7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 ماجرای حمله هنجارشکنان به بانوی آمر به معروف گیلانی چه بود؟
🔺هنجار شکنانی که حتی به یک پسر بچه هم رحم نکردند و او را زدند...
✖️فرزند كوچك خانم آمر به معروف : من رفتم کمک تا مادرم از نامحرم کتک نخوره 😞
💢 #شکست نمی خوريم، خدا با ما است
اين طور نيست كه ما خوف اين را داشته باشيم كه شكست بخوريم.اولاً كه شكست نمي خوريم، خدا با ماست؛ و ثانياً بر فرض اين كه«شكست صوري» بخوريم «شكست معنوي» نمي خوريم ،و پيروزي معنوي با اسلام است، با مسلمين است شما حق هستيد و در مقابل باطل ايستاده ايد؛ و حق پيروز است.
#امام_خمینی
📚صحیفه نور، جلد ١٢،صفحه ٩٣
بسم رب الشهدا...
لينك گروه ، كانال ، و سايت هاي مربوط به مجمع جهاني خادمين شهدا.
گروه مجمع
http://eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd
كانال رسمي
https://eitaa.com/shahid_110
بانك جامع اطلاعات شهداي جهان اسلام
http://eitaa.com/joinchat/459341836C9a286604cb
كتابخانه ديجيتال
https://eitaa.com/shahid_ketab110
پایگاه خبری مجمع
http://shahidd110.blog.ir
گنجينه شهداي جهان اسلام
http://martyrsofislamicworld.blog.ir
از همراهي شما سپاسگذاريم .
هدایت شده از کانال رسمی خط سرخ
#اطلاع_رسانی
جانباز هفتاد درصد و #کوچکترین آزاده دفاع مقدس برادر #قنبرعلی_بهارستانی به خیل یاران شهیدش پیوست...
مراسم تشییع پیکر پاک آن شهید بعد از ظهر امروز دوشنبه ۲۷ خرداد در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد.
✨کتاب #بزرگ_مرد_کوچک خاطرات شفاهی آن شهید ازدوران #اسارت وی میباشد.
#شهید_قنبرعلی_بهارستانی
متولدسال ۱۳۴۸-آبادان
🌷وی که فقط ۱۱ سال داشت، در روزهای نخستین دفاع مقدس در جاده ماهشهر ـ آبادان همراه پدرش به اسارت نیروهای عراقی درآمد و به اردوگاه موصل منتقل شد.
🌷مدتی بعد پس از انتقال تعدادی از اسرا از اردوگاه رمادی به موصل، متوجه حضور #برادر_دیگر خود در آن اردوگاه شد و با درخواستهای مکرر، برادر دیگر نیز به اردوگاه موصل منتقل شد.
🌷بهارستانی چهار سال بعد در بهمن ماه سال ۶۳ به خاطر سن کم خودش و کهولت سن پدرش با اسرای عراقی مبادله و آزاد شد و پس از بازگشت به میهن متوجه شد #دو_برادر دیگرش در درگیری با دشمن به خیل #شهیدان پیوستهاند.
🌷وی پس از این اتفاقات دورههای رزمی و امدادگری را طی کرد و به عنوان #امدادگر رزمی راهی #جبهه شد. پس از ۶ ماه حضور در جبهه، در منطقه فاو و خور عبدالله به شدت مجروح و به مقام #جانبازی رسید...
"یالیتنا کنا معکم"
شادی روحش صلوات
کبوتران بقیع سینه چاک می افتند
میان معبر خون بی پلاک می افتند
برای امر به معروف و نهی از منکر
هنوز فاطمه ها روی خاک می افتند
📢 #اطلاعیه امت حزب الله
🔴✊تجمع مردمی در حمایت از رشادت بانوی آمر به معروف
🔴و مطالبه از دستگاه قضا برای مجازات قاطع اوباش و هنجارشکنان در روز
🗓 چهارشنبه ۲۹ خرداد
🕰 ساعت ۶ عصر
⭕️در مقابل شهرداری #خمام (محل وقوع حادثه) برگزار میگردد
🌷شهیدمحمد حسین مومنی ۱۳۷۲/۳/۱۱در خانوادهای مذهبی درکراچی پاکستان و در شب ولادت حضرت زهرا (س) به دنیا آمدن ۲ ساله بودن که به همراه خانواده به ایران نقل مکان کردن سرانجام دلاور مرد زینبیون به همراه تیپ فاطمیون راهی سوریه شد و در اعزام دوم۱۳۹۶/۱/۱۷آسمانی شدن ودوسال مهمان حضرت مادر (س) و حال خبر آمد که پیکر شهید به آغوش مادر بازگشته و از طریق پلاک شناسایی شده .شهید مومنی پنجمین شهید خانواده بودن و تنها شهیدخانواده که پیکرشان بازگشته .
✍راوی مادر شهید بزرگوار
پسرم بار اول سال ۹۴ عازم سوریه شد.محمدحسین میتونست در قالب تیپ زینبیون هم به سوریه اعزام بشه اما از طریق لشکر فاطمیون به جبهه رفت. نیت و هدف اصلی پسرم دفاع از حرم بود که و حضور در هر یک از دو لشکر برایش تفاوتی نمیکرد☺️ولی چون شهید به زبان فارسی مسلط بود، برای ارتباط برقرار کردن با همرزمانش در گروه فاطمیون احساس راحتی بیشتری میکرد.
روزاعزام احساس غریبی داشتم،هم خوشحال و هم نگران بودم، خوشحالی از این بابت که جوان برومندم برای دفاع از حرم بی بی میرفت و از سوی دیگر آنقدر بزرگ شده که خودش راه صحیح و غلط را انتخاب کند. همچنین نگران از دوری، بیخبری و اتفاقات دیگر بودم. پسرم به عنوان روحانیِ گردان اعزام شد👌 اولین بار که به عنوان روحانی اعزام شد، عملیاتی صورت نگرفت. وقتی به ایران برگشت خیلی از این مساله ناراحت بود، به همین خاطرگفت: «برای بار دوم به عنوان روحانی نمیرم چون نمیتونم اونجا باشم و عملیات نرم»؛ ولی قسمت بود که بار دوم نیز به عنوان روحانی بره شهادتش به نقل از دوستان و همرزمانش اینطور بود که چون اجازه رفتن نداشت، شب عملیات صورت خودش رو میپوشنه و همراه باقی همسنگران وارد عملیات میشه که با اصابت سه تیر به سینه مجروح میشه وآسمونی میشه😇 پیکر محمدحسین برنگشت مفقودالاثر بودن یکی از آرزوهای پسرم مانند پدربزرگ و سه داییاش بود. من هم تسلیم خواسته خدا و محمدحسین هستم.
خبر شهادت را ۲ نفر از همرزمانش آوردن پسرم خیلی مواقع به جای دوستانی که باید دیدهبانی میدادن شبها بیدار میموند. خیلی اتفاق افتاده که از غذای خودش به همسنگرانش داده باشه شبزندهداریها، نمازهای شبی که میخوند و کمکهای داوطلبانه برای امور گردان مواردی بود که دوستانش برایم تعریف کردم.
✍فرازی از وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
1396/1/15
وصیت نامه محمد حسین مؤمنی فرزند احمد تبعه پاکستانی که در منطقه با نام محمد حسینی فرزند مصطفی، گروه 61 شناخته میشوم.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا و مقتدانا امیرالموؤمنین
علی بن ابیطالب علیه السلام
برای شادی روح شهدای مدافع حرم یک صلوات عنایت فرمایید.
خدایا تو را به زینب(س) قسم میدهم که ما را از فیض شهادت محروم نفرما.
پدر و مادرم از شما میخواهم که بعد از شهادت من برای من گریه نکنید بلکه به مظلومیت سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین(ع) فکر کنید و گریه کنید. دوستان و آشنایان یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب(س) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پیشرفت نمیکرد.
عزیزان من باور کنید که شهادت از عسل شیرین تر است اگر در بطن کلمه شهادت بروید متوجه خواهید شد که چقدر کشته شدن در راه خدا شیرین است. انشاالله به زودی به جمع دوستانم شهیدان سید مصطفی موسوی و مرتضی حیدری و همچنین بقیه شهدای مدافع حرم میپیوندم.
در پایان از همه اعم از خانواده، دوستان، فامیل، آشنایان، اساتید و هرکس که به گردن ما حقی دارد حلالیت میطلبم، لذا حلالم کنید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
▪️۱۵ شوال سالروز شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام تسلیت
شادی روحشان #صلوات
حضرت رضا عليه السلام به نقل از رسول خدا پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:
«بهترين برادران من علي عليه السلام و بهترين عموهاي من حمزه است.
امام هادی ع:
اگر قبر عبدالعظیم حسنی را در شهرتان(ری) زیارت کنی،مانند آن است که امام حسین(ع) را زیارت کرده باشی.