eitaa logo
كانال رسمي ( مجمع جهاني خادمين شهدا)
415 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
256 ویدیو
82 فایل
☫ ﷽ کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان. اسلام سایت و کانال @asganshadt http://martyrsofislamicworld.blog.ir خبری http://shahidd110.blog.ir گروه http://eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd کانال @shahid_110
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آدمای خودخواه؛ که فقط گرفتارِ مسائل خودشونن؛ نمیتونن خلیفه(جانشینِ)خدا در زمین باشند. 👈رفاقت کردن به سبکِ خدا؛ به خدا، شبیهت میکنه! توی درد دیگران شریک شو
حکایت شهید، حکایت غریبی است که فقط شهدا آن را می شناسند اما حکایت شرمساری خود را چه کنیم حکایت خود فراموشان را ما را چه شده است مبادا از مسیر عشق، به بیراهه برویم😔 مبادا صمیمیت خاکی جبهه را به دود و سیمان و آهن بفروشیم نگذاریم چشمانی را که ستاره های خشوع از آن می بارید، شراره های شهوت بسوزانند😔 لباس های خاکی مان را که نشانه خلوص بود، در مقابل جامه های چرکین لذات ناسوتی، ارزان نفروشیم😭 بگذاریم پیشانی هامان، بوی پیشانی بند «یا زهرا» بدهند؛ بوی پیشانی بند «یا ثاراللّه »😍 از آنها نباشیم که: «همتشان، شکمشان است» باید به پیشانی هامان خصلت سجود بدهیم. به دستانمان حرارت نیایش بدهیم تا قنوت هامان، رنگ اجابت بگیرند. سلام بر قنوت هایی که عطر «أَللَّهُمَّ اْرُزْقنِی تَوْفِیقَ الشَّهَادَة» می پراکند! همیشه به یاد شهدا باشیم شبتون شهدایی التماس دعا✋
🌒زمین،پشت به آفتاب که میکند،سیاه و تاریک میشود ظلماتی که ماداریم،تمام آشوب واضطراب کنونی ما،همه سزای پشت کردن ما،به آفتاب قرآن وولایت است! 🌔دوربزنیم تاروشن شودمرزهای وجودمان!
همین که برمزارشان ایستاده ای یعنی تورابه حضور طلبیده اند همین که اشک هایت روان میشودیعنی نگاهت میکنند شهیددوستت دارد❤️  که میان این شلوغی های دنیا هنوزگوشه ی خلوتی برای دیدارنگاه معنویشان داری🌷 💠جانباز شهید حاج حبیب جنت مکان در جوار شهدا التماس دعا✋
دلش نمی اومد گنـ♨️ـاه کنه ... 📛اما ... باز هم گفت : #این_بار_آخره‼️ مواظب " بار آخر"هایی باشیم که بار آخرتمان را سنگین میکند...⚠️ نماز اول وقت التماس دعا✋
💠امام کاظم(ع) «خوشابه حال شیعیان ماکه درزمان غیبت قائم مابه رشته ی ولایت ماچنگ میزنندوبرموالات ماثابت و استوارمیمانندودربرائت وبیزاری ازدشمنان ماپابرجا ومحکم میمانندآنهاازمایندوماازآنهاییم»
✍هر قدر، به رابطه خودت با خدا، بیشتر رسیدگی کنی؛ هراس لحظه ی انتقال، کمتر تو را لمس خواهد کرد! چون یقین داری؛ به آغوشِ دوست صمیمی ات بازمی گردی نماز اول وقت التماس دعا✋
محبت، بدونِ مَــوَدَّت از ما عزاداری حقیقی نمی سازد❗️ ✔️مودّت؛ همراهیِ قدم به قدم با حسین (ع) است! 💢آیا رنگِ حسین(ع) در زندگیِ ما جریان دارد؟
▪️اگه خسته شدی از گِره هایی که روحتو حبس کردن! ▪️اگه دنبال رها شدن از نَفْسِ ناآرامت هستی! آسمونِ محـرم... بستــرِ رها شدن و پروازه! قلبـ❤️ـت رو به حسین (ع)برسون
هدایت شده از کانال رسمی خط سرخ
4_5976378431821054504.mp3
2.88M
💔دلت که میشکند! بغض که میکنی برای زخم های حسین فاطمه...⬇️ 1⃣ ملک الموت، مهربان میشود، وقت گرفتن جانت! 2⃣لحظه جان دادن، می آیند کنارت⚰ 3⃣...ازهمان ثانیه اول.. 💠استاد
▪️اگه شیعه ی زیرکی باشیم؛ اجتماعات محرم، برامون میشه یه پَرِش بلند، به سمت لحظه باشکوه ظهور! 💢برای همین،دشمنانِ ظهور هر کاری می کنند، تا حقیقتِ کربلا مخفی بمونه
خادم امام زاده و هیئت بود ولی همیشہ جلوی در می ایستاد معتقد بود دربانی و خاکی بودن برای ائمـه لطف بیشتری دارد، میگفت هرچی کوچکتر باشی امام حسین بیشتر نگاهت می کند. 🌷شهیدامیرسیاوشی
🌹بسم ‌رب الشهدا و الصدیقین🌹 💠ستاد یادواره شهیده های عفاف و حجاب ‌و شهدای امر به معروف تقدیم میکند.. یادواره شهدای امر به معروف و نهی از منکر با حضور خانواده شهید علی خلیلی و شهیده زینب کمایی 🎤سخنران : حضرت حجت الاسلام و المسلمین میرزا محمدی 🗓زمان : چهارشنبه 13 شهریور ساعت 13 الی 16 مکان : مصلی قدس شهر مقدس قم ضمناً ناهار مهمان سفره اهل بیت علیهم السلام خواهید بود
هدایت شده از کانال رسمی خط سرخ
4_5920332793690194341.mp3
20.4M
▪️روضه حضرت مسلم (ع) شب اول محرم 🎤حاج مهدی رسولی
🎪آنهمه راه آمدکه نجات دهدکوفیان را ازشریزیدی ها! 💌هرسال محرم نیز کلی راه می آیدکه نجات دهدقلبمان را ازشریزید نفس مان! 😔ولی امان که حب مال وجان،کاردست کوفیان داد! دست ما هم....
هدایت شده از کانال رسمی خط سرخ
4_5924954582227616464.mp3
26.25M
بابا خرابه بسترش خاکه خرابه بالشش خشته نمیتونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست 😭 🎤 حاج مهدی رسولی التماس دعا✋
هدایت شده از کانال رسمی خط سرخ
VID_20190903_124400.mp3
4.61M
میگن روضه دلمردگیه/میگن گریه افسردگیه نمیدونن خبر ندارن/حسین آغاز زندگیه اتفاقا روضه نور میده دلارو/اتفاقا گریه میبره بلا رو اتفاقا حسین زنده کرده ما رو میگن بسه غصه بسه غم/میگن بازی شال و علم نمیدونن با روضه شدیم رها از زیر بار ستم اتفاقا این غم باعث نشاطه اتفاقا این شال پرچم حیاته اتفاقا حسین کشتی نجاته هر کی با حسین باشه/سرزنده و آزاده است شیعه تا حسین داره/یک لشگر آزاده ست 🎤حاج مهدی رسولی
💠طرح نذرنان توسط در حصیر آباد(اهواز)به نیابت از شهید عبدالکریم اصل غوابش اجرا گردید در این طرح مبلغ ۱۵۰هزارتومان صرف خریدنان و توزیع به وسیله بن نان بین خانوادهای نیازمند شناسایی شده توسط حاج آقا سید عمادالدین موسوی بیدک مسول مرکز نیکوکاری مسجد امام خمینی (ره)حصیر آباد گردید 👈در انتها از خادم بزرگوارمان در اهواز که سبب ارتباط ما برای اجرای این طرح در عین الدو و حصیر آباد شدند بسیار ممنونیم اجرشان با شهدا ان شاالله شما هم میتوانید این طرح را در شهر و استان خود اجرایی کنید کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام
هدایت شده از بانك جامع اطلاعات شهداي جهان اسلام(مجمع خادمين شهدا)
🌷اطلاعات فردی شهید شهید مدافع حرم نام:#شهیدحاج_عبدالکریم_اصل_غوابش نام پدر:ملاعلاوی محل تولد :حصیر آباد_اهواز تاریخ تولد:۱۳۴۸/۱۰/۲۵ تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۴/۱۹ محل شهادت :تدمر_سوریه نحوه شهادت :برخورد با تله انفجاری درجه یا سمت:پاسدار
هدایت شده از بانك جامع اطلاعات شهداي جهان اسلام(مجمع خادمين شهدا)
✍راوی همسر بزرگوارشهید درسال ۱۳۴۸ در یکی از مناطق محروم اهواز به نام حصیرآباد حاج عبدالکریم به عنوان ششمین فرزند خانواده غوابش پس از چهار دختر و یک پسر به دنیا آمد و خدا بعد از او نیز سه فرزند دیگر به این خانواده عطا کرد. پدر ایشان که عموی بنده هم می‌شود دست اندر کار مسجد‌سازی و فروشنده مصالح ساختمانی بود و ساختمان مسجد محله حصیر آباد را بنا کرد و خودش نیز پیش نماز مسجد بود، به همین خاطر عبدالکریم هم دنباله رو پدر بود و از همان دوران کودکی در فضای مسجد رشد کرد و برخلاف سایر هم سن و سال هایش که علاقه به بازی و بازیگوشی داشتند او معمولا مشغول نقاشی و انجام کارهای هنری بود. او خیلی زود به مرحله پختگی رسید و قبل از رسیدن به سن تکلیف تمام فرایض را انجام می‌داد؛ به طوری که در سن ۱۱سالگی فعالیت فرهنگی خود در مسجد امام محمد باقر(ع) که معروف به لشکر قدس بود را آغاز کرد و همین زمان بود که جنگ تحمیلی آغاز شد. ایشان سال سوم دبیرستان بودند که تصمیم گرفتند به جبهه بروند.یک روز بدون اطلاع قبلی از راه مدرسه به جبهه رفت و پدر و مادرش نیز که اطلاع نداشتند خیلی نگران شده بودند و پرس و جو می‌کردند تا اینکه خودش تماس گرفت و گفت که در دزفول تحت آموزش نظامی برای اعزام به جبهه است. بعد از گذراندن دوره‌های آموزشی به گردان امیرالمومنین(ع) پیوست و در عملیات‌های نصر 8 و والفجر ۱۰ به عنوان نیروی خط شکن شرکت داشت تا اینکه از ناحیه دو پا مجروح و همزمان شیمیایی هم شد؛ برای مداوا مستقیم از جبهه به لاهیجان اعزام شد و پس از بهبودی و ترخیص تا اواخر جنگ دوره‌های درمان را می‌گذراند که قطعنامه پذیرفته و جنگ تمام شد. بعد از جنگ در سپاه پاسداران استخدام شد و به گردان جعفر طیار تیپ یکم حضرت حجت(عج) پیوست. دوره‌های زرهی و تخصصی تعمیرات تانک را گذرانده بود ولی به خاطر آثار جراحتی که در کمر و پا داشت به اصرار مسئولان در قسمت فرهنگی مشغول به فعالیت شد. سال ۶۸بود که خانواده عمویم به خواستگاریم آمدند؛ البته حاجی آن موقع با عصا راه می‌رفت و هنوز کاملا بهبود پیدا نکرده بود و به خانواده اش هم گفته بود که چطور با این وضعیت می‌خواهید برای من زن بگیرید که عمویم گفته بود شما کاری به این کارها نداشته باش. پدرم هم با من صحبت کرد و گفت: ممکن است او در همین وضعیت بماند و خوب نشود، در واقع اتمام حجت کرد و تصمیم را به خودم واگذار کرد. حاجی وقتی به خواستگاری من آمد به دلیل شدت مجروحیتی که پشت سر گذاشته بود ضعیف شده بود و خیلی نمی‌توانست حرف بزند و یا یکجا بنشیند، چهره مهربانی داشت وقتی به او نگاه می‌کردم آرامش میگرفتم. می دانستم که از لحاظ اخلاقی و ایمانی چیزی کم ندارد و برای سلامت جسمش هم به خدا توکل کردم اميدواربودم كه سرانجام اين انتخاب خير باشد. در واقع دوست داشتم در جهاد جانبازي او سهمي داشته باشم۱۳ مهر ۱۳۶۸ ازدواج کردیم. در ابتدا در خانه عمویم، پدر حاج کریم زندگی می‌کردیم ولی مدتی بعد زمینی در یکی از مناطق محروم شهر خریدیم و چون هزینه کارگر و بنا نداشتیم حاجی بنایی می‌کرد و من هم به عنوان کارگر مصالح به او می‌دادم تا بالاخره خانه‌مان را ساختیم بزرگ و خوب بود و ۵ سالی آنجا بودیم ؛اما به دلیل نزدیکی کارخانه آرد و آلودگی آن و تاثیر بدی که بر عارضه شیمیایی حاجی داشت مجبور به فروش آن و جابجایی به محله قدیمی خود حصیر آباد شدیم و مجبور شدیم در یک خانه ۴۰ متری زندگی کنیم. به جرئت می‌توانم بگویم اگر حاجی نبود من از لحاظ اعتقادی به این رشد نمی‌رسیدم، تحمیلی در کار نبود بلکه با رفتارش اطرافیان را تحت تاثیر قرار می‌داد، فداکاری و مهربانی و دلسوز بودنش و ساده زیستی و بی‌ریا و کم توقع بودنش او را از دیگران متفاوت می‌کرد. پسرم مجید به صورت روزمزد در سپاه کار می‌کرد که عذرش را خواستند من خیلی ناراحت شدم نه به خاطر بیکار شدنش به خاطر اینکه یک نیروی ولایی و دلسوز بیکار شده بود. به حاجی گفتم: باید بروی صحبت کنی ببینی
هدایت شده از بانك جامع اطلاعات شهداي جهان اسلام(مجمع خادمين شهدا)
چرا این کار را کرده‌اند شما سرهنگی و این‌ها دوستان تو هستند؛ اما حاجی بدون هیچ ناراحتی گفت: شما خیلی قضیه را بزرگ کرده‌ای؛ حتما رزقش جای دیگری است. گفتم: حالا که شما کاری نمی‌کنی من پیش سردار فرماندهی می‌روم. حاجی گفت: میدانی با این کارت وقت سردار را می‌گیری؟ خواهش میکنم از این کار منصرف شو. مدتی نگذشته بود که مجید گفت: تصمیم گرفته ام که در حوزه مشغول تحصیل شوم و تازه من به حرف حاجی رسیدم که می‌گفت راهش از جای دیگری می‌گذرد و رزقش جای دیگری است یعنی چه. توکلش خیلی زیاد بود بارها می‌شد که مشکلی یا کمبودی پیش می‌آمد و من می‌گفتم: «حاجی حالا چیکار کنیم؟» حاج عبدالکریم می‌گفت: «خدا کریم است هنوز خیلی وقت هست جور می‌شود» و واقعا هم همین طور می‌شد. ایشان راوی دفاع مقدس در چذابه و شلمچه بود و فرمانده پایگاه مقاومت بسیج شهید نریمی و مسئولیت هیئت امنای مسجد امام علی (ع) حصیرآباد را هم بر عهده داشت و چند باب از منازل اطراف مسجد را خریداری کرد و به ساختمان مسجد ملحق و مسجد را احیا کرد. کار حاجی شب و روز نداشت و دائم در ماموریت بود و تنها روزهای جمعه آن هم نه همیشه منزل بود که همان یک روز را هم یا به انجام کارهای تعمیراتی مدارس بچه‌ها و رنگ آمیزی و تعویض شیشه و غیره می‌گذراند یا به فعایت‌های مسجد و پایگاه بسیج، یعنی ما حاجی را خیلی نمی‌دیدیم چون همه مردم محل از او انتظار داشتند. حاجی یک هیئت زنجیر زنی را با ۱۰ نفر در محل راه اندازی کرد که حالا به ۵۰۰نفر زنجیر زن رسیده است که هر سال ماه محرم ۱۰ شب مداحی و زنجیرزنی برگزار می‌کنند. حاجی یک تنه همه این کارها را می‌کرد شهید غوابش در انجام دکور یادواره شهدا در اهواز و خارج از اهواز شناخته شده بود و هر جا یادواره شهدا بود با علاقه می‌رفت و چند روز وقت می‌گذاشت با وجود اینکه از دردهای کهنه اش رنج می‌برد ولی با روحیه بر درد‌ها غلبه می‌کرد. به او می‌گفتم: این همه زحمت می‌کشید چیزی هم به شما می‌دهند؟ می‌گفت: کسی که برای شهدا کار می‌کند نباید انتظار دستمزد داشته باشد. حاجی هنگام اعزام به سوریه سرهنگ و در روابط عمومی حوزه نمایندگی مشغول بودند و پیش از آن هم در سمت‌های فرهنگی و زرهی تیپ زرهی حضرت حجت(عج) مشغول بودند؛ سوریه هم کارشناس زرهی بودند و تعمیرات تانک‌ها را بر عهده داشتند. حاجی به قدری جذبه داشت که می‌گویند رزمندگان سوری را با اخلاق خود جذب نماز جماعت می‌کرد و ارتباط آنها با حاجی به گونه‌ای بود که او را از جمع خود جدا نمی‌کردند. آبان ماه ۹۳بود که حاجی به من گفت: ثبت نام کردم برای اعزام به سوریه شما که راضی هستید؟ ولی هنوز فرماندهی اجازه نداده، گفتم: اگر بگویم راضی نیستم چه می‌گویید؟ گفت: پس معلوم شد که مرا دوست نداری؛ از شما که یک زن صبور و مقاوم هستید بعید است. چون حرم حضرت زینب(س) در وضعیت مخاطره آمیزی قرار گرفته بود و طبق فرمایش رهبری که دفاع از اسلام و مسلمین به مرزهای ایران ختم نمی‌شود و همین امر حجت را برای حاجی تمام کرد زیرا همیشه می‌گفت: اگر رهبر بگوید به درون آتش برو بدون چون و چرا می‌روم. به همه افرادی هم که قصد ورود به سپاه را داشتند گوش زد می‌کرد، باید دلسوز نظام و مطیع رهبر باشید اگر برای حقوق و کار می‌خواهید وارد سپاه شوید همان بهتر که نیایید. از طرف دیگر حاجی دوستان و همکارانی داشت که به سوریه رفته بودند به همین خاطر ایشان دوست داشتند که دنبال آنها بروند و وقتی خبر شهادت چند تن از آنها را شنید؛ بر خواسته خود مصر شد؛ ولی فرماندهی موافقت نمی‌کردند چون در داخل کشور به ایشان نیاز بود. به گفته همکارانش که بعد از شهادت نقل کردند حاجی تا مدتی با آنها سرسنگین شده بود و همه می‌گفتند حاج غوابش با ما قهر کرده و همین رفتار او فرماندهی را مجبور می‌کند که نامش را در لیست اعزام اضافه کنند. حاجی برای رحلت امام بچه‌های بسیج را برای اردو به تهران برده بود و ازآنجا هم برای پیگیری اعزام یک سر هم به نیروی زمینی زده بودند ولی گفته بودند تاریخ اعزام مشخص نیست. وقتی به اهواز رسید با او تماس گرفتند، حاجی سراسیمه مشغول جمع کردن وسایلش شد و گفت: باید بروم تهران، گفتم: «تو دیروز از تهران آمدی دوباره می‌خواهی بروی، اتفاقی افتاده؟» گفت: می‌خواهم بروم سوریه، فقط ۱۰ دقیقه فرصت خداحافظی من و حاجی بود. گفت : «به هیچ‌کس نگو سوریه ام بگو رفته تهران و کسی را نگران نکن.» وقتی حاجی رفت و خودم تنها شدم از اعماق وجود گریه کردم، احساس کردم دلم را از جا کند و با خود برد، در حالی که حاجی پیش از این بارها به ماموریت‌های سخت و دور در مرز رفته بود. حاجی ۱۹ خرداد ۹۴اعزام شد و دو روز بعد تماس گرفت با صدایی بشاش گفت: نایب الزیاره شما هستم. در تمام تماس‌هایی که از سوریه می‌گرفت خیلی خوشحال بود و وقتی از اوضاع جسمی و جراحت هایش می‌پرسیدم گفت: «باور می‌کنی خوب شده‌ام و به قدری مشغولم که وقت ندارم به خودم
هدایت شده از بانك جامع اطلاعات شهداي جهان اسلام(مجمع خادمين شهدا)
فکر کنم و همه چیز را فراموش کرده‌ام.» حاجی قرار بود ۴۵ روزه برگردد؛ یک ماه از حضورش در سوریه گذشته بود، شب قدر و ضربت خوردن حضرت علی(ع) بود و من در مسجد و مراسم احیا بودم که حاجی زنگ زد و احوالپرسی کرد و گفت: برای من و همکارانم دعا کن، چهار روز بعد از این تماس دیگر حاجی تماسی نگرفت تا جمعه آخر ماه مبارک رمضان(۱۹ تیر۱۳۹۴) که روز قدس بود و من خیلی نگران بودم چون یک روز در میان در جریان احوال ایشان قرار می‌گرفتیم. دامادم گفت: شاید عملیات یا ماموریتی هستند که امکان تماس وجود ندارد. گفتم: خدا کند این‌طور باشد چون فقط سلامتی حاجی برایم مهم است پسرم بعد از شنیدن خبر شهادت پدرش اول نماز شکر خواند و گفت: اگر پرده‌های دنیا کنار برود و حقیقت جایگاه پدر را ببینید به جای گریه شیرینی پخش می‌کنید. حتی حاضر نشد پیراهن سیاه بپوشد و به جای آن لباس سفید پوشید و خوشحال می‌شد که به او تبریک بگویند. حاجی من و فرزندانش را با فرهنگ ایثار و شهادت و جهاد آشنا کرده بود و برای ما موضوعی غریب نبود. ایشان روزجمعه آخر ماه مبارک رمضان (۱۹ تیر۱۳۹۴)برای تعمیر تانکی که در منطقه عملیاتی خراب شده بود اعزام می‌شوند و بعد از اتمام کار هنگام بازگشت به همراه سه نیروی سوری که همراه حاجی بودند در تله انفجاری تکفیری‌‌ها گرفتار می‌شوند و به شهادت می‌رسند.
هدایت شده از بانك جامع اطلاعات شهداي جهان اسلام(مجمع خادمين شهدا)
🌷اطلاعات فردی شهید شهید مدافع حرم نام: نام پدر:ملاعلاوی محل تولد :حصیر آباد_اهواز تاریخ تولد:۱۳۴۸/۱۰/۲۵ تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۴/۱۹ محل شهادت :تدمر_سوریه نحوه شهادت :برخورد با تله انفجاری درجه یا سمت:پاسدار _____________________________ 🌷المعلومات الفردية عن الشهيد المدافع عن الحرم أسم الشهيد : الشهيد حاج عبد الكريم أصل غوابش أسم الوالد : ملا علاوي مكان الولادة: مدينة أهواز منطقة حصير آباد تاريخ الولادة : ١٣٨٩/١١/٠٧(ق) تاريخ الأستشهاد : ١٤٣٥/٠٩/١٢(ق) مكان الأستشهاد :سورية منطقة تدمر كيفية الأستشهاد : أصابة بالفخ الأنفجاري الدرجه او المنصب : حرس الثورة ______________________________ 🌷Personal Identification of Martyr: Defender of Holy Shrine in Syria Name: AbdulKarim Asl Ghavabesh Father's name: Molla Alaavi Place of birth: HasirAbad, Ahvaz Date of birth: January 15, 1970 Date of martyrdom: July 10, 2015 Place of martyrdom: Palmyra (Tadmor),Syria Way of Martrydom: Collision with explosive traps Degree or Position: Pasdar ______________________________ 🌐گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام ========================= کنز المعلومات لشهداء العالم الاسلامی ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌐 The treasure of information of the Islamic world's martyrs ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ┄┅══✼♡✼══┅┄ 🌐گروه مجمع جهاني خادمين شهدا http://eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd ==================🌹 كانال مرجع https://eitaa.com/shahid_110 ============::::🌹 http://آدرس وبلاگ martyrsofislamicworld.blog.ir ==========::::======🌹 🌐گنجينه اطلاعات شهداي جهان اسلام ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/459341836C9a286604cb ======================= 🌐پایگاه خبری مجمع جهانی خادمین شهدا http://shahidd110.blog.ir/
كانال رسمي ( مجمع جهاني خادمين شهدا)
💠طرح نذرنان توسط #مجمع_جهانی_خادمین_شهدا در حصیر آباد(اهواز)به نیابت از شهید عبدالکریم اصل غوابش اج
👈پیج حاج اقا موسوی که میتوانید در کارهای خیر مرکزشان شما هم سهیم شوید بسیار فعال و در عین حال تمام سعیشان را در کنارکارهای خیر برای اموزش مفاهیم دینی به صورت عملی و زیبا خصوصا برای قشر کودک انجام میدهند یک طرح جالبشان هم سالروز ازدواج امام علی (ع) و خانم فاطمه زهرا (س)بود که کودکان این منطقه را در چند نوبت دعوت به رستوران کردند برای صرف شام به عنوان شام عروسی مولا علی و خانم فاطمه زهرا (س) و کودکان هم بسیار خوشحال بودند
هدایت شده از کانال رسمی خط سرخ
4_5931543895283335729.mp3
10.12M
کی میگه که نداری لشکر خودم و بچهام فداتیم بلا نبینه علی اصغر ماها فدای بچهاتیم 🎤حاج مهدی رسولی
هدایت شده از کانال رسمی خط سرخ
4_5933795695097020976.mp3
28.23M
🌙مناجات پایانی شب 📢 حاج مهدی رسولی ◀️ روضه حضرت قاسم (ع)
💠اخبار فرهنگي گزارش : شاهد خبر به گزارش پايگاه خبري مجمع جهاني خادمين شهدا، كتاب < بهترين عموي دنيا> به چاپ مي رسد. مدير اين مجمع با تشريح اين خبر افزود: كتاب بهترين عموي دنيا ، كه براي رده سني كودكان و نوجوانان به نگارش در امده است ، بخشي از رشادت هاي حضرت ابوالفضل عليه السلام و نهايتا شهادت ايشان را روايت مي كند. همداني اظهار داشت : اين كتاب به همت همكاران گرامي سركار خانم قاسمي كيا و برادر رجبي ، در ١٦ صفحه ، به صورت متن داستاني و تصويري به رشته تحرير در امده است كه بزودي روانه بازار مي شود. گروه #مجمع_جهانی_خادمین_شهدا eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd کانال رسمی مجمع جهانی خادمین شهدا @shahid_110
🎪 🚢کشتی نجاتی،مخصوص دلهای کربلایی ⬇️ 🌸«فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُون‏»[مؤمنون/27] « ازهر موجودی یک جفت و نیز خانواده ایمانی ات( مومنان و پیروانت) را بر این کشتی سوار کن الّا کسانی از دوروبری هایت، که حکم عذابشان ازقبل صادر شده است! و به هیچ وجه در مورد نجات ستمکاران ، با من سخن مگوی (وبرای نجاتشان پادرمیانی نکن)، چون این جماعت ظالم و گنهکار، همگی غرق شدنی هستند بی برو برگرد!📖 🌊فتنه های آخرالزمانی، امواج سهمگینش، دارد غرق میکند صغیر و کبیر خلایق را این روزها؛مومنان ولی دلشان قرص است که اربابشان حسین علیه السلام، کشتی نجات است«إنَّ الحسین مصباحُ الهدی و سفینة النجاة» و از بالای عرشه، دستگیری می کند تمام اهل بیت و خانوادۀ ایمانی اش را! 🕌سفینة النجاةِ حسین،لنگر انداخته در حوالی دلهایمان؛ و روشن است، تنها کسانی را که دست استغاثه و کمک بلند کرده اند بسویش، بیرون می کشند از میان امواج سهمگین فتنه و معصیت ؛   ⏰تا حکم غرق شدنم را امضا نکرده اند ملائکه عذاب، خودم را برسانم حوالی کشتی نجاتِ حسین علیه السلام ، و با توبه و عمل صالح، ثبت کنم نامم را در خانواده اش، که خداوند به ارباب شهیدان، فقط اجازۀ نجات خانواده ایمانی اش را داده است 👈«فَاسْلُكْ فِيها ....أَهْلَكَ» 🙏السلام علیک یا اباعبدالله🚩، ما هرچه بوده ایم، حالا پشیمان آمده ایم😓 کناره های سفینۀ شما ای فرزند فاطمه؛ 🎪در میان اهل و خانواده ات ، ما را نیز به حق مادرت بپذیر ای سفینةُ النجاة امت؛سوارمان کن تا موج گناه و غفلت بیشتر از اینها فاصله نیانداخته است بین من و شما «وَحِیلَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ»[هود/۴۳] التماس دعا✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴مکتب حسین علیه السلام، مکتب مؤمن سازی است! 🎪اگر دراین خیمه، نماز ونگاهت را درست کردی، حسینی شده ای! وإلا ابن زیادی هستی که دارد سینه میزند واشک میریزد برای شهیدان!
خاطرات این شهیدان عالمیست عالمی مافوق این دنیای ما این شهیدان ابروی عالمند رازهستی، سر حق را محرمند