استوری همسر #شهید_بلباسی ...
نوشته:
چهار سال پیش که خانطومان آزاد شد، ماشینو برداشتم و رفتم توی جاده اشک ریختم و بیهدف رفتم و رفتم.
امشب که دوباره اون منطقه اسیر دست تکفیریها شده، باز ماشینمو برداشتم و ناخودآگاه اومدم پیشش.
بین من و خانطومان یک عزیزی هست که جزء جزء بدنشو جا گذاشته اونجا ...
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا صلوات
#اللهم_صل_على_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
#مدیون شهدا و اشک های فرزندان شهدا نباشیم🙏
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
4.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•🌱
شهید حسین محرابی، شهید مدافع حرم
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#شهید مدافع حرم
#اللهم_صل_على_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
📆 #روز_شمار_شهدایی
🔆امروز #یکشنبه ۱۱ آذر ماه ۱۴۰۳ مصادف با ۲۹ جمادی الاولی
📿 ذکر روز یکشنبه: یا ذَالجَلالِ وَالاِکرم (صد مرتبه)
✳️ ذکر این روز موجب فتح و نصرت میشود.
🕊 شهادت شهید میرزا کوچک خان جنگلی (۱۳۰۰ ه.ش)
💠شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
#اللهم_صل_على_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
4.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماز استغاثه به حضرت زهرا نمازی که برو برگرد ندارد👌
امروز یکشنبه روز منسوب به حضرت زهرا (س) نماز استغاثه به حضرت زهرا برای رفع گرفتاری و برآورده شدن حاجات
#یکشنبه
#حاجات_مهم #حاجات_سخت
#ختم_فوق_العاده_مجرب
#توسل_به_حضرت_زهرا
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد.
{♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡}
#کانال شهید مهران شوری زاده(شاهرودی ) در ایتا و سروش 👇👇👇
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
https://splus.ir/shahidmehranshorizade
🍃💐🍃💐
💐🍃💐
🍃💐
💐
♡ بسم رب الشهدا و الصدیقین ♡
#یک_قرار_شبانه
ان شاءالله امشب در پرونده همه خادمان و دوستداران شهدا بنویسند.
🍃محب امیرالمومنین(ع)
🍃زیارت کربلا و نجف،
🍃سربازی امام زمان(عج)
♦️نهایت شــ🌷ــهادت♦️
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
هر شب ده صلوات هدیه به روح مطهر
یکی ازشهداداریم.💐
هدیه امشب تقدیم میشود به شهیدان والامقام
🌷 #شهید_ مهدي _ نوروزی
🌷#شهید _ محمد _ جهان ارا
اجرتون با شهدا🕊
🕊#کانال شهید مهران شوری زاده(شاهرودی) در سروش و ایتا 👇👇👇
https://splus.ir/shahidmehranshorizade
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
ا💐
ا🍃💐
ا💐🍃💐
ا🍃💐🍃💐
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــان
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
تاجر خرمائی که هرگز ضرر نمیکند!
حکایت چنین است که ...
تاجری دمشقی همیشه به دوستانش میگفت
که من در زندگیام هرگز تجارتی نکردهام
که در آن زیان کنم حتی برای یکبار
دوستانش به او میخندیدند و میگفتند
که چنین چیزی ممکن نیست
که حتی یکبار هم ضرر نکرده باشی
تا اینکه یکبار تاجر آنها را به مبارزه طلبید
تا به آنها نشان دهد که راست میگوید
او از دوستانش خواست که چیزی محال
و نشدنی از او بخواهند تا او انجام دهد
دوستانش به او گفتند: اگر راست میگوئی
به عراق برو و خرما ببر و بفروش
و در این امر مؤفق شو زیرا که آنجا خرما
مثل خاک صحرا زیاد است
و کسی خرمای تو را نمیخواهد
تاجر قبول کرد و خرمائی که از عراق آمده بود
را خریداری کرد و به طرف بغداد راهی شد
آوردهاند که در آن هنگام خلیفه عراق برای
تفریح و استراحت به طرف موصل رفته بود
زیرا موصل شهری زیبا و بهاریست
که در شمال عراق قرار دارد و بخاطر طبیعت
زیبایش اسم دوبهاره را رویش گذاشتهاند
زیرا در سرما و گرما همچون بهار است
دختر خلیفه گردنبند خود را در راه بازگشت
از سفر گم کرده بود، پس گریه کنان شکایت
پیش پدرش برد که طلایش را گم کرده است
خلیفه دستور به پیدا کردنش داد و به ساکنان
بغداد گفت هر کس گردنبند دخترش را بیابد
پس پاداش بزرگی نزد خلیفه دارد
و دختر خود را به او خواهد داد
تاجر دمشقی وقتی به نزدیکی بغداد رسید
مردم را دید که دیوانه وار همه جا را میگردند
از آنها سؤال کرد که چه اتفاقی افتاده است؟!
آنها نیز ماجرا را تعریف کردند
و بزرگشان گفت: متأسفانه فراموش کردیم
برای راه خود توشه و غذائی بیاوریم
و اکنون راه بازگشت نداریم
تا اینکه گردنبند را پیدا کنیم
زیرا مردم از ما سبقت میگیرند
و ممکن است گردنبند را زودتر پیدا کنند
پس تاجر دمشقی دستانش را به هم زد
و گفت: من به شما خرما میفروشم
مردم خرماها را با قیمت گرانی از او خریدند
و او گفت: هاااا من برنده شدم در مبارزه
با دوستانم
این سخن به گوش خلیفه رسید که تاجری
دمشقی خرماهایش را در عراق فروخته است!
این سخن بسیار عجیب بود زیرا که
عراق نیازی به خرمای جاهای دیگر نداشت
بنابراین خلیفه او را طلبید
و ماجرا را از او سؤال کرد
پس تاجر گفت: هنگامی که کودکی بودم
یتیم شدم و مادرم توانائی کاری نداشت
من از همان کودکی کار میکردم و به مادرم
رسیدگی میکردم و نان زندگیمان را درمیآوردم
در حالیکه پنج سال داشتم کارم را ادامه دادم
و کم کم بزرگ شدم تا به بیست سالگی رسیدم
و مادرم را اجل دریافت او دستانش را بلند
کرد و دعا کرد که خداوند مرا مؤفق گرداند
و هرگز روی خسارت و زیان را نبینم
در دین و دنیایم و ازدواج
مرا از خانه حاکمان میسر گرداند
و خاک را در دستانم به طلا تبدیل کند
در این هنگام که دعاهای مادر را برای خلیفه
تعریف میکرد ناخودآگاه دستش را در خاک برد
و بالا آورد و مشغول صحبت کردن بود
که خلیفه گردنبند دخترش را در دست او دید!
خلیفه تبسمی کرد
تاجر که آنچه در دستش بود را احساس کرد
فهمید چیزی غیر از خاک را برداشته
به دستان خود نگاه کرد
دانست که این گردنبند دختر خلیفه است
پس آن را برگرداند و دانست که
از دعای مادرش بوده است
اینچنین بود که برای اولین بار خرما از
دمشق برای فروش وارد عراق شد
و او نیز داماد خلیفه گشت
سبحان الله از دعای مستجاب مادر
که چنین زندگی فرزند را میسازد
خداوندا برّ و نیکی به والدین را به ما عطا کن
✧✾════✾✰✾════✾✧
🕊کانال شهید مهران شوری زاده (شاهرودی)
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh