eitaa logo
شهید مدافع‌حرم حسین بواس
606 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
269 ویدیو
3 فایل
شهید‌مدافع‌حرم حسین‌بواس 《اللهم‌ اجعلنا من الذابین‌ حرم‌سیده زینب‌ (س)》 تاریخ‌شهادت:1395/01/21 خانطومان-سوریه مزار مطهر شهید: گلزارشهدای یوسف رضاچالوس قطعه اول ارتباط با مدیر خادم‌شهید @ABOLFAZL_razavi313
مشاهده در ایتا
دانلود
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🎥 🌷به یاد پاسدار شهید مدافع حرم حسین بواس✌️🏻🇮🇷 ➕همرزم شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
مهمترین خصوصیت اخلاقی شهید چه بود؟ مهمترین خصوصیت اخلاقی که باعث شد، شهید شوند اخلاص او بود این شعار نیست. در مدتی که با او زندگی کردم به لحاظ رفتاری های شخصی و رفتاری که با  اطرافیان داشتند، اخلاص را دیدم. کوچکترین و بزرگترین کارهایی که انجام می داد برای رضای خداوند بود. اگر برای کسی کار خوبی انجام می داد، انتظار جبران نداشت. حتی اگر طرف مقابل بدی هم می کرد او ناراحت نبود، چون معتقد بود در راه رضای خدا کار را انجام داده است. هیچ وقت از نماز اول وقت نمی گذشت. در بدترین شرایط و حتی در برف زیاد هم کنار جاده می زد و نماز می خواند و دوستانی انتخاب می کرد که مانند خود پایبند به نماز خواندن بودند. برای شهید امر به معروف و نهی از منکر خیلی اهمیت داشت. نسبت به پیرامون خود بی تفاوت و بی دغدغه نبودند. https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
وصیت نامه شهید مدافع‌حرم حسین‌بواس https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
شیخ رجبعلی خیاط اگر چشم برای خدا کار کند میشود عین الله اگر گوش برای خدا کار کند میشود اذن الله اگر دست برای خدا کار کند میشود یدالله تا میرسد به قلب که میشود حرم الله... اینگونه زیستند https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
هرروز صلوات برشهدا 🕊 روزی امروزم رومتبرک میکنیم به نگاه شهید حسین بواس با پنج شاخه گل صلوات اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
👈مومنان چگونه جان می‌دهند؟! 👈 مرگ راحت مومنان به روایت امام صادق(ع) 🔹 از امام صادق(ع) پرسیدند یا خودشان فرمودند مرگ راحت چگونه است. وقتی جان از بدن بیرون می‌آید، راحت چطوری است؟ حضرت فرمودند: کاسهٔ ماستی سر سفره‌ات هست که یک دفعه چشمت به یک دانه مو می‌افتد؛ تو خیلی آرام مو را با انگشتت می‌گیری و از درون ماست درمی‌آوری. آیا مو می‌فهمد که آن را درآورده‌ای؟ ماست می‌فهمد که مو را از داخلش بیرون می‌افتد؟ مُردن شما مردم مؤمن هم مثل همین کشیدن مو از ماست است. جان شما را که می‌گیرند، وقتی وارد عالم بعد می‌شوید، تازه می‌فهمید سفر کرده‌اید و هیچ دردتان نیامده است. 🔹 روز قیامت هم به شما می‌گویم: این بهشت، «ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ»؛ با امنیت و آرامش کامل وارد بهشت بشوید اگر حکیمانه زندگی کنیم. ▪️ڪانال شهید مدافع‌حرم حسین بواس 🌐 https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
سلام بر جهادگران ‌خدا،مردان‌باغیرت‌و‌دلیر‌مردان‌ کسانی‌که‌از خودشان‌زدند تا ما‌درامنیت‌و‌ رفا‌ه باشیم.🌹❤️ https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مکالمه جانسوز شهیدان مدافع حرم‌ حسین‌مشتاقی‌و سیدرضا‌ طاهر دقایقی قبل از شهادت در کربلای خانطومان 🔹 برای حفظ امنیت ما چه گل‌هایی که پر پر نشدند ... https://eitaa.com/shahid_Hossein_bavas
📌 محمود در محل دیده بانی مستقر بود و مشغول هماهنگی كل آتش خودی بود. ما هم از مرکز فرماندهی مشغول کنترل میدان بودیم.حوالی ساعت سه بعدازظهر بود که تکفیری ها تک سنگینی را شروع کردند.وجب به وجب خاک خان طومان را می زدند.حدود ساعت ۳:۳۰ بود که تکفیری ها محل دیده بانی زندند. 📌 محمود با چند نفر دیگر تلوتلوخوران از محل دیده بانی خارجی به طرف عقب راه افتادند. ظاهرا به خاطر ریخته شدن آجرپاره های ساختمان محل دیده بانی روی سرشان تعادلشان به هم خورده بود. شاید هم ترکش خورده بودند.به هر حال محمود تلوتلوخوران خودش را به یکی از ساختمان ها که برخی اسناد، اوراق و نقشه های اطلاعاتی در آن بود، رساند تا اطلاعات موجود را از بین ببرد. 📌 بعد از ورود محمود بود که ساختمان محاصره شد. هرچه هم به محمود بی سیم می زدیم که خودش را زودتر از آن ساختمان خارج کند، جوابی نیامد. سیدجواد اسدی با دیدن این صحنه دوید تا به محمود کمک کند که در حین ورود به ساختمان تیرخورد و به شهادت رسید. 📌 آنجایی که سید جواد افتاده بود دقیقا در تیررس تک تیرانداز تکفیری ها بود. دقایقی بعد از شهادت سید جواد، محمود داشت از ساختمان خارج میشد که با جنازه سیدجواد روبه رو می شود.با بی سیم موضوع شهادت سید را اطلاع می دهد. صدای محمود را که از بی سیم شنیدم، گوشی را برداشتم و پشت سرهم صدایش زدم:محمود،محمود؛ رضا! محمود؛محمود، رضا! 📌میخواستم به او بگویم که از آن نقطه خودش را دور کند.مدام صدایش میزدم و او جواب نمیداد. آخرش هم هیچ جوابی از او نشنیدیم و فردا متوجه شدیم که چه گوهری را از دست داده ایم... ‌‌ 📒منبع : کتاب شهیدعزیز | به روایت سردار رستمیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا