eitaa logo
كانال رسمي ( مجمع جهاني خادمين شهدا)
404 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
262 ویدیو
84 فایل
☫ ﷽ کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان. اسلام سایت و کانال @asganshadt http://martyrsofislamicworld.blog.ir خبری http://shahidd110.blog.ir گروه http://eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd کانال @shahid_110
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🌹 تیپ_نیرو_ویژه_صابرین زندگینامه 🔸نام تکاور ، رنجر ، کماندو و چریک نامی نیست که با پوشیدن لباس آنها بتوانیم خود را بدین اسم بنامیم . نامهای فوق نیازمند داشتن آمادگی جسمی و روحی بالا میباشد . شهید فرشاد شفیع پور نیز یکی از کسانی هستند که از دوران نوجوانی ، پیشرفت خود را با چریک بودن شروع کردند . 🔸ایشان متولد شهر خرم آباد بودند و از ابتدای انقلاب در عرصه های مختلف مبارزه با گروهکهای معاند اول انقلاب فعالیت می کردند. شهید شفیع پور در دوران نوجوانی درواقع اهمیت خدمت به اسلام، ایشان را مشتاق به خدمت در این عرصه نموده بود و علیرغم سن کم ، جان خودشان را دردست گرفتند و از همان دوران نوجوانی به مبارزه با گروهک های معاند و ضد انقلاب غرب کشور می پرداختند . ایشان هوش اطلاعاتی بسیار خوبی داشتند . 🔸یکی از دوستان تعریف میکنند : در اردویی در کویر کاشان مشغول پیاده روی بودیم. 🔸ایشان در طول حرکت در کویر نکات جالب و جدیدی را به بچه ها میگفتند ؛ در حین حرکت در آن مسیر بچه ها به یک موتوری برخوردند جلوی آنرا میگیرند و از او پرس و جو می کنند ، او که خودش را بومی این منطقه معرفی کرده بود بعد از سوال جواب هایی با آن موتوری خدا حافظی میکنند ؛ شهید شفیع پور از بچه ها میپرسند چرا ایشون رو آزاد کردید؟ 🔸بچه ها گفتند چطور ؟ آقا فرشاد گفتند : سیگاری که آن موتوری میکشید سیگار این منطقه نیست و مردم این منطقه محروم هستند ولی کفش کتانی ای که پای این مرد بود کفش اسپورت و گران_قیمتی بود ... نباید به این سادگی اورا ول میکردید ... ! 🔸شم اطلاعاتی واژه ای هست که مفهوم آن در شهید فرشاد شفیع پور تجلی پیدا می کند بطوری که اولین فرمانده یگان ویژه صابرین مدتی پیش می گفتند شهید شفیع پور یک فرمانده لشگر بود و می توانستیم با خیال راحت یک لشگر را به او بسپاریم ... 🔸سردار سرتیپ دوم پاسدار شهید فرشاد (مهدی) شفیع پور این شهید والا مقام ضمن اینکه از نظر اطلاعاتی توان بسیاری داشتند معلم خوبی نیز در موضوعات اطلاعاتی بودند در همین رابطه خاطره ای رو بیان می کنیم از آموزش اطلاعاتی این شهید: 🔸در دوره یکم صابرین بزرگترین ستون کشی تاریخ نیروهای مسلح ایران (قبل یا بعد انقلاب) توسط صابرین به ارتفاعات توچال انجام شد. در این ستون کشی شهید شفیع پور و جناب سرهنگ (و.ج) که مسئولیت بخشی از مربیگری و آموزش نیروهای دوره یکم صابرین رو به عهده داشتند سعی می کند درس اطلاعاتی و فراموش نشدنی خاصی رو به بچه های صابرین بدهند. 🔸به همین جهت این دو عزیز ضمن پوشیدن لباس مبدل زنانه ، اقدام به جلب نظر نیروها می کنند و با اینکار بدنبال فریب نیروها و بهم خوردن تمرکز شان در انجام ماموریتهای محموله شان می شوند . 🔸 این جریان دقایقی طول کشید که ناگهان این دو عزیز از زیر مانتو های خودشون سلاح کلاشینکف را بیرون آوردند و همه بچه ها را با تیر مشقی دقایقی به رگبار می بندند ! 🔸و همه بچه ها ناگهان زمین گیر میشوند و سپس این شهید به نزدیکی بچه ها می آیند و میگویند : ضد انقلاب در غرب همین گونه عمل میکند ... و این درسی شد برای هزار مطلب دیگر... 🔸نقل از همراهان سردار شهید فرشاد شفیع پور: به خاطره علاقه عجیبی که به سردار شهید شوشتری داشت هرجا که به کمکش نیاز بود سریع حاضر می شد.حالا اون با شهید شوشتری عازم مناطق به شدت نا امن سیستان و بلوچستان شده بود. 🔸مدتی که گذشت فرشاد قرار بود بره مرخصی ولی به خاطر یه حس خوشایند که دلشوره خویی تو وجود مبارکش انداخته بود تصمیم گرفت تامرخصیش رو عقب بندازه . 🔸اون شب فرشاد حال عجیبی داشت .همش می گفت فردا روز مهمیه . آخه قرار بود با بالا اومدن خورشید همراه شهید شوشتری برای بازدید به نمایشگاه فعالیتهای مردمی برند .تامین امنیت مراسم هم با خود محلی ها بود. 🔸صبح که برای نماز بیدار شدیم فرشاد اومد پیش من و گفت دیشب خواب عجیبی دیدم .گفتم چه خوابی گفت خواب دیدم سردار شوشتری از آسمون داره برام دست تکون میده گفتم انشاالله خیره به شوخی گفتم نکنه میترسی ...ئکه بی معطلی گفت من اگه از این چیزا می ترسیدم تهران می موندم 🔸راست میگفت ترس پیش فرشاد واقعا واژه کوچکی بود . آخه زمان جنگ اون جزو نیروهای برون مرزی سپاه بود که دائم درحال ماموریت بود. 🔸از بحث دور نشیم . موضوع خواب فرشادو برای شهید شوشتری گفتم . خندید گفت انشاءالله خیره . به اتفاق شهیدان شوشتری و شفیع پور راهی بازدید شدیم وارد محوطه که شدیم فرشاد با دقت همه چیز رو زیر نظر داشت . 🔸هنوز مدتی نگذشته بود که شهید شفیع پور متوجه حرکات مشکوک یکی از حاضرین شد . انگار که اونم متوجه شده بود فرشاد متوجهش شده . اون شروع به دویدن کرد بی شک فقط فرشاد متوجه شد زمانی که شهید دست به سلاحش برد عامل انتحاری متوجه شد که از این نزدیکتر نمی تونه بر
ه و بعد لعنتی خودش رو منفجر کرد . بی شک اگه درایت و تیز هوشی فرشاد نبود و عامل انتحاری میتونست نزدیک تر بیاد وضعیت خیلی بدتر می شد و تعداد شهدا بالاتر میرفت . درود به روان پاکش. کاش میشد من رو هم با خودش میبرد. 🔸آخرین جمله شهید شفیع پور به یکی از همرزمان در هنگام حرکت به منطقه پیشین محل شهادت: اگر شهادت می خواهید باید هجرت کنید، شهادت فقط این نیست که یک جا بنشینید فقط دعا کنید که شهید شوید اما هیچ گونه تحرکی نداشته باشید. شهید شفیع پور فرم بازنشستگی پر کرد و در مراحل بازنشست شدن بود که سردار شوشتری او را خواست و گفت تو باید با شهادت از سپاه بروی و ایشان را همراه خود رهسپار منطقه بلوچستان کرد. 🔸همرزم شهید در خاطره ای می گوید: در سال 87 در یک ماموریت در کاشان در یکی از ارتفاعات که سرمای عجیبی در منطقه حکمفرما بود، پیر مرد فقیری را دید از آنجایی که آدم دلسوز و مهربانی بود این مرد را سوار کرد و به روستای محل سکونتش آورد و به منزلش رساند و او را نجات داد. 🔸شهید فرشاد شفیع پور در هفتم تیرماه 1346 در خانواده ای مذهبی در استان لرستان چشم به جهان گشود. سرهنگ پاسدار فرشاد شفیع پور در سال 1364 به جمع سبز پوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. شهید شفیع پور در عملیات های برون مرزی در غرب کشور حضوری فعال و چشمگیر داشت. ایشان در چند ماموریت مجروح شدند ولی دست از دفاع برنداشتند. لیاقت های ایشان در سپاه باعث گردید مسئولیت های مختلفی به این شهید واگذار شود و در عملیات هایی در شمال غرب و جنوب شرق شاهد رشادت ها و فداکاری های شهید فرشاد شفیع پور بودیم و بدین ترتیب مورد توجه خاص شهید شوشتری قرار گرفت و با ایشان به بلوچستان اعزام شد و در تمامی برنامه ها و مامورت ها همراه شهید شوشتری بود و در تاریخ بیست و ششم مهر هشتاد و هشت به همراه شهدای وحدت به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. روحمان با یادشان شاد مجمع جهانی خادمین شهدا ... پایان https://eitaa.com/shahid_110/4594
🎙کنفرانس انلاین 👤محمدی همدانی ❇️موضوع :جریانهای فکری مجاهدین خلق ایران (منافقین) جلسه :چهارم 🌐گروه :شهید ابراهیم هادی --سرخس . . ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ بخش هایی از کنفرانس جلسه چهارم : تقریباً ۶۰ الی ۷۰ درصد اعضا که بازوی نظامی سازمان بودند مجبور به طلاق اجباری شدند و مابقی که نتوانستند به اروپا رفته و سمپات سازمان شدند. نکته تأسف‌برانگیزتر این ماجرا این است که سازمان، بچه‌های خانواده‌هایی که از هم جدا شدند را با وعده تحصیل در بهترین مدارس اروپایی از آن‌ها جدا کرد اما آن‌ها را به خانواده‌های اروپایی به‌خصوص در فرانسه فروخت و هیچ‌وقت از سرنوشت این بچه‌ها هیچ خبری به دست نیامد. مشروح کامل در لینک ذیل ⬇️ http://hamadani52.blog.ir/1399/05/25