eitaa logo
🇮🇷شهدای گمنام و مدافعان حرم🇮🇷
345 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.8هزار ویدیو
98 فایل
💐حرم مطهر امام زادگان،هاشم ابن علی علیه السلام و فاطمه بنت العسکری سلام الله علیها،مرقد مطهر شهدای گمنام و مدافعان حرم💐 🌹ارتباط با ادمین🌹 📲 @mahmood_S64
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌸🌿🌺🌸🌿🌺🌸🌿 🔰 | 🌟او ویژگی های خاصی داشت : همیشه دائم الوضو بود.مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت. مداومت داشت بر خواندن زیارت عاشورا مانند الگوی خودش شهید ابراهیم هادی از کمک به نیازمندان غافل نمی شد. 💠روحیه جهادی و انقلابی داشت و در این راه شخصیت کاذب برای خودش نساخته بود. عاشق، حامی، تابع و مدافع ولایت فقیه بود. اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. 🔆وقتی شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست. 🌷🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🦋🦋🦋 💐💐💐 🕊🕊🕊 ۷۸۴ روز ( ۲ سال و ۱ ماه و ۲۴ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 🌸🌼🍀🌸🌼🍀🌸🌼🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰 | 🔻 شهید به غیبت حساس بود یک روزبا دوستان مشغول صحبت از هر دری بودیم که یکی از دوستان از سیدرضا اجازه خواست تا مطلبی را بگوید. آن دوست ما قبل از صحبتش نگاهی به اطراف انداخت و تا رفت صحبتش را شروع کند، سید رضا مانعش شد و گفت: نمیخواهد بگویی... 🔆همه تعجب کرده بودیم. لحظاتی بعد دوستمان از سید رضا پرسید: چرانگویم؟ سیدرضا لبخندی زد و گفت: قبل از صحبتت به اطراف نگاه کردی، حدس زدم بخواهی غیبت کسی را بکنی! برای همین گفتم جلوی غیبتت را بگیرم.همیشه به غیبت حساس بود و به هر طریقی که می توانست مانع غیبت میشد. 📚منبع:کتاب طاهر خانطومان 🌷🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۸۲۱ روز ( ۲ سال و ۳ ماه و ۲ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰 🌟کلاس اول دبیرستان بود. دو یا سه هفته ایی از مدرسه میگذشت، یک روز با چشمانی پر از اشک و چهره ای غمگین به خانه آمد. گفتم: مامان! راضیه جان چرا ناراحتی؟! گفت: مامان توی سرویس مدرسه راننده و بعضی از بچه ها نوار ترانه روشن میکنند و من اذیت میشوم. چندین بار به آنها تذکر دادم و خواهش کردم امام میگن تو دیگه شورشو در آوردی...! 💠یک روز یکی از بچه ها پرسید: راضیه تو چرا اصرار داری ترانه روشن نکنند؟! میگوید: گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمیشنود نمی شنود و چشمی که حرام ببیند توفیق دیدن امام زمان خود را پیدا نمیکند... 🌷🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۸۲۷ روز ( ۲ سال و ۳ ماه و ۸ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰 | 🌟اول فروردین ماه بود، خیلی دوست داشتم رضا در آغاز سال کنار ما باشد، وقتی تماس میگرفت؛ گفتم: آقا رضا به مرخصی نمی آیید؟ آرام پاسخ می داد شما تقاضای مرخصی از بنده نکنید... بیشتر نگران شدم و پرسیدم چرا مرخصی نمیدهند یا خودتان نمی آیید؟ در حالی که میخندید گفت: من دیگر برنمیگردم اگر بخواهم می توانم مرخصی بگیرم اما موضوع این است که آدم یا مسئولیت نمی پذیرد یا وقتی پذیرفت باید تا آخرش بایستد...! به همین دلیل است که من نمیتوانم بیایم...! 🌷🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۸۲۸ روز ( ۲ سال و ۳ ماه و ۹ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔰 | 🔻جسم نحیف فرمانده گردان تکه پاره شده بود! مگر نه این که جسم گردان، جسم فرمانده آن است و جان فرمانده جان تک تک بچه‌های گردان! نیمی از بچه‌های گردان مقداد در وسط میدان، روی رمل‌های فکه مانده بودند. حالا فرمانده چگونه می‌توانست پیر نشود! آن هم فرمانده‌ای مثل محمدرضا... 💠عملیات والفجر مقدماتی بود! محمدرضا باقی‌مانده گردان را زود به عقب انتقال داده و آن گاه خود به معرکه بازگشته و سر و گوشی آب داده بود. میدان مین باز در چنگ دشمن بود. شهیدان در وسط میدان افتاده بودند. محمدرضا انگار فرزندان خود را در وسط نیروهای دشمن جا گذاشته‌بود. 🔆 طاقت نیاورد، همان لحظه به اردوگاه بازگشت و یک دسته نیروی از جان گذشته تجهیز کرد. او خود راهی به قلب دشمن گشود و دسته را تا وسط میدان هدایت کرد. هر رزمنده با دلهره و اضطراب، پیکر شهیدی را به دوش کشیده و به عقب انتقال داد. شب بعد نیروها به نصف تقلیل یافتند و شب‌های بعد … در آخر محمدرضا تنها ماند. اما تا انتقال آخرین پیکر شهید به عقب، باز نایستاد! رفیق شفیق شهید همت 🌷🌷 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔰 | 🔻در کوچه ما پیر مردی بود که اختلال حواس داشت. همیشه صندلی اش را دم در می گذاشت و می نشست داخل کوچه. هر وقت حمید به این پیر مرد می رسید، خیلی گرم با او سلام و علیک می کرد. اگر سوار موتور بود، توقف می کرد و بعد از سلام و احوال پرسی گرم حرکت می کرد. 💠آن شب رفته بودیم هیئت. موقع برگشت ساعت از نیمه شب گذشته بود و پیر مرد هم چنان در کوچه نشسته بود. حمید طبق عادتش خیلی گرم با او سلام و علیک کرد.وقتی از او دور شدیم گفتم: حمید جان! لازم نیست حتما هر بار به ایشان سلام کنی. او به خاطر اختلال حواس اصلا متوجه نیست. حمید گفت: عزیزم! شاید ایشان متوجه نشود؛ اما من که متوجه می شوم. مطمئن باش یک روزی نتیجه محبت من به این پیر مرد را خواهی دید. 🔆وقتی بعد از شهادت حمید، وقتی برای همیشه از آن کوچه می رفتیم، همان پیر مرد را دیدم که برای حمید به پهنای صورت اشک می ریخت. این گریه از آن گریه های سوزناکی بود که در غم حمید دیدم. 🌷شهید مدافع حرم 🌷 📚منبع: کتاب یادت باشد ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰 | 🌟اصغر وصالی شرایط را می‌سنجید که الان با این وضعیت باید چطور رفتار کند. مشخصه دوم اصغر با توجه به جدیتی که داشت، انعطاف پذیری بود. او خود محور نبود. هر شب با نیروهایش جلسه داشت و کارهای روزانه‌یشان را بررسی می‌کردند. هر کس هم انتقادی داشت می‌گفت. موفقیت‌هایشان را در جلسه مطرح می‌کردند تا از آن برای عملیات‌های بعدی استفاده کنند. نظرات نیروها برای اصغر وصالی بسیار اهمیت داشت. به همین خاطر همیشه نظرخواهی می‌کرد. در سیستم نظامی خیلی کمتر دیده شده است که فرمانده از نیروهایش نظر بخواهد، اما اصغر این خصوصیت را داشت. 🌷🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۸۵۱ روز ( ۲ سال و ۴ ماه و ۱ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔰 | 📍ساده زندگی می‌کرد... 🌟با وجودی كه شهيد آبشناسان از امكانات رفاهی فراوان برخوردار بود، ولي در قرارگاه‌ها و پادگانها شبها برای خواب پتويی را روي زمين پهن می‌کرد و روی آن دراز می كشيد و پتويی را هم روی خود می انداخت.  بيشتر اوقات خود را بدون تكلف و در كمال سادگی می گذراند. نه لباس فرم فرماندهی نيروی مخصوص به تن می‌كرد و نه درجه نظامی روی دوش قرار می داد.  برای پاسخ به كنجكاوی ديگران می‌گفت: زمانی اين لباس را خواهم پوشيد كه تك تك افراد اين لشكر تكاور واقعی باشند.  تا زمانی كه يك نيروی ناتوان و نالايق در اين لشكر وجود نداشته باشد من خود را فرمانده لشكر نيروی مخصوص نمی دانم. 💬راوی: سرلشكر سنجری فرمانده وقت قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) و همرزم شهيد حسن آبشناسان 🌷🌷 و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰 | 📍مرکزفرهنگی .... 🌟گفتم اگر جنگ تمام شد آرزوی شما به عنوان یک فرمانده چیست؟ گفت: تنها آرزوی من این است که یک مرکز فرهنگی داشته باشم و روی بچه های جوان کار کنم و بتوانم مسائل مربوط به دوران دفاع مقدس را به نسل جوان منتقل کنم. 🌷🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۸۵۹ روز ( ۲ سال و ۴ ماه و ۹ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🔰 | 🌟از کارهای شاخص شهید، خدمت به خانواده‌ شهدا بود و با رسیدگی و سرزدن به خانواده شهدا از حال آنها جویا می‌شد و خاطرات شهدا را جمع‌آوری می‌کرد، چون شهرمان، درچه، معروف به شهر شاهد نمونه با ۵۳۰ شهید و ۱۹ سردار شهید است، مهدی سعی می‌کرد به اغلب خانواده‌های این شهدا سرکشی کند و آنقدر به خانواده‌های شهدا ارادت داشت که بیشتر آنها را به اسم می‌شناخت و این امر، نشان‌دهنده اخلاص آقامهدی بود. آقا مهدی بسیار پیگیر خانواده‌ی شهدای مفقود‌الاثر بود و برای گرفتن DNA و شناسایی خانواده‌ شهدا، بسیار تلاش می‌کرد و از طرفی به عنوان خادم‌الشهداء در مواردِ بُردن خانواده ایثارگران به اماکن متبرکه مثل کربلا، مشهد و... فعال بود، شهید در کارهای فرهنگی همچون جذب نوجوانان به پایگاه‌های بسیج خیلی فعالیت داشت و با برگزاری اردوهای فرهنگی از جمله قم و جمکران جوانان شهر درچه را به حضور در پایگاه مساجد تشویق می‌کرد.  🌷 🌷 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰 | 🔻از طرف راديو و تلويزيون آمده بودند؛ می خواستند با بروجردی درباره عملياتی که چند روز قبل انجام شده بود، مصاحبه کنند. سه چهار نفر بودند که يکی از آنها فيلمبرداری می کرد. آنها را راهنمايی کرديم به دفتر بروجردی. بروجردی تا فهميد از راديو و تلويزيون آمده اند، گفت: «اين جا نياوريدشان؛ ببريد پيش بچه های ديگر؛ من خيلی کار دارم!» 💠گفتم: «برادر بروجردی! زياد وقت شما را نمی گيرند. می خواهند درباره عمليات دو سه روز پيش سوال کنند، بعد هم چند دقيقه فيلمبرداری …» تا فهميد فيلمبردار هم آمده و می خواهد فيلمبرداری کنند، زير بار نرفت و اخمهايش را درهم کرد و طوری قيافه گرفت که فهميدم به هيچ وجه راضی به اين کار نخواهد شد و اصرار ما بی نتيجه است. نااميد شده بودم و می خواستم از دفتر خارج شوم که گفت: «بگو بروند با آن بسيجی که خودش جنگيده صحبت کنند، با آن فرمانده گروهان؛ بگو بروند با فرمانده تيپ که عمل کرده صحبت کنند. از اينها سوال کنند. اينها عمل کردند و زحمت کشيدند؛ ما که کاری نکرديم …» سپس سرش را پايين انداخت و سرگرم کارش شد. 🌷🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۸۶۱ روز ( ۲ سال و ۴ ماه و ۱۱ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🔰 | 💠شهید بزرگوارعامل به ایمان و وحدت بین نیروهای عامل پیروزی‌مان خواهد شد.سید جلال حبیب خدا بود! سید جلال محب حضرت زهرا (س) بود، او به عشق مادر خواست گمنام بماند، آری او در مهر مادر خلاصه شده بود، ذره ذره وجود او نام مادر را صدا می‌کرد، او برای صدها جوان مشتاق، حقیقتاً چراغ راه شد اما این وادی پر است از این ستاره‌ها، پر است از کسانی که راه را نشان می‌دهند. 📍او که گوش به فرمان رهبرش بود و خوب فهمیده بود که دفاع از اسلام مستلزم رنج‎هاست و از بزرگ‎ترین عبادات محسوب می‌شود، هنگامی که حضرت امام روح‌الله در تاریخ ۲۵ تیر ۶۴ فرمودند؛ باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام خودش را برای مبارزه و جهاد آماده کرد و تا لحظه شهادت تابع امر ولایت فقیه خویش بود. 🌷شهید مدافع حرم 🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۸۶۹ روز ( ۲ سال و ۴ ماه و ۱۹ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol