eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_70 #فلش_بک_زمان_گذشته #اسرا با شنیدن صدای زنگ در چادر حریرم رو از روی جالباسی چنگ میزنم و دوت
با رسیدنم به درمانگاه از پله ها تند تند بالا میرم و به سمت کمد میرم تا لباس‌هام رو عوض کنم و برم برای رسیدگی به بیمارها بعد پوشیدن فرم سفید پرستاری گوشیم رو از کیفم بر‌ می‌دارم و نگاه می‌کنم که مامان پیام داده پیام رو باز می‌کنم که گفته: - من طبقه پایین ام بیا پایین کار دارم! چشمی می‌نویسم و گوشی رو داخل جیب مانتوم می‌ذارم. مقنعه ام رو روی سرم مرتب می‌کنم و موهایی ام که بیرون زده از مقنعه رو درون مقنعه می‌برم. بعد مرتب کردن مقنعه ام و دوباره آنالیز کردن خودم داخل آینه از اتاق خارج می‌شم... دست‌هام رو درون جیب مانتوی سفید رنگم می‌ذارم به سمت پله ها میرم تا برم طبقه پایین و یک سری به مامان بزنم... تند تند و لی‌لی کنان از پله ها پایین میام که درد بدی درون پام می‌پیچه با حس دردش آروم می‌شینم روی زمین پام رو یکم ماساژ میدم تا دردش آروم بشه... صدای پایی رو نزدیک خودم حس می‌کنم، چون روی پله‌‌ها نشستم و تموم راه رو گرفتم از جام بلند میشم که درد پام شدیدتر میشه و صورتم از درد جمع میشه و چشم‌هام رو می‌بندم. با صدای مردونه‌ی ایمان چشم‌هام رو باز می‌کنم ایمان- چیشده؟ حالت خوبه؟ اخم ریزی میون ابروهام می‌شونم و میگم: - مگه حالم براتون مهمه؟ و خودم رو عقب می‌کشم تا ایمان رد بشه... ایمان به جای اینکه رد بشه کمی نزدیکتر میاد و میگه: - آره مهمی برام روی زمین می‌شینم و پام رو یکم ماساژ میدم که ایمان خم میشه و میگه: - پات چیشده؟ - چرا باید براتون مهم باشم؟ نگرانم شدید؟ ایمان مقتدرانه جواب میده: - آره من هی این رو جمع می‌بندم این من رو مفرد خطاب می‌کنه از جام بلند میشم دوباره و تا یک پله پایین تر میام دردش شدید تر میشه جواب میدم: - من و شما هیچ ربطی بهم نداریم! ایمان اشکی از گوشه‌ی چشمش سر می‌خوره و میگه: ... ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_71 با رسیدنم به درمانگاه از پله ها تند تند بالا میرم و به سمت کمد میرم تا لباس‌هام رو عوض کنم
رمان لبخندی مملو از عشق به قلم: - ریحانه بانو❤💛 - من و شما هیچ ربطی بهم نداریم! ایمان اشکی از گوشه‌ی چشمش سر می‌خوره و میگه: - با دیدنت یاد عزیز ترین فرد زندگیم می‌افتم، کسی که خیلی دوستش داشتم، متحیر به چشماش که دوتا کاسه خون شده بود نگاهی انداختم با اشکاش چیزی ته دلم فرو ریخته بود : - دوسش داشتی؟ - تمام زندگیم بود، یک سال پیش بود که از دستش دادم با از دست دادن اون از زندگی نا امید شدم و زندگی برام بی‌معنی شد تا تو اومدی تو زندگیم، اخلاقت، حجابت همه چیزت من رو یاد خاطراتم با اون می‌نداخت... برای همین خواستم بهت نزدیک بشم و یکم باهات کل کل کنم اما این کل کل ها نه از روی تنفر بود نه چیز دیگه ای! فقط سر و زبونت و حاضر جواب بودنت هم مثل آیدا بود. با ترسی که به جونم افتاده از اینکه شاید حتی توی ذهنم به ایمان فکر کنم و ازم چیزی بخواد که هر جوابی بدم خیانت به حس عشقی که مثل یه زنجیر دور قلبمه محسوب بشه با استرس ودرد از جا بلند میشم که با کشیده شدن پر چادرم به عقب و کج شدن پام و حس ترک خوردن استخوان پام با ترس خودم رو روی زمین می‌ندازم که ایمان بی توجه ادامه میده: - تمام زندگیم خلاصه میشد تو خنده‌هاش وقتی چشماش گریون میشد زمین و زمان رو بهم می‌دوختم شاید لباش به خنده باز بشه و با چال روی گونه‌های سرخش خستگی‌هامو از یاد ببرم. اخ از چشماش، نگم از چشای درشتش که وقتی خودم رو توش میدیم انگار دنیارو بهم میدادن. با تاثر لب می‌زنم: - چرا! یعنی چیشد که ترکت کرد؟ - کی؟ - آیدا خانوم دیگه! با پشت دست فشاری به شقیق‌هاش وارد می‌کنه و جواب میده: - پارسال خواهرم آیدا فوت کرد! خواهرم؟! با چشم‌هایی که مطمئنم از حدقه قد یک بشقاب شده میگم: - خواهرتون؟ خدا بیامرزتش - آره، ۱۷ سالش بیشتر نبود... - چطوری فوت کردن؟ چشم‌های سرخش رو به چشم‌هام می‌دوزه و میگه: - توی تصادف ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق شهیدم....💔 .•💫🕊️•. . شهــ♡ـادت عشـــق بہ وصــال "محبــوب" و "معشــوق" در زیبــاترین شڪل اسـت... ❤️ . .
『 بِسْـ‌مِ‌مَظْلْوْمِ‌‌عـ‌ْٰالَمْ‌؏َـلِےْ‌ 』
هرچه کردم نشوم علت رنجیدن او باز نشد بارها من دل زهرائی او را ز گناهم خستم گفتم این بار که بر نامه من می نگرد خوشحال است لیک اشکش به دلم گفت که من روسیهم من پستم یا مهدی اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر روز یکشنبه: یا ذالجلال والاکرام (ای صاحب شکوه و بزرگواری)ذکر روز یکشنبه که به اسم امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) می باشد موجب فتح و نصرت می شود روایت شده است که در این روز زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) و زیارت حضرت زهرا (س) خوانده شود. ٠٠
『🔰 چند_خطی』 اینجا ماندن سخت است. در قنوت‌مان دلتنگی شماست و در سجده‌ هایمان بی­‌تابی فراق‌‌تان و در رکوع‌ هایمان خمیدگیِ دوری از شهادت است... ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقاۍ‌اِمـٰام‌رضا‌ درستہ‌مـٰا‌گناھڪاریم‌ولۍ‌باور‌ڪن‌رسـم‌همسایگۍ‌این‌نیست💔 بطـلب‌مـٰارا
یعنی قبول داره انگلیس ننگ هست :))) خدایا شکرت که دشمنامون احمق ترین مخلوقاتن 🤣🤌 يعني اين سوتي نده انگار روزش، شب نميشه😂🤦‍♂ @Shahid_dehghann
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
یعنی قبول داره انگلیس ننگ هست :))) خدایا شکرت که دشمنامون احمق ترین مخلوقاتن 🤣🤌 يعني اين سوتي نده ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفارت بریتانیای صغیر و حقیر دیشب بعد از پاک کردن کاسه لیس های انگلیس دوباره رنگ آمیزی شد :)🤣😂 🤣 🔺 12 ساعت بعد از دلقک بازی سفیر انگلستان، "فرزندان ایران" دوباره روی دیوار سفارت شعار نوشتند... این ویدئو را کانال های تلگرامی منتشر کرده اند که نشان میدهد دوباره دیوارهای سفارت انگلستان پر شده از شعار های فرزندان ایران... دیروز سفیر این شعار ها پاک کرده بود و روزنامه شرق برای آنکه از سفیر پفیوز انگلیس قهرمان بسازد نوشته: سفیر جورِ شهرداری تهران را کشید... آقای روزنامه شرق، ما رنگ زیاد داریم اما این رنگ ها برای دیوار مدارسی است که فحش های خواهر و مادر رویش نوشته اند و کودکان زمانی که قصد دارند واردش شوند با حیرت به این الفاظ نگاه میکنند. خیلی برای سفارت انگلستان دلتان سوخته، بروید گمشید خودتان ماله اش را بکشید... _____________ @Shahid_dehghann
໑♥️⛓ • . دل‌‌به‌‌خون‌‌می‌غلتد‌ازیادِتبسم‌های‌‌یار همچوآن‌‌زخمی‌‌كه‌‌بررویش‌‌نمكدان‌‌بشكند. <•⚘📿•>↫ <•⚘📿•>↫ 💛! _🦋🤍_ ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
هدایت شده از -خ‌ـنـس³¹³
۳تا"الھےبه‌فاطمه"میگیدبرامون(: حضرت‌مـآدرنگهدارتون‌باشه..🌱
📜 شیطان، یهو از ما، همه‌ی آنچه که براش خطرناک یا دردناکه رو، نمی‌گیره! ❌ بلـــــکه؛ یکی یکی اَزَمون می‌دزده‼️ امروز فقط میگه؛ کار داری، تعقیباتت رو نخون! دو روز بعد تسبیحاتِ بعد نماز رو می‌گیره‼️ چند وقت بعد؛ نجوا میکنه؛ اگه اول وقت نخونی چیزی پیش نمیاد، حالا وقت داری.. ✖️یوقت‌ میبینی نماز مغرب و عشاءت... شیطان، یکی یکی ازمون می‌دزده‼️ یکی یکی ... و زود ... ازش پس بگیریم ، تا روی هم تلنبار نشه. ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
آیات نور هدیه به شهید دهقان امیری ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
آره خلاصه ..... ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
🌙💭 زمین‌براے‌داشتنت‌ حقیر بود... و آسمان‌به‌تو‌بیشتر‌ می‌آید...💔 ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ 💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛