eitaa logo
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
80 فایل
『﷽』 🌻اینجا با بزرگ مردی آشنا مےشوید که با #تقوایش پله های رسیدن به آسمان را ساخت و با #عمل عارفانه در جوانی ، سرباز امام زمانش شد.☘️ 🌷#شھــیداحمـدعلـی_نیـرے🌷 ✔️تبادل ویو: @banoye_gomnam ✔️انتقاد و پیشنهاد: @ho3133
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 🔰 از گردن خودت براى ديگران پل نساز 🔷🔹 مادامى كه عمل تو در اعماق ريشه ندوانده باشد و از شناخت و احساس تو مايه نداشته باشد، اين عمل به درد ديگران مى‌خورد و حتى بهشت هم مى‌سازد، ولى نه براى تو كه خودت را به جهنم انداخته‌اى و با چشم كور راه افتاده‌اى. 🔹 اين بزرگ‌ترين جنايت است كه يك دسته بشناسند و بسنجند و تصميم بگيرند و من اجرا كنم، مگر مغز من در سر ديگران است كه براى من تصميم مى‌گيرند؟ 🔹اين گونه حركت گرچه سريع‌تر و راحت‌تر است ولى انسانى نيست و ادامه‌اى نخواهد داشت. 🔹 بريدگى ميان انسان و عمل از همين مسخ مايه مى‌گيرد و به بيگانگى از خويش و به دل‌مردگى منتهى مى‌شود. 🔹 تو اگر مى‌خواهى با عمل خوبت به خوبى برسى و بهره‌بردارى و رفعتى بگيرى و بالاتر بروى، وسعتى بيابى و ظرفيتى به دست بياورى ناچارى كه از اينجا شروع كنى. ناچارى كه پيش از عمل، خلوت و نظارت و شناخت و هدف و طرح و نقشه‌اى داشته باشى، وگرنه آبى هستى كه به آسياب ديگران مى‌ريزى. 🔹 و اين دستور است كه «لاتَجْعَلْ رَقْبَتَکَ جِسْرَآ لِلنَّاس ». از گردن خودت براى ديگران پل نساز كه آنها برسند و تو بمانى. 🔹 آنها كه مى‌خواهند از تو گوش درست كنند و چشمت رابگيرند و مغزت را بخورند، هر كه باشند جنايت‌كارند. آنچه كه استبداد را شكل مى‌دهد، همين پوك شدن آدم‌ها و از دست رفتن بينات و كتاب و ميزان است. 🔹 سردسته تمام اس‌اس‌هاى استضعاف و استبداد و استثمار و استعمار و... سردسته تمامى اينها همان پوك كردن و استخفاف است؛ «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ ». 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۲۱ 🍃🌸 @shahid_ahmadali
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_چهل_و_دوم ادامه قس
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 ❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 راوی:یکی از دوستان شهید و استاد محمدشاهی 💠توی پایگاه بسیج مسجد بودیم.بعد از اتمام کار ایست و بازرسی می خواستم برگردم خانه.🚶 طبق معمول از بچه‌ها خداحافظی کردم. وقتی می خواستم بروم احمداقا آمد و گفت: می خوای با موتور برسونمت؟🏍 گفتم: نه خونه‌ی ما نزدیکه‌خودم از توی بازار مولوی پیاده میرم. دوباره نگاهی به من کرد و گفت: یه وقت سگ دنبالت می کنه و اذیت می شی! گفتم: نه بابا، سگ کجا بود؟ من هرشب دارم این راه رو میرم. دوباره گفت:بذار برسونمت. اما من اجازه ندادم وگفتم:از لطف شما متشکرم. بعد هم از مسجد خارج شدم. پیچ کوچه مسجد رو رد کردم و وارد بازار مولوی شدم. یک دفعه دیدم هفت هشت تا سگ گنده و سیاه رو به روی من وسط بازار وایسادن!!😰 چی کار کنم؟ این ها کجا بودن؟ برم؟برگردم؟! خلاصه بچه های مسجد را صدا زدم و‌.. تازه یاد حرف احمد آقا افتادم یعنی می دونست قراره سگ جلوی من قرار بگیره؟!😳🤔 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🔶 ... ↪️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖ @shahid_AhmadAli ➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖
🍃🌸 سلام علی آل یاسین✋🌸 چشمانم از صبح قدم هایت را می جویند یابن اسد الله الغالب من به گوشه چشمی از جانب شما امید بسته ام! 💖 🌺صبحتون مهدوی🌺 🍃🌸 @shahid_ahmadali
🍃🌸 تاریخ راه خود را از مسیری گرفت که ، فرزندان خمینی(ره) نشان دادند.. 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺 🍃🌸 @shahid_ahmadali
🍃🌸 خاطره ای از برادر شهیدم یکبار که از موضوعی ناراحت بودم و از آن رنج میبردم،😔 آقا ابوالفضل به من گفت داداش دو_رکعت نماز بخون تا آرام شوی،😊 گفتم آخه... گفت بخون منم خواندم و بهتر شدم☝️ این قضیه گذشت تا روزی که آقا ابوالفضل را به من دادن حالم خیلی خراب بود که به یاد پند برادرم افتادم و دو رکعت نماز خواندم و آرام شدم .💔 شهید مدافع حرم ابوالفضل راه چمنی🌹 شادی روح شهدا صلوات🌷 🍃🌸 @shahid_ahmadali
5 ❇️ گفته شد که برای قوی شدن باید بسیاری از واقعیت های طبیعی دنیا رو پذیرفت. 🔹 نگاه درست به واقعیت ها و تسلیم در برابر برخی واقعیت ها میتونه آدم رو از لوس بازی در بیاره و قوی کنه. مثلا این واقعیت که توی دنیا آدم گاهی بیمار میشه. ☢️ اگه یه موقع یه بیماری سراغت اومد زیادی آه و ناله نکن. بگو خب فعلا که خدا برام امتحان بیماری رو فرستاده. ☺️ باید حواسم باشه که این امتحان رو به خوبی پشت سر بذارم. "سعی کن هییییچ وقت غر نزنی!" ✔️ چقدر مهمه که آدم اهل نق زدن و غر زدن نباشه. 🚫 آدم وقتی میشه اهل غر زدن میشه. تا یه مشکلی براش پیش میاد سریع به همه بد و بیراه میگه! سریع اعتراض میکنه! ⭕️ معلومه که این آدم به اندازه کافی روی خودش کار نکرده. اگه آدمی هستی که با هر اتفاق ناخوشایندی غر میزنی، سعی کن این کار رو ترک کنی. 🔷 از الان به بعد تمرین کن تا خواستی غر بزنی سریع جلوی خودت رو بگیر بگو: من نباید غر بزنم تا قوی بشم.... ☺️ من نباید غر بزنم... آروم باش! چه خبرته؟ غر نزن!😒 آرررررروم!!!! 💢 به جای اینکه سر دیگران عصبی بشی گاهی سر خودت عصبی شو! اتفاقا میبینی که چقدر توی ارتباط با اطرافیانت روحیه بهتری پیدا میکنی و چقدر "پیش خداوند مهربان" عزیز میشی... پس چی شد؟😊 تمرین میکنیم که اصلا غر نزنیم...!👌🏻 🍃🌸 @shahid_ahmadali
مسئول بسیج دانش‌آموزی مسجدصاحب‌الزمان(عج) به خاطره‌ای که از شهید دارد اشاره می‌کند و می‌گوید: «‌تابستان آن سال به‌عنوان برنامه اختتامیه فعالیت بسیج دانش‌آموزی بچه‌ها را برای اردو به بهشت زهرا بردیم. محمدحسین برخلاف بقیه دوستانش با محیط بهشت زهرا(س) و قطعه شهدا به خوبی آشنا بود. وقتی بر مزار شهدا حاضر می‌شدیم محمدحسین زندگینامه آن شهید را برای‌مان تعریف می‌کرد. این کودک ۱۲ساله برخلاف بسیاری از افراد به خوبی با شهدا آشنا بود. 📚مناسبت مرتبط: @Shahid_ahmadali🌸🍃
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥لحظه ورود پیکر پاک شهید «نسیم افغانی» به حرم امام رضا (ع)
شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 #رمان_عارفانه❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💫شهید احمد علی نیری💫 💠چند پسر داشت. یکی از آنها راهی جبهه شد. مدتی بعد و در جریان عملیات پسرش مفقودالاثر شد. خیلی ها می گفتند که پسر او در جریان عملیات شهید شده. حتی برخی گفتند ما پیکر این شهید را دیده ایم.همه‌ی اهل محل ایشان را به عنوان پدر شهید می شناختند. 💠ای پدر، انسان بسیار زحمت کشی بود اما اهل مسجد و نماز جماعت نبود. او یک ویژگی دیگر هم داشت و آن اینکه به احمد آقا خیلی ارادت داشت. این اواخر که حالات احمداقا خیلی عارفانه شده بود، در حضور او صحبت از پسر همین آقا شد، از همین شهید. ☘احمداقا خیلی محکم و با صراحت گفت: پسر ایشان شهید نشده و الان در زندان‌های عراق اسیر است! بعد ادامه داد: روزی می رسد که پسرش بر می گردد. ☘من خیلی خوشحال شدم.رفتم به آن پدر گفتم: احمداقا را قبول داری؟ گفت: بله، پاک ترین و بهترین جوان این محل احمد آقاست. با خوشحالی گفتم: احمداقا می گه پسر شما زنده است.در زندان‌های عراق اسیره و بعدها بر می گرده. 💠خیلی خوشحال شد.گفت: خودت از احمداقا شنیدی؟ گفتم: آره، همین الان تو مسجد داشت درباره‌ی پسر شما صحبت می کرد. با من راه افتاد و آمد مسجد. نشست کنار احمداقا و شروع به صحبت کرد. ✨پیرمرد ساده‌دل همین که از خود احمداقا شنید برایش کافی بود. دیگر دنبال سند و مدرک نمی گشت! اشک می ریخت و خدا را شکر می کرد. بعد از آن صحبت، خانواده‌ی آن ها بارها با صلیب سرخ نامه نگاری کردند. اما هیچ خبری نگرفتند. ✨برخی این پدر را ساده می خواندند که به حرف یک جوان اعتماد کرده و می گوید پسرم زنده است. اما این پدر اعتماد کامل به حرف‌‌های احمداقا داشت. البته خوابی هم که در همان ایام دیده بود کلام احمداقا را تایید می کرد. از آن روز به بعد نماز جماعت این پدر ترک نشد.همیشه به مسجد می آمد و به بچه‌های مسجد خصوصا احمداقا ارادت بیشتری پیدا کرده بود. ✨صدق کلام احمداقا پنج سال بعد مشخص شد.در مرداد ماه سال۱۳۶۹ اسرای ایران و عراق تبادل شدند. بعد اعلام شد که تعدادی از مفقودان ایرانی که در اردو گاه‌های مخفی رژیم صدام بودند آزاد شده‌اند. مسجد و محله‌ی امین الدوله چراغانی شد. آزاده‌ی سرافراز ابوالفضل میرزایی، که هیچ کس تا زمان آزادی از زنده بودن او مطمئن نبود، به وطن بازگشت. اما آن روز دیگر احمداقا در میان ما نبود. 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🔶ادامـــــه دارد...↩️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌹🌹🌹🌹🍂━━━┓ @shahid_AhmadAli ┗━━━🍂🌹🌹🌹🌹🍃━━━┛
🍃🌸 ❣ دعا برای ظهورش چه لذتی دارد غلام درگه مهدی چه عزتی دارد بمان همیشه منتظروبی قراردیدارش که انتظار ظهورش چه قیمتی دارد الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج❤️ 🌺 🍃🌸 @shahid_ahmadali
🍃🌸 کاش می شد حال خوب را 🍃 لبخند زیبا را، بعضی دوست داشتن ها را ❤️ خشک کرد... لای کتاب گذاشت و نگهشان داشت... 🌷 🍃🌸 @shahid_ahmadali
🍃🌸 دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید☝️ این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد. 🌹 🍃🌸 @shahid_ahmadali