eitaa logo
کف خیابان🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
8.2هزار ویدیو
58 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ 💎 مواظب باشیم جا نمونیم... 👈 مخاطب این کلیپ «همه مردم» هستند... #دیدن_این_کلیپ_شدیدا_توصیه_می‌شود 💠 نشر این پیام صدقه جاریه است... ─
🔴🔹ماجرای ایستگاه مترو ! 🔹متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب ... این جوانمرد همیشه با و‌ضو بود. 🔹می گفتند : عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار ؟؟ می گفت : الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه ! 🔹هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. 🔹اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت : 💥«برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» 🔹وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچد توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت ، یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری گوشت می داد. 🔹گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. 🔹گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری. 🔹گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت : «بفرما ما بقی پولت.» 🔹عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست ! 🔹این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید. _ 🔴🔹''شهید عبدالحسین کیانی'' همان ''جوانمرد قصاب'' است ! همه ما میتوانیم مانند جوانمرد قصاب، در کار خود و برخورد با مردم، جوانمردانه رفتار کنیم ! 💥روحش شاد و راهش پر رهرو🌷🌷🌷🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @shahid_beyzaii💯
اعتراف نتانیاهو آقای خامنه ایی از تنگه خیبرِ عربستان تا تنگه جبل الطارق مراکش را به لرزه انداخته و ملت ها را به سوی خود جذب کرده ، خامنه ایی خیلی وقت است که رهبر ایران منطقه و جهان اسلام شده..... به صلابت حیدریش صلوات😄😍 @shahid_beyzaii
#تلنگر🌱 میگف" همیشـہ توی عبـادت متوجـہ باش . . . ! خدا؛ #عاشـق مےخواد نـہ مشترےِ بهـشت :) @shahid_beyzaii
شهید رسول خلیلی.apk
50.49M
♦️نرم افزار معرفی #شهید_رسول_خلیلی 🍃🌸| این نرم افزار شامل : تصاویر،خاطرات،وصیتنامه،دلنوشته و... میباشد. #پیشنهاد_دانلود #نشر_دهید @shahid_beyzaii
جاذبه ها ، همیشه به سمتِ پایین نیستند!! کافیست ، پیشانیت ... به خاک باشد ، به سمت ... آسمـان... خواهی رفت ... 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 💞اے حجٺ ذاٺ حیّ قيوم، بيا 🍃اے شاد ز تو خاطر مغموم، بيا 💞مظلوم، اسير چنگ ظالم، تاڪی 🍃اے دشمن ظلم و يار مظلوم، بیا ♥️ 💔
بهشت را دوبار دیدم یک بار در چشمانت و یک بار در خنده‌هایت چشم‌هایت چه خیس می‌خندند 🌷
🌸 🌸 امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند : آن‌گونه ڪه یاری می‌ڪنی ، یاری می‌شوی . 📙غررالحڪم ، ۷۲۰۹
🌷🌷🌷 این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می گیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند. قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید. شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهی تابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهی تابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه.چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می گفت که: نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی. «زمخت نباشیم». زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها ─┅─═इई 🌸❤️🌸ईइ═─┅─
بسم الله الرحمن الرحیم🍃🌸
🍃🌸 اینجا کسی برای تو جا وا نمی کند این خاک احترام به دریا نمی کند نامت برای دفع بلا روی طاقچه است ورنه کسی نگاه به آقا نمی کند . . . سلام صبحتون مهدوی بیا ای یوسف زهرا🌹 بیا ای عزیز دل ها🌹 🍃🌸  @shahid_beyzaii 💯
#وصیت_شهید 📜 #خواهر عزیزم🌸 💢هرگاه خواستے از #حجاب خارج شوے و لباس اجنبے😈 را بپوشے به یاد آور که اشک #امام_زمانت را جارے میکنے به خون هاے پاکے❣ که ریخته شد براے حفظ این وصیت خیانت میکنے 💢به یاد آر که #غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و فساد🔞 را منتشر میکنے و توجه #جوانے که صبح و شب سعے کرده نگاهش👀 را حفظ کند جلب میکنے 💢به یاد آر #حجابے که بر تو واجب شده👌 تا تو را در حصن #نجابت_فاطمے حفظ کند تغییر میدهے ... ⇜ #تو هم شامل آبرویے بعد از همه این ها اگر توجه نکردے (متنبه نشدے)  ⇜هویت #شیعه را از خودت بردار (دیگه اسم خودتو شیعه نزار)❌ #شهید_علاء_حسن_نجمه 
1_87400861.mp3
9.28M
۳۸ بلایا، تنگناها و سختی ها؛ یا برای رشد و ارتقاء بخش انسانی توأند! یا کفاره ی گناهان گذشته ی تو.... ☀️درهر صورت ، حتماً با خود خیر می‌آورند! از رسیدنشان زیاد غصه نخور. @shahid_beyzaii 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام : سرباز نام خانوادگی : اسلام محل خدمت : ایران اسلامی فرمانده : آقا صاحب الزمان (عج) جانشین : سید علی خامنه‌ای ، نایب برحق مدت انجام خدمت : تا پای جان 🌷 وصیت نامه قابل‌تأمل و عبرت‌آموز شهید مدافع وطن
📸 سلفی داریم تا سلفی ! 😔 یڪی حقیر ، 👌 یڪی عزتمندانه ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 #کلیپ 📹 حاج آقا رفیعی : 🅰 اگه می خواهی عاقبت بخیر شی این سه راهکار رو از امام صادق علیه السلام بشنو ... @shahid_beyzaii
جود جواد، رونق درگاه عاشقیست شـب می شود و نام شما، ماه عاشقیست ما را طواف عشق شما شیعه کرده است باب الجواد اول این راه عاشقی ست ▪️شهادت غریبانه ابن الرضا جواد الائمه(ع) تسلیت▪️
بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍃
🍃🌸 مولا جان💞 بار ها آمدی و نبودم در تقلای این زندگی نیاز مند تو اما بی تو بودم بار ها آمدی ونیامدم بر دلم بار ها نشستی و بی تو بودن را گریستم میدانم آمدهای...بسیار نزدیک...پشت پلک هایی که توان باز شدن به روی زیبایت را ندارد... پشت در دلی که هنوز برای میزبانی تو پاک نشده...میدانم آمده ای ... دعا کن من هم بیایم به پیشواز تو @shahid_beyzaii 💯
▫️یکبار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه‌ات میمانی؟ ▫️گفتم: از همان ابتدای زمانی ڪه حقوقم را می‌گیرم؛ منتظرم ڪه موعد بعدی پرداخت حقوق ڪی میرسه! ▫️آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را ڪه به خاطر مال دنیا و دنیا می‌کشند، ڪمی از آن را برای (عج) می‌کشیدند ایشان تا حالا کرده بودند ... 🔻امـام منتظـر نــدارد😔 ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ °•{مدافـــــع حـــــرم 🕊🌹}•°