کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
در دفتر خاطرات من بنویسید من هر چه كه دارم از شهیدان دارم... #اروند... #راهیان_نور 🌸💛| @Shahid_De
💠بسم ربّ الشهداء💠
🔸اسفند ماه سال نود و دو باهم در دوکوهه #خادم_الشهداء بودیم.
محمدرضا مسئول پشتیبانی دوکوهه بود و به همین علت مدام در رفت و آمد بود🔸
🔹او طبق برنامه از اذان صبح تا حدوداً ساعت ده شب در حال خدمت به زائران شهدا بود.
و چیزی که از او در خاطرم مانده این است که شب زمانی که برمی گشت، مستقیم به گردان تخریب می رفت و آنجا تا می دید کاری بر زمین مانده از دیگران سبقت می گرفت برای انجام دادنش.🔹
🔸بعضی از شبها تا اذان صبح روبروی محل اسکان زائران پست داشتیم.
هر وقت باهم بودیم، محمدرضا جای من هم پست می داد و به جای من هم بیدار می ماند.
هیچ وقت در دوران خادمی، آثار خستگی را در چهره ی او ندیدم.
🔹محمدرضا با تمام وجود برای شهدا کار می کرد...🔹
🔸عاقبت خودش هم به این قافله رسید و پیشوند نام شهید را به خود اختصاص داد.
💌خاطرات #دوستان_شهید محمدرضا دهقان امیری💜
#راهیان_نور
🌸💛| @Shahid_Dehghan
برادرمنی امادلم خوش است كه تو
#مدافع_حرم خواهر اباالفضلی...
"بشرى صاحبی"
#شبتون_شهدایی🌙
#التماس_دعا💛
🍃🌙| @Shahid_Dehghan
🍃📚|خاطرات کتاب ابووصال
📝 #غصه_مادر
مادر دوستش تصادف کرده و در کما بود. خیلی ناراحت بود و پشت هم ورد زبانش بود که برایش دعا کن. نگران دوستم هستم و او غصه میخورد. چند باری دیدن مادرش رفت.
📝| نقل شده از #خواهر_شهید
#ابووصال
#خاطره_شماره_۲۵
🍃📚| @shahid_dehghan