eitaa logo
شهیدمهران شوری زاده( شاهرودی)
480 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.6هزار ویدیو
29 فایل
•شهید فاطمیه سـربـاز گـمـنـام امـام زمـاݩ(عـج) شــهـیـد‌ مهران شوری زاده • 🥀🕊🥀 فرمانده و‌ مسئول اطلاعات سپاه زاهدان •تـاریـخ شـهـادت: 1400/10/04• •مـحـل شـهـادت: زاهدان_کورین• ارتباط با ما ↯ @Moheb_shorizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
☘☘☘☘☘☘ فضیلت زیارت آل یاسین سلامٌ علی آل یاسین … این زیارت شریف را خودِ حضرت ولی‌عصر عجل الله، در توقیعی [۱] به یکی از یارانِ خود، به نام محمّد ‌بن عبدالله حِمیَری [۲] تعلیم‌ فرمودند و پیش از تعلیمِ آن در نامه اینچنین فرمودند: «هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی ‌آورید، پس همان‌ گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلامٌ علی آل ‌یاسین …» فضیلت ها و آثار خواندن زیارت آل یاسین سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند! مناجاتی که از دل برآمده و توصیه یکی از بهترین بندگان مقرب خداوند است، مسلماً سرشار از خیر و برکت و فیض است. چه فیضی بالاتر از اینکه در محضر خداوند بنشینی و بر بهترین بندگانش درود فرستی و بر عقاید و باورهای دینی ات شهادت دهی! تصور اینکه چه کسانی صدایت را می شنوند و قرار است جوابت را بدهند، خودش منبع خیر و برکت است … چله زیارت آل یاسین یازدهم ماه مبارک شعبان ( چهارشنبه دوم اسفند ماه) امروز یکشنبه 1402/10/24 مصادف با دومین روز از ماه پر خیر و برکت رجب،زیارت آل یاسین را می خوانیم انشاالله حاجت روا باشید 🙏🙏
زیارت+آل+یاسین+علی+فانی.mp3
زمان: حجم: 5.82M
زیارت آل یاسین علی فانی.mp3 نیابت از همه شهدا،صلحا،امامان ،پدر و مادرمان بخوانیم .....🤲 https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
سه روز از عاشورا گذشته. شاهرخ خیلی جدی تصمیم گرفته بود. کار در کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد! مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی! گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم. باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم. فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم. شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح. عصرهمان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد. آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود. خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد. مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم.خدایا منو ببخش! یا امام رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم. اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.دو روز بعد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد. از شما🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
سر جلسه ، وقت نماز که می‌شد، تعطیل می کرد تا بعد نماز داشتیم می رفتیم اهواز اذان می گفتند گفت:( نماز اول وقت رو بخونیم .) کنار جاده را آب گرفته بود. رفتیم جلوتر؛ آب بود آنقدر رفتیم ، تا موقع نماز اول وقت گذشت خندید گفت: (اومدیم ادای مؤمن هارو در بیاریم نشد ... از شما🙏 https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
📌 شهیدی که جوانی را از چوبه دار نجات داد 🔷️ جوان نوزده ،بیست ساله ای که متعلق به یکی از خانواده های سرمایه دار شهر بود به جرم عضویت در سازمان مجاهدین خلق و احتمالا حمل اسلحه به اعدام‌محکوم شده بود. ◇ ًُُپدر پیرش هر کسی را لازم بود بیند دیده بود که کاری کنند و جوانش را از اعدام نجات دهند. ◇ نمی دانم چه کسی آدرس آقا جلال را داده بود.‌گفته بود برو پیش جلال. این با بقیه فرق دارد. ◇ جلال را پیدا کرد.‌حرفهایش را با ناامیدی زد و رفت.‌ ◇ جلال به زندان رفت تا پسر جوان را ببیند. ساعتها با او صحبت کرد.‌ ◇ اطمینان پیدا کرد که او تحت تاثیر فضای روانی قرار گرفته است و حالا به اشتباهش پی برده، رفت پیش دادستان متقن و محکم استدلال آورد تا دادستان راضی شد حکم را لغو کند. ◇ جلال نگاه متفاوتی داشت. معتقد بود خیلی از جوانانی که دچار محاسبات اشتباه شده اند را اگر برایشان استدلال آورده شود با آنها صحبت شود به اشتباهشان پی می برند. ◇ جلال معتقد بود این جوانان سرمایه های آینده این مملکت هستند و نباید به راحتی آنها را نادیده گرفت و تا جایی که امکان دارد تلاش کرد که جذب شوند. ◇ پیرمرد بعد از نجات پسرش به همراه او به خانه جلال آمد و گفت : آقا جلال تو زندگی فرزندم را نجات دادی بگو چگونه برایت جبران کنم؟! 🔻 آقا جلال پاسخ داد. چیزی نمی خواهم جز شهادت. دعا کن شهید شوم فرمانده تیپ ۱۴۵ مصباح الهدی https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بـر آنان که اول از سـیم خاردار نـفـس گـذشـتـنـد و بعد از سیم خاردار دشـمـن سلام بر 🌷زیارت‌نامه شهدا🌷 ✨ بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم✨ 《اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.》 ♻️شادی ارواح طیبه شهدا صلوات♻️ ✨اللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا