🍃💔| #پدرانهـ
️شنبه
23 آبان
معراج الشهدا
با پیکر شهید دیدار خلوتی داشتیم...
همه مبهوتِ جمع شدن این همه روضه بر تن #محمدرضا بودیم...
#پدرشهید مضطر...
ولی گریه نمیکرد...
بالای سرش ایستاده بود...
به حاج امیر عباسی گفتیم روضه ے #علی_اکبر (ع) بخوان #پدر گریه کند...
حاج امیر شروع کرد،
همه گریه میکردند...
پدر به بغض خودش اضافه می کرد...
تا اواسط روضه...
#پدر...
به یاد سید شهیدان جوان
لبهای کبود #محمد رو بوسید و...
بغضش شکست...
چرا زبان بگشایم؟
که دردهای بزرگ
به جز #سکوت ندارند مرهمی دیگر...
#سجادسامانی
#پدران_شهدا
#بالینک_فوروارد_شود
🍃💔| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💔| #پدرانهـ
️شنبه
23 آبان
معراج الشهدا
با پیکر شهید دیدار خلوتی داشتیم...
همه مبهوتِ جمع شدن این همه روضه بر تن #محمدرضا بودیم...
#پدرشهید مضطر...
ولی گریه نمیکرد...
بالای سرش ایستاده بود...
به حاج امیر عباسی گفتیم روضه ے #علی_اکبر (ع) بخوان #پدر گریه کند...
حاج امیر شروع کرد،
همه گریه میکردند...
پدر به بغض خودش اضافه می کرد...
تا اواسط روضه...
#پدر...
به یاد سید شهیدان جوان
لبهای کبود #محمد رو بوسید و...
بغضش شکست...
چرا زبان بگشایم؟
که دردهای بزرگ
به جز #سکوت ندارند مرهمی دیگر...
#سجادسامانی
#پدران_شهدا
#بالینک_فوروارد_شود
🍃💔| @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💔| #پدرانهـ
️شنبه
23 آبان
معراج الشهدا
با پیکر شهید دیدار خلوتی داشتیم...
همه مبهوتِ جمع شدن این همه روضه بر تن #محمدرضا بودیم...
#پدرشهید مضطر...
ولی گریه نمیکرد...
بالای سرش ایستاده بود...
به حاج امیر عباسی گفتیم روضه ے #علی_اکبر (ع) بخوان #پدر گریه کند...
حاج امیر شروع کرد،
همه گریه میکردند...
پدر به بغض خودش اضافه می کرد...
تا اواسط روضه...
#پدر...
به یاد سید شهیدان جوان
لبهای کبود #محمد رو بوسید و...
بغضش شکست...
چرا زبان بگشایم؟
که دردهای بزرگ
به جز #سکوت ندارند مرهمی دیگر...
#سجادسامانی
#پدران_شهدا
#بالینک_فوروارد_شود
🍃💔| @shahid_dehghan
🍃🌸| #پدرانهـ
🌸هو العظیم🌸
مگر می شود تعریفت کرد؟؟
وصفت کرد؟!
وقتی کوه در برابر بزرگی ات کمر خم می کند؟...
مگر می شود به چشمان نجیبت خیره شد؟!
وقتی غم از پشت اشک های زندانی شده ی پلک هایت سر می خورد و شما لبخند می زنی، لبخندی مملو از رضایت...
به دنیا بر میگردم وقتی یک ماه قبل از رفتنم به دیار #عشق (سوریه) ساعت 12 شب گفتم می خواهم به #سوریه بروم و شما بی چون و چرا قبول کردی...
با خودم فکر می کنم که چقدر ایمان در قلبت شعله کشیده که برای رفتنم حتی مکث هم نکردی، با اینکه من پاره ی تنت بودم...
نوشته بودم:
خوش به حال همه ے ایل و تبارم به خصوص
خوش به حال پدرم چون پسرش نوڪر توست...
و حالا می گویم:
خوش به حال خودم که همچین #پدری دارم...
به شما می بالم...
و از آسمانها فریاد میزنم:
" #پدر_جاااااااانم!♥️
#روووووووزت_مباررررررررک"
#پدران_شهدا
#روز_پدر
•┄❁🌸❁┄•
@shahid_dehghan
•┄❁🌸❁┄•
🍃💔| #پدرانهـ
️شنبه
23 آبان
معراج الشهدا
با پیکر شهید دیدار خلوتی داشتیم...
همه مبهوتِ جمع شدن این همه روضه بر تن #محمدرضا بودیم...
#پدرشهید مضطر...
ولی گریه نمیکرد...
بالای سرش ایستاده بود...
به حاج امیر عباسی گفتیم روضه ے #علی_اکبر (ع) بخوان #پدر گریه کند...
حاج امیر شروع کرد،
همه گریه میکردند...
پدر به بغض خودش اضافه می کرد...
تا اواسط روضه...
#پدر...
به یاد سید شهیدان جوان
لبهای کبود #محمد رو بوسید و...
بغضش شکست...
چرا زبان بگشایم؟
که دردهای بزرگ
به جز #سکوت ندارند مرهمی دیگر...
#سجادسامانی
#پدران_شهدا
#بالینک_فوروارد_شود
🍃💔| @shahid_dehghan