💫روزی احمد آقا در جمع دوستانش گفت:
سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید. اگر #سه_روز مراقبه و محاسبه ی اعمال را انجام دهید حتما به شما عنایاتی میشود.
بچه ها از احمدآقا سوال کردند: چیکار کنیم تا ما هم حسابی به خدا نزدیک شویم؟
احمدآقا گفت: #چهل_روز گناه نکنید. مطمئن باشید گوش و چشم شما باز خواهد شد.
📚کتاب #عارفانه
راوی: استاد محمدشاهی
#ارسال_با_ذکر_نام_کانال بلامانع است.
💟کانال | #شهیداحمدعلی_نیری |
@shahid_ahmadali 🍃🌸
این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود ان شأ الله:
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر
چند سالےست که از داغ حسین لطمه زنم
سر قبرم چو بخوانند دمی روضهی شام
سر خود با لبهی سنگ لحد می شکنم
اللهم الرزقنا شفاعت الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین علیه السلام
ولادت: ۱۵ فروردین ۱۳۷۳
شهادت: ۴ فروردین ۱۳۹۶
#وصیت_نامه
#شهید_حسین_معز_غلامی
🍃🌸
@Shahid_ahmadali
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🌸🍃 عکسنوشته همین حرف رو از دهان پدر شهید مدافع حرم #شهیدکمیل_قربانی شنیدم😔... #تصویربازشود #نسئل
🍃🌸
قصه، قصہء عجیبےستــــ ...
هر کس به این آسـانی
اهل کربـــــلا نیست
کار "حسیـــــن" است و دل مشکل پسندش
#شهیدکمیل_قربانی
#مدافع_حرم
🍃🌸
@Shahid_ahmadali
🌹جرعه ای از کلام بهجت عارفان🌹
🌺با امید به استجابت، دعا کنید🌺
در روایت درباره ی شرایط استجابت دعا آمده است: "هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود." گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه یاس از اجابت که دعای ما فقط با زبان و لقلقه ی لسانی است، نه دعای بر خواسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متیقن و دل شکسته ای می خواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونه ای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم، و یا حداقل به ما وعده ی استجابت بدهند، و لو بعد از چهل سال.
💐برگرفته از کتاب جناب عشق مجموعه رهنمودهای آیت الله بهجت💐
@shahid_ahmadali
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🔹 #او_را ... 17 شب حسابی به خودش رسیده بود. البته منم کم نذاشته بودم، اونقدری که همه با چشمشون دنب
🔹 #او_را ... 18
دفترچه رو باز کردم و نوشته هامو خوندم،
آخرین نوشتم نیمه تموم مونده بود...
همون روزی که رابطم با عرشیا شروع شد،میخواستم راجع به زندگیم بنویسم که با زنگ عرشیا نصفه موند...
حالا همون زندگی رو داشتم+عرشیا ✅
دوباره رفتم تو خودم...
انگار آب داغ ریختن رو سرم...
هرچی مینوشتن،
هرچی میگشتم،
هرچی فکر میکردم،
هیچی تو زندگیم بهتر نشده بود❌
فقط عرشیا حواسمو از زندگی پرت کرده بود✅
همین...
هیچی به ذهنم نرسید،جز حرف زدن با مرجان.
-الو مرجان
-سلام ترنم خانوم!
چه عجب یاد ما کردی!
-ببخشید... سرم شلوغ بود!
-سر تو قبلاً هم شلوغ بود اما باز یه یادی از رفیق قدیمیت میکردی!
اما انگار یار جدیدت کلا وقتتو پر کرده😉
-لوس نشو مرجان😏
خونه ای؟
میخوام بیام پیشت...
نیاز دارم باهات صحبت کنم.
-دوباره چت شده میخوای ناله هاتو برام بیاری؟؟
-مرجان...خونه ای؟؟؟
-الان که نه،
ولی تا دوساعت دیگه میرم خونه.
اون موقع بیا😉
-باشه.
کاری نداری؟؟
-فدای تو...
بای
تا یه سیگار بکشم، یکم قدم بزنم و یه دوش بگیرم،یه ساعت و نیم گذشت.
حاضر شدم و راه افتادم سمت خونه مرجان.
سر کوچشون بودم که دیدم داره میره سمت خونه.
یه بوق زدم تا متوجه شه پشت سرشم.
-عه،سلام...
چه به موقع رسیدی
-سلام، میخوای دیگه نریم خونه؟
سوار شو بریم پارکی،جایی...
-هرچند خسته ام اما هرچی تو بگی😉
سوار شد و رفتم سمت بوستان نهجالبلاغه 🌲🌳
خیلی این پارکو دوست داشتم،
کلی خاطره ازش داشتم...
دو تا بستنی گرفتیم و نشستیم رو نیمکت.
-خب؟
باز چته؟
نکنه این بار صدای به دخترو از گوشی عرشیا شنیدی؟😂
-خیلی مسخره ای مرجان...
منو نگا که اومدم با کی حرف بزنم!!!
-خب بابا قهر نکن...
میدونی که شوخی میکنم،چرا بهت برمیخوره؟؟
بگو عزیزم،چیشده؟
-مرجان...
من...
حالم خوب نشده...
حتی با وجود عرشیا هم زندگیم همونجوری مسخرست...
-خب؟
-ببین عرشیا فقط تونسته حواس منو از زندگیم پرت کنه،
وگرنه هیچ تغییری برام به وجود نیاورده...
-میخوای چی بگی؟؟
-فقط سعید میتونست زندگی منو قشنگ کنه💕
-سعیدم نمیتونست...
-چی؟کی گفته؟
من با سعید حالم خوب بود...😢
-یکم عقلتو به کار بنداز!
تو از اول همینجوری بودی!
سعیدم مثل عرشیا فقط حواستو پرت کرده بود!😒
مثل من که بهزاد،کامران،شهاب،ایمان،سروش و...همه شون فقط حواسمو از زندگی پرت میکنن....
-یعنی چی؟
-تو با سعید احساس خوشبختی میکردی؟
-خب آره!
-پس چرا دم به دقیقه کارت رپ گوش دادن و گریه های شبانه بود.
پس چرا گاهی با قرص خوابت میبرد؟؟
-خب بخاطر مشکلاتی که تو زندگیم دارم...
-بعد سعید چرا حالت بد شد؟
-همون مشکلات+تنهایی+خیانت دیدن
-خب الانم با وجود عرشیا همون دو تا چاله ی آخری برات پر شده!
اون چاه هنوز سر جاشه!!
-تو اینا رو از کجا میدونی؟؟
-چون منم تو همون لجن دست و پا میزنم!!
-پس چرا حالت همیشه خوبه؟😳
-نیست،فقط سعی میکنم بهش فکر نکنم.
از یادم میبرمش تا اذیتم نکنه!
ولی تو همش داری بهش فکر میکنی!😒
بخاطر همینم عذاب میکشی!
-خب آخه من نمیتونم مثل تو باشم!
من رو بی هدف بودن آزار میده!
-پس اینقدر آزار بکش تا دق کنی!
کدوم هدف؟؟
ما همه تو این دنیا تو لجن دست و پا میزنیم!
هیچکس خوشبخت نیست!
همه فقط اداشو درمیارن!
اینقدر تو مخ تو فرو کردن پیشرفت هدف ترقی،که باورت شده این دنیا جای رشده!!😏
اینجا هیچی نیست جز یه صحنه تئاتر و ما هم همه عروسک خیمه شب بازی!!
حرفای مرجان مثل پتک کوبیده میشد رو سرم!
حالم داشت بد میشد...
بلند شدم و مرجانو رسوندم خونش و خودمم رفتم خونه...
"محدثه افشاری"
@shahid_ahmadali 🍃🌸
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌸 📝 #وصــــیت_نامه: ✍نکند مانند مردم ڪوفه پشت #رهبری را خالی بگذارید و او را تنها بگذارید ڪه #گر
🍃🌸
💕خاطراتی از شهید محمد کامران💕
#راوے_همسر_محترم_شهید:
🌷محمد در آخرین پیامک برایم نوشته بود: «هرجا باشم عاشقتم. ایران باشم یا خارج، هرجا باشم عاشقتم...» میگفت همسر سادات داشتن هم خوب است و هم سخت. فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمیدهد و از طرفی قدمهایش برکت زندگی است.»
🌷در انجام وظیفه و کارهایش خلوص عجیبی داشت. یادم هست که میگفت «من سر کارم ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتنهایم را حساب میکنم و از اضافه کاریهایم کم میکنم که حقی از بیتالمال به گردنم نماند.»
🌷محمد خیلی خوش اخلاق بود. واقعاً اگر بگویم اخم او را ندیدم، گزافه نیست. حتی وقتی در معراج شهدا برای آخرینبار او را دیدم همان لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت. خدا را شکر میکنم که محمد من هم شهید شد.چون او شهادت را دوست داشت.خیلی شهادت را دوست داشت.
شهید مدافع حرم #محمد_ڪامران
#ولادت:۱۳۶۷/۲/۹
#شهادت:۱۳۹۴/۱۰/۲۳
#محل_شهادت: سوریه.حلب
@shahid_ahmadali 🍃🌸
❁﷽❁
#صلےالله_علیک_یااباعبدالله🌷
صبحم از بردن نام تو چہ روحانے شد
آسمان دلم از عشق تو طوفانے شد
رو بہ شش گوشہےتان سجده واجب ڪردم
لذتے بود در این سجده ڪه طولانے شد
#سلام_ارباب_خوبـم❤️
🍃🌸
@Shahid_ahmadali