eitaa logo
🇮🇷شهدای گمنام و مدافعان حرم🇮🇷
336 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
4.9هزار ویدیو
60 فایل
💐حرم مطهر امام زادگان،هاشم ابن علی علیه السلام و فاطمه بنت العسکری سلام الله علیها،مرقد مطهر شهدای گمنام و مدافعان حرم💐 🌹ارتباط با ادمین🌹 📲 @mahmood_S64
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتند : قد بلندی خوش چهره‌ای خوش تیپی ؛ حال دارم لابه لایِ استخوان‌های خاک خورده‌ات دنبالِ حرف مردم می گردم .... و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کشف پیکر مطهر یک شهید دوران دفاع مقدس در پایانه مرزی چذابه 🗓۱۵ شهریور ماه ۱۴۰۳ 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 روز شمار ، و شهدا؛ ____🎀🎀🎀🎀🎀_____ 🗓 ( ۱۸ شهریور ماه ) 🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺 🖌۱• پایان عملیات کوچک قادر در اشنویه توسط ارتش (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۲• شهادت سیدتقی یوسف‌زاده نوش‌آبادی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۳• شهادت حسین یونسی بیدگلی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۴• شهادت عباس منعمی بیدگلی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۵• شهادت علی محمد غنی بیدگلی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۶• شهادت حسین نیک‌روش (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۷• شهادت محمد علی جان‌زاده آرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۸• شهادت علی طالبی آرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۹• شهادت علی اصغر صباغیان بیدگلی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۱۰• شهادت غلامحسین ساجدی نوش‌آبادی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۱۱• شهادت عباس روشنی نوش‌آبادی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۱۲• شهادت سیدماشاءالله حسینی‌زاده (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۱۳• شهادت محمد امیری نوش‌آبادی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۱۴• شهادت غلام‌رضا احمدی محمدآبادی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🖌۱۵• شهادت عباس ابراهیم پورآرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه. ش) 🌷🪴🌻🌷🪴🌻🌷🪴🌻 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰هر طرف که می‌نگری شهیدی را می‌بینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه می‌کنی؟ سنگین است و طاقت فرسا زیر بار نگاهشان حس می‌کنی که در وجودت چیزی در هم می‌ریزد! ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۹۷۶ روز ( ۲ سال و ۸ ماه و ۲ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
6.mp3
6.58M
🔹من، محمدعلی رجایی🔹 🌷زندگینامه داستانی شهید رجایی (قسمت ششم) 🔸نویسنده: داوود بختیاری نژاد 🔸نشر:شاهد ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🏘 ایشان برای اجاره‌ی خانه‌ی مشترک، مقداری پول داشت؛ خانه‌ی بزرگ و نوسازی در منطقه‌ی خوبی از شهر پیدا کردیم. وقتی پسندیدیم و از خانه خارج شدیم، گوشی آقا حمید زنگ خورد. وقتی تلفن‌شان تمام شد، گفت «یکی از دوستانم دنبال خانه است و پولش کافی نیست. قبول می‌کنی مقداری از پولمان را به آن‌ها بدهیم؟» قبول کردم و نصف پول پیش خانه‌مان را به آن‌ها دادیم. نهایتاً یک خانه‌ی ۴۰ متری و قدیمی را در محله‌ای پایین شهر اجاره کردیم. سال بعد که به طبقه‌ی بالای همان خانه نقل مکان کردیم، از سقفش آب وارد خانه می‌شد... اگرچه رفاه و آسایش دنیایی‌مان در آن خانه کم بود، اما آرامش و ایمانی که از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان می‌شد، بسیار دلچسب بود. حقوق اندک آقا حمید برکت زیادی داشت. من در آن خانه‌ی ۴۰ متری، به‌شدت خوشبخت بودم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
49.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 کرامت عجیب یک شهید در میبد یزد شهیدی که در خواب در دستان مادرش تربت گذاشت و بعد از بیداری تربت در دستان مادر شهید بود. 🩸شهید احمد غفوری پور 👌این ۱۰ دقیقه می تونه برای اونایی که تو دلشون شک و شبهه هست اثربخش باشه ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
این شهید بزرگوار از نیروهای اطلاعات عملیات خراسان بود که در عملیات کربلای۴ اسیر شد و هویتش در همان روزهای اول اسارت توسط یک اسیر قدیمی و خودفروخته به نام «م.ر» او لو رفت! 👈در شکنجه گاه مخفیانه تکریت ۱۱ بعثی ها او را به قلاب پنکه سقفی آویزان کردند، مدتی بعد در آب جوش انداختند، با یک کابل فشار قوی بالای ۵۰۰ ضربه بر کمرش زدند، با پا شیشه پنجره سرویس بهداشتی را شکستند و بدن نیمه جان و لخت شده اش بر روی آن انداختند و او را غلط دادند و سپس بر زخم هایش نمک پاشیدند و با یک فرچه مخصوص شستن لباس به شدت زخم هایش را خراشیدند و سیم برق را در حالی که دستانش بسته بود به او متصل کردند! 👈فریادهای او فضای حمام را پرکرده بود و در حالی که از ائمه اطهار (علیهم السلام) یاری می‌طلبید، یک بعثی شمر صفت به نام عدنان برای اینکه استغاثه‌های وی به درگاه خداوند و فریادهای یا زهرایش را خفه کند، یک صابون را در دهن او گذاشت و با پوتین محکم بر روی آن کوبید و صابون در گلوی مبارکش گیر کرد و با شهادتی مظلومانه به کاروان عاشورا پیوست! او کسی نبود جز شهید محمد رضایی، شادی روحش صلواتی قرائت نماییم. منبع: «آزاده سرافراز سید محسن حیدری، خبرگزاری دفاع مقدس، ۱۴۰۲/۲/۴ مدیون چه کسانی هستیم؟! ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
خیلی به او اصرار کردم تا داماد شود. گفت: باشه بی بی، هر چی شما بگویی، فقط می خواهم خانواده ی خوبی باشند و با جبهه رفتن من مشکلی نداشته باشند. گفتم مردم که به چنین فردی زن نمی دهند. گفت: چرا دختر زیاد است که همسر امثال من بشوند، فقط باید بگردی. به همه آن ها بگو من چه شرطی دارم. شرط من این است که آنقدر در جبهه می مانم تا جنگ تمام شود. با این حرف سید حمید، دیگر مادر حرفی از دامادی به او نزد... ‍ ‎ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
توی عملیات " مطلع الفجر" تیر خورد به سینه و گردنش همون جا افتاد و به آسمون پر کشید درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن به هر سختی بود برگردوندیم خیلی تعجب آور بود هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر میکنه اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود دقت کردم دیدم بعد از یه هفته ، هنوز از گلوش خون تازه جاری میشه انگار همین الان شهید شده باشه خم شدم که صورتش رو ببوسم بوی عطر می داد ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol