eitaa logo
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
80 فایل
『﷽』 🌻اینجا با بزرگ مردی آشنا مےشوید که با #تقوایش پله های رسیدن به آسمان را ساخت و با #عمل عارفانه در جوانی ، سرباز امام زمانش شد.☘️ 🌷#شھــیداحمـدعلـی_نیـرے🌷 ✔️تبادل ویو: @banoye_gomnam ✔️انتقاد و پیشنهاد: @ho3133
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز معراج شهدا کربلایی بود توی فیلم روضه زیاد میتونید ببینید دخترای شهید عین پروانه دور تابوت پدر بودن ی دخترشون که کمی بزرگتر بود فقط نگاه پیکر میکرد بُهتش زده بود..... نمیدونم چرا ناخودآگاه رفت دلم خرابه ای شام اون لحظه ای که سر باباشو براش آوردن.... خانم سه ساله هم بُهتش زد اولش نشناخت😭😭😭😭😭😭 اما بگذریم از روضه حضرت رقیه پدر مادر پیر شهید بالا سرش بودن و عزاداری میکردن همین که تابوت شهید رو بلند کردن تا از مجلس خارج کنن خواهر شهید از حال رفت و غش کرد😭😭😭😭 خواهرا سریع دورش رو گرفتن ی نفر سریع از بلندگو گفت برادرا به از حال رفت از مجلس خارج بشید..... دلتون کجا رفت؟؟؟؟ آره😭😭😭😭 یه خواهر شهیدم سراغ دارم رسید بالا سر پیکر بی سر برادرش😭😭😭😭😭 هی میگفت هذا حسین من ارا هذا مقطع ....... هذا مرفوع و........... آه یا زینب عمه المظلومه پ.ن دلتنگ حرمتم بی بی جان بطلب...🌺🍃 @shahid_ahmadali
🍃🌸 خاکریز خاطرات (پدر و پسر) دلم سوخت وقتی دیدمش شبیه بابا شده بود، خون‌ها را شسته بودن ولی جای زخم‌ها و پارگی‌ها بود جای کبودی‌ها، خون مردگی‌ها. تصاویر شهادت بابا و جهاد یکی شده بود و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی‌توانم تحمل کنم. باز مادر، من و مصطفی را آرام کرد، صورت جهاد را بوسید و گفت: 《ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده البته... البته هنوز به تکه تکه شدن علی اکبر حسین(علیه‌السلام)نرسیده...》 🎤 راوی: خواهر سردار شهید جهاد مغنیه 🌷نثار ارواح مطهر سرداران شهید عماد(پدر) و جهاد(پسر) مغنیه _فرماندهان ارشد حزب‌الله لبنان_ صلوات🌷 🍃🌸 @shahid_ahmadali
سخن از یک معلم شهید است؛ کسی که در سالروز میلاد حضرت صدیقه طاهره(س) به دنیا آمد و در سالروز شهادت آن بانوی برترین هم به شهادت رسید.🌺🍃 «از ازدواج پدر و مادر علی، چند سال گذشته بود و آنان هنوز فرزندی نداشتند. روزی خدمت مرجع عالیقدر، آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی رسیدند و موضوع را با آن عالم ربانی مطرح کردند؛ معظم له توصیه فرمود که در شب ولادت حضرت فاطمه زهرا(س)، جمعی از طلاب علوم دینی را به سفره‌ای فراخوانند؛ آنان را اطعام کنند و سپس به حضرت صدیقه طاهره(س) متوسل شوند. حدود یک سال بعد و در روز میلاد حضرت برترین بانوی جهان، علی بیطرفان به دنیا آمد و البته در سالروز شهادت حضرت سیده نساء العالمین (س) هم به شهادت رسید.»🌺🍃 همکاران و دوستانش نقل می کنند که نسبت به بدگویی و غیبت افراد بسیار حساس بود و اگر پیش می آمد، تلاش داشت تا بحث را تغییر دهد: «رویه علی درباره حرف زدن دیگران پشت سر دیگران مشخص و تغییرناپذیر بود. فرقی نمی کرد که با مدیر کل اداره جلسه داشت، در سنگر جبهه بود و یا در جمع خانواده. تا جایی که می‌شد، مانع بود. مدام تلاش می‌کرد تا حرف را عوض کند و البته اگر موفق نمی شد، یا علی می گفت و جمع را ترک می کرد.»🌺🍃 شهید علی بیطرفان در حالی به شهادت رسید که به هنگام شهادت، جمله «این از عشق به توست یا اباعبدالله» را مکرّرا ذکر کرد؛ جمله ای که بر روی سنگ مزار شهید هم خودنمایی می‌کند.🌺🍃 🌷شادی روح شهید علی بیطرفان صلوات🌷 @shahid_ahmadali
🍃🌸 چایِ اول صبح را باید با گلِ لبخند شما شیرین کرد چه چیزی تلخ‌ تر از قند در حضور خنـده‌ های شما ... #نوجوانان_دفاع‌مقدس 🍃🌸 @shahid_ahmadali
خاطره ای که از این شهید بزرگوار نقل شده است، می خوانیم: کنار قبر آماده ای نشسته و عجیب به فکر فرو رفته بود. به او گفته شد: حاج احمد این قبر برای تو خیلی کوچک است. تو با این قد بلند توی این قبر جا نمی گیری. به فکر یک قبر دیگر باش. حاج احمد در جواب گفت: "من به شما قول می دهم که این قبر برای من بزرگ هم باشد. همیشه می گفت: شهادت تنها با یک تیر و ترکش که شهادت نیست. آدم باید مثل امام حسین (ع) شهید شود تا شرمنده آقا نشود. من دوست دارم روز قیامت اگر قرار شد مرا به امام حسین(ع) معرفی کنند قطعات بدنم را روی پارچه ای قراردهند و بگویند این احمد کریمی است." 🌺🍃 شهید کریمی به همه رزمندگان گردان بخصوص سادات احترام و علاقه خاصی نشان می داد، نسبت به مسائل غیراخلاقی در جامعه حساسیت عجیبی داشت و به سادگی از کنار آن نمی‌گذشت. به بچه ها توصیه می‌کرد: همه شما مسئولیت دارید در مقابل هر منکری ایستادگى کنید.🌺🍃 شهید حاج احمد کریمی فرمانده شهید گردان حضرت معصومه(س) از لشکر 17 در عملیات کربلای پنج است که همزمان با ایام شهادت حضرت زهرا(س) بر اثر اصابت گلوله توپ، پیکر مطهرش قطعه قطعه شد.🌺🍃 🌷شادی روح شهید حاج احمد کریمی صلوات🌷 @shahid_ahmadali
فرزند شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد، با آغوش گرفتن استخوانهای پدر آرمیده است.💔😢 @shahid_ahmadali
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه❣ 💫شهید احمد علی نیری💫 #قسمت_سی
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 📖عارفانه 💫شهید احمدعلی نیری💫 راوی: دکترمحسن نوری 💠به جرئت می توانم بگویم که احمداقا خودیت نداشت.نفسانیتی نداشت که بخواهد بین او و معبودش حجاب شود.برای همین به نظر می آمد که به برخی از اسرار غیب دست پیدا کرده. ✨گاهی اوقات مسائلی برای ما مطرح می کرد که در رابطه با هدایت ما مفید بود.پیش بینی ها و خبر از آینده می داد که برای ما بسیار با ارزش بود. ✨من از دوستان احمداقا بودم.خاطرم هست یک روز در این سال‌های آخر، در جایی به من حرفی زد که خیلی عجیب بود! من یک سرّ مخفی بین خود و خدا داشتم که کسی از آن خبر نداشت. احمداقا مخفیانه به من گفت: شما دوتا حاجت داری که این دو حاجت را از خدا طلب کردی. ☘اینکه خداوند حاجت شما را بدهد یا نه ، موکول کرده به اینکه شما در روز عاشورا مراقبه‌ی خوبی از اعمال و نفس خودت داشته باشی یا نه‌. ✨من خیلی تعجب کردم.ایشان به من توصیه کرد: اگر می خواهی احتیاط کرده باشی، یک روز قبل عاشورا و یک روز بعد عاشورا مراقبه‌ی خوبی از اعمالت داشته باش و مواظب باش غفلتی از شما سر نزند. ☘بعد ایشان ادامه داد: یکی از این حاجت‌ها را خدا برای این عاشورا روا خواهد کرد به شرط مراقبه. 💠خداروشکر، من آن سال حال خوبی داشتم.خیلی مراقبت کردم تا گناهی از من سر نزند. محرم آغاز شد.. در روزهای دهه‌ی اول مراقبه‌ی خودم را بیشتر کردم.در روز عاشورا و روز بعدش خیلی مراقب بودم که خطایی از من سر نزند. ☘بعد از دو، سه روز احمداقا من را در مسجد امین الدوله دید و طبق آن اخلاقی که داشت دستم را فشار داد و به من گفت: بارک الله وظیفه ات را خوب انجام دادی.خداوند یکی از آن حاجت هایت را به تو می دهد. ✨بعد به من گفت: می خواهی بگویم چه حاجتی داری؟! من روی اعتمادی که به او داشتم و از شدت علاقه ای که به ایشان داشتم گفتم: نه نیازی نیست. ☘چند روز بعد حاجت اول من روا شد☘ 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🔶 ... ↪️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖ @shahid_AhmadAli ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 📖عارفانه 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_سی_وچه
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 💫شهید احمد علی نیری💫 قسمت_قبل 💠گذشت تا ایام اربعین.ایشان مجدداً به من گفت: خداوند می خواهد حاجت دوم را به شما بدهد.منتهی منتظر است ببیند در اربعین چگونه از اعمالت مراقبت می کنی. ☘من باز هم خیلی مراقب بودم تا روز اربعین، اما در روز اربعین یک اشتباهی از من سر زد. آن هم این بود که یک شخصی شروع کرد به غیبت کردن و من آنجا وظیفه داشتم جلوی این حرکت زشت را بگیرم. اما به دلیل ملاحظه‌ای که داشتم نگفتم و ایستادم و حتی یک مقداری هم خندیدم. ☘خیلی سریع به خودم آمدم و متوجه اشتباهم شدم. بعد آن خیلی مراقب بودم تا دیگر اشتباهی در اعمالم نباشد. روز بعد اربعین هم مراقبت خوبی از اعمالم داشتم. 💠بعد اربعین به خدمت احمداقا رسیدم.از ایشان درباره‌ی خودم سؤال کردم گفت:متاسفانه وضعیت خوب نیست. خدا آن حاجت را فعلا به شما نمی دهد.بعد اشاره به مجلس غیبت گفت: نتوانستی آن مراقبه‌ای که باید داشته باشی. ☘این تسلط روحی ایشان بر دوستانش باعث شده بود که احمداقا بیشتر از یک دوست برای ما باشد. او برای ما یک مربی بود.یک استاد اخلاق.. ما علاقه‌ی شدیدی نسبت به احمداقا داشتیم.. منتهی احمداقا آن قدر تکامل پیدا کرده بود، آن قدر مدارج عالیه را طی کرده بود و این اواخر به حضرت حق تقرب پیدا کرده بود ، که دیگر ماندنش در دنیا خیلی سخت به نظر می آمد. 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🔶ادامـــــه دارد...↩️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓ @shahid_AhmadAli ┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛
🍃🌸 جمعه صبحست به نرگس برسان اين پيغام سوخت بی عطر تو اين باغ كمی زود بيا... #أین_بقیه_الله 🍃🌸 @shahid_ahmadali
🍃🌸 #لحظه_ای_باشهدا... مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش‌ڪار و بـےتفاوت . متأسفانہ جوانانی ڪه شناخت ڪافی از اسلام ندارند و نمےدانند برای چہ زندگی مےڪنند و چہ هدفی دارند و اصلا چہ مےگويند بسيارند . ای ڪاش به خود مےآمدند . از طرف من بہ جوانان بگوئيد چشم‌ شهيدان و تبلور خونشان بہ شما دوختہ است ، بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد . #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت... 🍃🌸 @shahid_ahmadali
🍃🌸 #شرمندگی از #شهدا دگر بس است!! گر #مرد رهی بسم الله.. میدان #عمل باز است.. از شرمندگی #بدرا ..!! #شهدا فقط #شرمنده نمی خواهند!! #رهرو می خواهند... @shahid_ahmadali 🍃🌸
🍃🌸 خاکریز خاطرات (سوختن عبای امام) قبل از شهادت آقای بهشتی، امام خوابی ديده و به ايشان هشدار داده بودند. نيمه شعبان بود كه می‌‌خواستيم برای ديدن مادر آقا به اصفهان برويم. آن روز او به ديدن حضرت امام رفت. موقعی كه برگشت، ديدم خيلی ناراحت است. علت را پرسيدم، گفت: «امام گفته‌اند به اين سفر نرو و بيشتر مراقب خودت باش.» هر چه پرسيدم خواب امام چه بوده، به من جواب نداد. تا روز ختم او كه خانم امام به منزل ما آمدند و من در باره‌ی خواب امام سئوال كردم. ايشان گفتند امام خواب ديده بودند كه عبايشان سوخته است و به آقای بهشتی گفته بودند: «شما عبای من هستيد، مراقب خود باشيد.» 🎤 راوی: همسر شهید بهشتی (بانو مرحومه عزت‌الشريعه مدرس مطلق) 🌷نثار روح مطهر شهید مظلوم آیت‌الله دکتر "سید محمد حسینی بهشتی" صلوات🌷 🍃🌸 @shahid_ahmadali