستند.  این تصویر ! برسنجی🌷 است در کنار فرمانده خود سلیمانی.🌷 این عکس مربوط به سال ۹۵ است؛ زمانی که قاسم 🌷برای دیدار با خانواده 🌷 مدافع حرم مازندران عازم مصلای شهر بابل شده بود.  🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 خاطره عجیب سلیمانی🌷 از خطای بزرگی که در دوران جنگ انجام داد... یکی‌ از خاطرات سال‌های جنگِ سردار سلیمانی مربوط به ستمی است که به‌قول خودش و یکی از ،🌷 در حق آن شهید روا داشته است. این خاطره مربوط به روزهای پس از عملیات والفجر و روز پاسدار است که سلیمانی🌷 در آن گفته، به‌واسطه پیشنهاد فردی، بنا را بر انتخاب و معرفی پاسدار نمونه لشکر ۴۱ ثارالله می‌گذارد. او در دو جمله جدا، در این باره گفته است: «ما از این کارها نمی‌کردیم. من خامی کردم، پذیرفتم.» و «معرفی پاسدار نمونه در جنگ کار خیلی‌خطایی بود. من خطای بزرگی کردم.» شخصیتی هم که سلیمانی 🌷به‌واسطه این اشتباه به او ظلم روا داشته، به‌نام مهدی زندی🌷 است. خلاصه خاطره مذکور، این است که پس از اعلام نام مهدی زندی به‌عنوان پاسدار نمونه در حسینیه لشگر، این فرد در حالی‌که از آمدن به محل اجرای مراسم انتخاب پاسدار نمونه امتناع داشته، با کمک دیگر رزمندگان و در حالی‌که زیر بغل‌هایش را گرفته بوده‌اند، پیش آمده و به سلیمانی🌷 می‌گوید: «به من ظلم کردی.» سردار سلیمانی در ادامه بیان این خاطره و توضیح رفتار مهدی زندی🌷 گفته است: «جنگ ما افتخارش این است که رتبه‌ای نبود. این پارچه‌ها و درجه‌های روی دوش من نبود. کلمه رایج، کلمه سردار و سرهنگ نبود. کلمه رایج، کلمه برادر بود؛ برادر حسین، برادر احمد، برادر مهدی. کلمه رایج این بود. کسی فکر نمی‌کرد و باور نمی‌کرد حقوق فرمانده سپاه ۲,۵۰۰ تومان است، حقوق رزمنده عادی هم ۲,۵۰۰ تومان است. این، جنگ ما بود. این زیبایی‌ها جنگ ما را به این‌جا رساند.» 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 میگفت شرمنده ام که با سر وارد محشر بشوم و اربابم بی سر وارد شود. تو وصیت نامه اش نوشته بود قبرم رو توی کتابخونه مسجد المهدی کندم. سراغ قبر رفتند دیدند که برای هیکلش کوچیکه. وقتی جنازش اومد قبر اندازه ی اندازه بود، اندازه تن بی سرش. شهید شیر علی سلطانی🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 📘کتابی که سردار قاسم سلیمانی🌷 با دست مجروح نوشت. اولین نکته‌ای که با خواندن 📚کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» به ذهن می‌رسد، صداقت راوی است. این کتاب زندگی‌نامه خودنوشت سردار قاسم سلیمانی🌷 است. پس از شهید سردار قاسم سلیمانی و یارانش🌷، جامعه نشر تلاش کرد با انتشار آثاری درباره سبک زندگی یا خاطرات این سرافراز، دین خود را تا حدودی به او ادا کند. در این میان، انتشار زندگی‌نامه خودنوشت 🌷که با دست مجروح آن را نوشته بود، لطف دیگری داشت. 📚«از چیزی نمی‌ترسیدم» که خیلی زود در فهرست آثار پرفروش بازار کتاب جای گرفت و از مرز ۱۰۰ هزار نسخه گذشت، اولین کتابی است که به قلم این 🌷سرافراز منتشر می‌شود. نام 📘کتاب برگرفته از مضمونی است که بارها در دل خاطرات به آن اشاره شده است. 📘کتاب شامل خاطراتی است از سردار قاسم سلیمانی🌷 از دوران کودکی تا سال‌ ۵۷ و آستانه پیروزی انقلاب اسلامی. نمایی است از زندگی یک عشایرزاده روستایی که بی غل و غش و صادقانه، خاطراتش را روایت کرده است. این 📘کتاب که توسط نشر مکتب قاسم🌷 روانه بازار نشر شده است، با زبانی ساده و بسیار شیرین از دوران کودکی سلیمانی🌷 آغاز می‌شود؛ از زندگی ساده یک خانواده در روستای قنات ملک کرمان. 📘کتاب از همان ابتدا با استفاده از توصیف، فضاسازی و شخصیت‌پردازی مخاطب را با خود همراه می‌کند. خاطرات 📘کتاب ملموس‌اند و اولین نکته‌ای که با مطالعه آن به ذهن می‌رسد، صداقت راوی است. او هر آنچه در هر ماجرایی رخ داده، بی کم و کاست نقل می‌کند. با وجود این، شتاب خاطرات تند است. 📚«از چیزی نمی‌ترسیدم» علاوه بر اینکه مخاطب را کم‌کم با زندگی مردی آشنا می‌کند که نه تنها قهرمان ملی که افتخاری است برای جهان اسلام، نمایی واضح و روشن از وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم پیش از انقلاب را نیز به تصویر می‌کشد. نمایی از مردم رنج‌کشیده که حتی گاه با پدیده‌هایی چون «تاکسی» آشنا نبوده‌اند و زندگی‌شان همانند دل‌هایشان صاف و ساده و کوچک بود. فرادستی و فرودستی در جامعه پیش از انقلاب و همچنین آمال و آرزوهای یک ملت در این برهه نیز گاه به خوبی به تصویر کشیده می‌شود. 📚«از چیزی نمی‌ترسیدم» حُسن دیگری نیز دارد. ناشر در انتهای 📘کتاب تمام دست‌نوشته‌های 🌷 را نیز منتشر کرده است؛ دست‌نوشته‌هایی که دغدغه‌های فرهنگی سلیمانی🌷 را یادآوری می‌کند. اگر علاقه‌مندید بدانید که قاسم سلیمانی🌷، چطور دل‌ها🌷 شد، مطالعه این 📘کتاب خواندنی را ، از دست ندهید. بنیاد مکتب قاسم🌷 این کتاب را به قیمت ۲۲ هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷؛